پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر جمیله عجم(بانوی واژه ها)
آخرین اشعار ناب جمیله عجم(بانوی واژه ها)
|
هرگوشه ای کرب بلا شد
باهمت یک مشت نامرد
مردانگی راسربریدند
پایان نداردقصه ی درد
امیدراگم کرده بدجور
این عصرآرامش ندیده
سرمی کشدهرلحظه غم را
دراستکانی لب پریده
لعنت به طوفان پلیدی
که اینگونه زد برباغ گل، گند
گوری برای قاصدکها
بادستهای ظالمش کند
جزادعا چیزی نمانده
درچنته ی این ایل کافر
نام خدا روی زبانهاست
می بارداما ازجهان شر
آیاحسین دیگری نیست
بر لشکرغمها بتازد
روی خرابیهای این قوم
دنیای زیباتر بسازد!
این قوم خونخواری که شادان
بر مرکب دنیا سوارند
انسانیت راکشته اندو
بی غیرتی راباردارند
سرمی برندازهم حسین جان
اینجا برای لقمه ای نان
گندیده درسطل زباله
پس مانده ی احساس ووجدان
ماتشنه گان عدل ودادیم
کو یک ابوالفضل علمدار
مردی دراین میدان نمانده
تااززمین بردارداین بار!
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شعری زیبا سرودید
در پناه حق
و
یا حسین شهید