سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید |
|
||||||||||||
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است. |
و سلام ویژه به جناب رضوی.قبلا هم گفته ام و حال باز میگویم که در ذهنتان تازه شود.بنده شعرهایی که دوست دارم را نقد میکنم نه شعرهایی که با سلیقه ام همخوانی ندارد،پس اگر با سواد ِ نداشته ام احیانا ایراد یا اشکالی به شعر عزیزی وارد میکنم هدفم تخریب نیست بلکه کمک به بازسازی با شکوه تر ِ اثر است.تازه آنهم اگر صحبتم مقبول شاعر افتد وگر نه که صرفا اظهار نظریست و به مرور تهنشین میشود.
اگر بخواهم فقط و فقط ۱ پاشنه آشیل برای شعر شما ذکر کنم آن حذف کلماتیست که گاها وجودشان لازم است.اگر بخواهم آنرا به دو برسانم " قافیه ی تکراری" .اگر به ۳ برسانم اشاره به مقطع یا بیت پایانی غزل که در قد و قواره ی چارچوبی که پرداخته اید نیست و کمکی هم نامفهوم است.
البته میدانم زبان شعر گاها ایجاب میکند برخی ارکان جمله جابجا یا حتی حذف شوند منتها تعدد آنها میتواند به شعر آسیب وارد کند.البته نظر بنده وحی ِ مُنزل نیست و شما قطعا آنقدر هوش و ذکاوت دارید که نظریات عزیزیان را معیار تغییر قرار ندهید دوست عزیز.
بیت اول
دیوانه ی زنجیری ،از دار ِ مجانینم
میگریم و میخندم،هم شادم و غمگینم
در مصرع اول به گمانم منظورتان این باشد که من دیوانه ای زنجیری از دارلمجانین هستم که در واقع در شعر ما باید یا بعد از دیوانه یا بعد از زنجیر علامت مشخصه ای ببینیم که نمیبینیم.
دیوانه ای زنجیری
دیوانه ی زنجیری ای
چون شخصیت شعر شما تنها دیوانه ی حاضر در دنیا نیست که مشخص و خاص باشد.
مثلا اگر بگویم
مهرداد عزیزیان هستم از دارلمجانین.
ایرادی ندارد ولی وقتی اسم خاص را بر میداریم و به جایش حالت شخص را میگذاریم مثل دیوانه،مریض و ... آنگاه به "ی" نکره ( اگر اشتباه گفتم اساتید اصلاح کنند) نیاز است.
دیوانه هستم از دارلمجانین
یا
دیوانه ای هستم از دارلمجانین
بنظر میرسد دومی صحیح تر است.که البته وزن شعر را دچار اشکال میکند و نیاز به بازنویسی را ایجاب.
مورد دوم در مورد حذف " هم" در مصرع دوم است قبل از غمگینم است.آنچه واضح است اینکه ما میدانیم قصد شما این است
میگریم و میخندم ،هم شادم و هم غمگینم
منتها به گمانم حذف" هم" از زیبایی مصرع شما کم کرده.یکی از تجربیات بنده در تنگناهایی این چنین به هم ریختن پازل ساخته شده و از نو چیدن آن با ساختاری دیگر است
مثلا
هم شادم و میگریم ،هم خندم وُ غمگینم
یا
خوشحالم وُ میگریم،میخندم وُ غمگینم
منظورم از به هم ریختن پازل و از نو چیدنش را سعی کردم با این دو مثال تشریح کنم.
بیت دوم
نه روز در آرامش نه خواب ِ شبی دارم
آینده ی زیبایی در طالع نمیبینم
قطعا وجود کلمه " نه" در هر دو مورد روانی وزن را مخدوش کرده .مثلا میشود مصرع را پرسشی بیان کرد.
کِی روز ،من آرامش،کی خواب ِ شبی دارم؟
و " در" را به " من" تبدیل کردم که حذف فعل به قرینه لفظی توجیه داشته باشد.
اینها صرفا مثالند
در مصرع بعدیَش در کلمه ی طالع( ع) قابل تلفظ نیست و به قول اساتید زحاف حرف عین را داریم.
باز هم فنّ ِ از نو چیدن !!
مثال
در طالع ِ محزونم جز ناله نمیبینم
برای کوتاه کردن سخن و سر نرفتن مخاطب احتمالی حرفم را با چند نکته تیتروار به پایان میبرم.
ترکیب جنس مذکر برای شعر شما به گمانم جذاب و خوش آهنگ نیست
بیت
هر پله به صد زحمت تا آمده ام بالا
از سرسره ی دنیا سُر خوردم وُ پایینم
کمکی جای پرداخت دارد تا به شاه بیت تبدیل شود .مثلا به فکر یک اما در مصرع اولش باشید تا جواب آن اما بشود مصرع دوم
مثلا
هر پله به زحمت من بالا شده ام اما
از سرسره ی دنیا سر خوردم و پایینم
در مورد قافیه و بیت آخر هم که نظرم را گفتم ولی آنچه نگفتم زیبایی و لطافت شعر شما بود.و ذوق و پرداخت ِ شاعری که بنده را به نوشتن نقد ترغیب کرد.
و کیست که صابون این سرسره به تنش نخورده باشد!!
این هنر شما شاعر عزیز بوده که بازی دنیا را به شعر بازگو کرده و با استفاده از عنصر تناسب و تقارن مفهومی را به زیبایی انتقال داده اید.
سپاس از حوصله ی شما
🌺🙏