پنجشنبه ۲۰ دی
|
دفاتر شعر علی مزینانی عسکری
آخرین اشعار ناب علی مزینانی عسکری
|
اما
او
"گابریل"
شاید می دانست
اگر خاک این دیار را به توبره بکشند
بازهم آوازه اش پا برجاست
به پهنای تاریخ
مردی با نیای شریعت
دنیا را به تسخیر این نام می کشاند
علی، مرد درس و مدرسه
مکتبش دین محمد
مقتدایش علی
راهنمایش ابوذر
که چگونه زیستن را
و چگونه مردن را
به او آموختند
و خدا
این گونه بودن را
با هبوط در کویر
به پسر مزینان هدیه داد
بزرگ شد
مردی به تمام برای جهان
اما باز
تو را از یاد نبرد
کویر!
تمامی نیاز ونمازش
معبودش بودی و تو را این گونه می خواند:
«روستای محبوب من !
مزینان !
ای گرسنه ژنده پوش مغموم که بر حاشیه خشک و تشنه کویر افتاده ای ،
ای نجیب زاده بزرگواری که قربانی ستم ایّامی
و رنجور فقر و محکوم ویرانی و فراموشی...»(1)
می گفت:
دوست دارد
برای همیشه و با تعصب
یک روستایی و در کنار مردمت بماند...
شبی بر قالیچه سلیمان نشست و
ره به آسمان برد
تا شاید مانند کودکی اش
از قاب آبی کویر
برای خود
ستاره بچیند
و با شاهراه علی همراه شود!
او آن شب نخفت
بیدار ماند و بیداری را آموخت
صبح برایش معنایی دیگر پیدا کرد
نفیر خروس برایش زنگ بیداری
و خود
خروس بی محل کویر شد
آوایش طنین انداخت
آغاز بیداری
و خروس ها به تقلید او
هم نوا شدند
آهای مردم به پا خیزید
«وقت آن شد که به زنجیر تو دیوانه شویم
بند را برگسلیم از همه بیگانه شویم
جان سپاریم دگر ننگ چنین جان نکشیم
خانه سوزیم و چو آتش سوی میخانه شویم»(2)
دژخیمان به خشم آمدند
بر او شوریدند
ندایش را خاموش کردند
اما در غفلت ماندند
دیگر این صدا فریاد شده
علوی و صفوی
شهری و روستایی
خرد و کلان
همه قصه می خواندند
او کلمه شده بود
همانند یک تا بی نهایت مقابلش صفر...
و تو ای کویر
با او جاودانه شدی
تو را هیچکس
دشت بی حاصل
یا زمین قحطی زده
سرزمین فلاکت و بدبختی
و سرای ره یافته بر سراب نمی داند
می خوانندت
حتی در گوشه ی پیاده رو
عراق، شام و آن سوی صحرای سینا
چه می گویم
در مصر
بر بلندای اهرام ثلاثه
می ستایند تو را
با زمزمه ای عاشقانه
به نام خالق کویر
و فرزند شایسته اش...
ادامه دارد...
*آلفونس گابریل (زاده:۴ فوریه ۱۸۹۴ در بِراون جمهوری چک – ۲۸ می ۱۹۷۵ در وین) جغرافیدان، محقق و سفرنامهنویس اتریشی بود. وی ۳ بار به ایران مسافرت و در کویرهای ایران به پژوهش و اکتشاف پرداخت. وی ۵ کتاب در خصوص کویرهای ایران تألیف کرد. گابریل در خصوص کویرهای ایران اینگونه نقل میکند: «کویر کسی را که یکبار گرفتار افسونش شود دیگر هرگز رها نخواهد کرد»
(1) دلنوشته دکتر علی شریعتی مزینانی برای زادگاهش مزینان
(2) مولوی
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب تشکر از بداهه ی زیبایتان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و جالب بود
موفق باشید