۱ پسرم مرا ترک کردی و در خاک رفتی
ز این گردون بی وفا، بسی غمناک رفتی
۲ چونان غنچه پاک آمدی و پاک رفتی
در آغوشم و غرق در خون دردناک رفتی
۳ فصلم خزان و شدم ز غصه هلاک
دارم دلی صدپاره و دیدگانی نمناک
۴ ای پسرم که خفتی در آغوش خاک
تو بر رویت خاک و من بر سرم خاک
۵ در سوگ تو ناله بر دلم اثر کرد
داغ تو این دل صد پاره را پاره تر کرد
۶ دست روزگار گل عمرم را پرپر کرد
جان دادنت در آغوشم، دیدگانم را تر کرد
۷ با اشک و فغان کوه امیدم کاه شد
هر کلامی بر دهانم همواره آه شد
۸ در نبودت راهم به بیراه شد
که عشق علی(ع) با دلم همراه شد
« به یاد پسر مرحومم حسام مراغه»
( سه سال پیش در یک تصادف لعنتی ماشینم واژگون
شد، به سختی خودمو از ماشین در حالی زخمی بودم
کشیدم بیرون، و پسرمو آوردم بیرون و در آغوشم
گرفتم و به این طرف و اون طرف میدویدم، هیچکس
کمکم نکرد ، بعدش پسرم در آغوشم دست و پا زد و
از دهان و دماغش خون اومد و جان سپرد
اونروز بدترین روز عمرم بود که مرگمو از خدا میخواستم)
غمگین و زیباست
روح فرزند عزیزتان شاد
صبور باشید
فاتحه و صلوات