سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        نيلوفر

        شعری از

        تهمینه فرجی نژاد

        از دفتر تهمینه نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۱ ۱۵:۲۹ شماره ثبت ۱۰۱۵۷
          بازدید : ۱۰۴۴   |    نظرات : ۲۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر تهمینه فرجی نژاد
        آخرین اشعار ناب تهمینه فرجی نژاد

        ديشب ستاره اي نشست بر پيشاني ام مشكوك مي زدم

        لمس تن بهار به خواهش من آري دلي شده بود باعث عاشق شدنم

        مست و خمور و گاهي بهانه گير ملزم به رعايت اوزان و تقطيع نبوده و نيستم

        هر كار دلم و هر عشق ديده ام بخواهد ، مي كنم

        دربند و بي قرار دوست نبوده و نيستم چند فحش و چند جام و چند تكه كاغذ و يك تخت نرد حكايت سال رفته و آشوب كيستم كيستم

        گفتند: دلش لش لش براي دلممم تنگ مي شود

        گفتم : اسير بوده مگر يا مجنون كوچه گرد توجيه براي چه؟ اجازه تا ماه نوشته ام برگرد...

        ديگر نرو و از كسي حال دلم نپرس! نپرس نپرس عاشق مي شود عاشق شده است!

        هر لحظه آرامش من كه احتياج تو بود سرخوش نبوده ام كه هميشه ازدست رفته است

        حال دل من مثل همين شعر آشفته و در هم است دراوج مردن آرزوي ديرينه من است

        سالي گذشت و دلي شكست و ازشكستنش من جان گرفتم و آرزو كردم

        گذشت كه گذشت شكست كه شكست فداي سرش اي عابر اي سرگذشت

        عجيب شهر اي مانده برآينه ات طرح دولب اي دوست كه هر لب و هر گل بهانه بود

        تاروت و عشوه و دام افسانه بود من نيستم در شكفتني دگر شايد نباشم هر حرف نقطه اول رمز زاد زندگي من است

        بدان بهانه بود شعرم شكسته بودم زردي به رنگ سبز گاهي دلش لش لش براي دلممم تنگ مي شود

        نيلوفر بركه داستان من گاهي سراسر عشق وگاهي كمرنگ مي شود بر روي چشم و ساقه و برگش هواي تو است

        من خوانده ام بخوان هواي دلش لش لش غم مي شود

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8