سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      آواز خوانِ آن سویِ افق

      شعری از

      برهنه در بارانِ دره ی کومایی

      از دفتر برهنه در بارانِ درّهٔ کومایی نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۲۵ شماره ثبت ۱۰۱۵۷۶
        بازدید : ۱۹۰   |    نظرات : ۴

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر برهنه در بارانِ دره ی کومایی
      آخرین اشعار ناب برهنه در بارانِ دره ی کومایی

      "آواز خوانِ آن سوی افق"
       
       
      در این دریای جهان تنها نیستم.
      یک نفر مرا می پایَد
      یک نفر عاشقانه دوستم دارد.
      شادمانم می سازد
      به من عشق و بهار ارزانی داشته است.
       
       
      در این اقیانوسِ جهان تنها نیستم.
      نه،تنها نیستم.
      او را می شناسم،
      او را که در فلک الافلاک به پای خاسته است.
      او در آسمان ها به پای خاسته است
      برای یاریِ گُل ها و چشمه ها.
       
      آن سوی ابرها "او"(زن-مرد)آواز می خوانَد
      و می رقصد.
      رقصنده ی قهاری ست.
       
      گُل ها تنها نیستند
      خورشید و ماه تنها نیستند.
      *قولِ مردانه می دهم،قولِ مردانه !*
       
       
       
      یک روز،یک شب
      یک نفر در آن سویِ افق آواز خواهد خواند
      یک نفر با فرشتگان و "اَمِشا سِپَندان" می خندد.
      یک نفر با آن ها برای گُل ها و آب ها می گرید.
      می شنوم،یک نفر اشک می ریزد
      یک نفر دارد دارد برای افلاکیان و زمینیان گریبان چاک می کند.
      می شنوم،می شنوم !
       
      عشق تنها نیست
      شب تنها نیست
      روشنایی تنها نیست.
      *قولِ مردانه می دهم،قولِ مردانه !*
       
       
      یک روز،یک شب
      ما خواهیم رقصید
      با رود
      با دریا
      با اقیانوس.
       
      یک روز،یک شب
      نفرت،عشق را خواهد بوسید.
      یک روز،یک شب
      پرندگان،بلند و بلندتر خواهند خواند
      *قولِ مردانه مردانه می دهم،قولِ مردانه !*
       
       
      شب تنها نیست
      شب تنها نخواهد ماند
      خورشید تنها نخواهد ماند.
      روزی می آید که شب
      به صبح،لبخند خواهد زد
      به سپیده لبخند خواهد زد.
       
      یک روز،یک شب
      خورشید،
      زیرِ سایه ی گیسوانِ ماه
      خواهد غُنود؛
      آن دو در رودبارِ عشق
      با هم شنا خواهند کرد.
      یک زمان این چیزها مُحَقَّق خواهد شد،
      این رویدادها به حقیقت خواهد پیوست
      هر چند که من آن هنگام نخواهم بود !
      قول مردانه می دهم،قول مردانه !
       
       
      (برهنه در بارانِ دره یِ کومایی)
       
      فخرالدین ساعدموچشی
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۲۶
      درود بزرگوار
      به شعر ناب خوش برگشتید
      سروده زیبایی را هدیه آوردید
      موفق باشید خندانک
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۵۷
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک
      محمد علی رضاپور
      چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۱۴
      احسنت بر شما خندانک خندانک خندانک
      پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۰۹
      درودها
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0