خط پایان

هنوزم گیر آن فالم که در فنجان ِ من خوابید
هبوط واژه ای در دل که شکلش شکل زندان است

سلام و عرض ادب.
به جز مصرع سوم و هشتم که اندکی خارج از وزن است
مصرع دهم (سهوا یا تعمدی) یک " به روی دست" اضافه تایپ شده و مصرع ۱۴ ردیف از تایپ جامانده.
درود بر شما جناب شاهرخی عزیز🌺🌺🌺

درود استاد عزیز
بسیار زیبا و پر معنی است
مبین مشکلات جامعه
دستمریزاد

درود بی کران جناب شاهرخ

زیبا بود و عالی لذت بردم

قلمتان نویسا.

«کمی خاک و نمی نفرین به روی دست گلدان است»
درود بر شما

درود های فراوان
استاد شفیعی شاهرخ و چه سروده زیبایی
به به عالی قلم زدید بزرگوار .


درود بر شما
در پناه حق باشید
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀

سلام و درود
جناب شاهرخ گرانقدر ❤️
احسنت بر شما
غزلی با ابیاتی دلنشین از شما خوانده ام.
خیلی خوب بود
فقط احساس می کنم دشواری های عروض سنتی، قدری شما را در مضیقه انداخته است.
بطور عملی، عروض سنتی را در حدود 80 - 90 درصد به کار می برید اما همان طور که می دانید، اگر می خواهید غزل سنتی بسرایید،
باید 100 درصد به عروض سنتی پایبند باشید.
انصافاً اینها را نگفته بودم که سری هم بزنید به سروش و سه گلشن و البته وزن پردازی پیشرو
(عروض نوع سوم)، اما وقتی بدون قصد قبلی، صحبت به این جا رسید، حالا قصد می کنم.
موفق باشید شاعر نجیب

هنوزم گیر آن فالم که در فنجان من خوابید
هبوط از آسمان گویی درون فال فنجان است
سلام جناب شاهرخ عزیز
زنده باد

درود استاد شاهرخ گرانقدر
زیبا سرودید
این شعر جوششی از قلبتان است اما از آنجایی که خواستید جاهای خالی را با کلمات مناسب پر کنیم پس با کسب اجازه از استاد
هنوزم گیر آن فالم که در فنجان من خوابید
هبوط عشق در فالم که شکلش شکل زندان است

قافیه با استاد عزیزان یکی شد ولی خوب با استاد عزیزان موافقم زندان قافیه ی زیبایی برای این شعر است
به مهر بسرایید

درودتان بزرگوار
زیبا و غم انگیز بود ..
ما امروز ، در جوانترین نقطه ی عمر آینده مان هستیم ، با انبوهی از آرزوها و رویاها که باید به آنها برسیم.
هماره اوقات رمانتیک ،ورزش ،سفر و بودن در کنار خانواده و دوستان میتواند حالی خوش بیافریند...


شادیهایتان برقرار
با احترام

سلام
بانو استاد بزرگواز
بسیار نکته دقیقی را فرمودید ولی حوادث ذکر شده در شعر گاهی از طاقت انسان خارج میشود و جیغ ادم و در میاورد .....مخصوصا در ماه مورد نظر.
ولی کاملا حق با شماست......شعر بعدی شادتر خواهد بود به شرط عمر
🍯🍯🍯🍯🍯🍯

درود شاعر گرامی
شعر بسیار زیبایست کاش زودتر ویرایش کنید
حیف است یک شعر زیبا بار اول اینگونه خوانده شود

امیدوارم مورد قبولتان باشد:


هنوزم گیر آن فالم که در فنجان من خوابید

هبوط اشک در سرمه که شکلش شکل مژگان است.

درود برشما استاد شاهرخ عزیز

بسیار زیبا بود ودوستداشتنی

قلمتون ماندگار

درود جناب شفیعی
طبق توصیه یکی از استادان غایب سایت باید پیگیر اشعار شما می بودم برای یادگیری وزن سپید . هرچند هیچوقت افاعیل دستگیرم نشد به دلیل کاهلی ولی مفاهیم شعرتون تا جایی که ظرفیت کاسه ی سرم اجازه میداد نفس طامع(شاید از این کلمات خوشتون نیادمعذرت ) رو در من فعال کرد .چون مرئی شدن این مفاهیم با واژه ها جالب و یکتا بود .
می دونم دلتون از خرافه که دستاویز ظلم و تحمیق شده خونه و از این جهت یاد مبارزات احمد کسروی می افتم ،ولی از آنجا که من خودم به ناچار در نبود جایگزین از خرافه در جلوگیری از رفتار خطرناک (به دلیل باور پذیریشون ) در بچه ها استفاده می کنم منع رطب نمی کنم .ولی همزمان احترامم رو به فرایند فکر کردن همیشه نشون دادم چون عادلانه ترین و آموزنده ترین حتی در مقابل کتابه و در غیاب همه چیز الی جان حاضر هست و دوست دارم جنبه های شیرین فکر کردن رو ببینم .چون به نظرم چراگاه بیداری فقط کابوس نیست یا حداقل کابوس تکراری دیگه کابوس نیست .فکر کنم الان دیگه از مجیزه گویی تبرئه هستم اگه استاد خطابتون کنم
هنوزم گیر آن فالم که در فنجان من خوابید
هبوط لکه ای در خود که شکلش شکل انسان است

درود استاد شاهرخ بزرگوار. خیلی عالی بود. لذت بردم. خصوصا سپیدهای کوتاهی که پای اشعار دوستان می نویسید را خیلی خیلی دوست دارم. با معنا و زیبا... د

درود بر شما
زیبا و دلنشین بود
در پناه حق موفق و موید باشید

درودو عرض ادب استاد گرامی جناب شفیعی
ستودنیست نگاهتان نسبت به هستی وپیرامون
وازآنجا که هیچ وقت جرات نزدیکی به کلاسیک
رانداشتم به همراهی و خوانش نظرات دوستان بسنده می کنم
با آرزوی دیدن دوباره ی بهشت درزمین

عالی ع

عالی.....عالی.......عالی

درود و احترام فراوان

هنوزم گیر آن فالم که در فنجان من خوابید
هبوط چشم در کاسه که شکلش شکل فنجان است

هنوزم گیر آن فالم که در فنجان من خوابید
هبوط چشم در تاس که شکلش شکل پایان است.

آقا ما بی‌وزنیم
یاد استاد شیخی به خیر که بیاد گیر بده بگه چرا دوستان میگن دنده عقب رفتی جناب شفیعی ایشان عزیز بودند و فرهیخته.

به هر حال اون بیت آخر معرکه بود و البته این بیت هم

فقط یک سیب دیگر مانده تا پایان کا ر ما
گمانم اخر دنیا ،جهان در دست شیطان است

و این شاه بیت

برای زندگی دیرم. برای قهرمان مردن.
گمانم بند ناف ما کنار خط پایان است

فلسفه داشت حرف داشت قصه داشت از تجربه می‌آیند از فکر لحظه به لحظه

سلام و درود جناب شفیعی عزیز
غزل زیبایی مهمانتان بودم
شاد باشید و سلامت عزیز

هنوزم گیر آن فالم که در فنجان من خوابید
هبوط آتشی در دل که شکلش شکل پیکار است.

خیلی زیبا بود استاد
اشعاری ناب و ماندگار
انشاا... همیشه سلامت باشید

جلال عزیز و دوست داشتنی
خوبی
رفیق
ممنون از اینکه باز هم میبینمت و ایشالله اون مشکل هم بزودی حل میشه
خیلی دوستت دارم

درود بر شما قلمتان پایدار

سلام و درود بسیار عالی ایام بکام

سلام هبوط هستیش در گل که شکلش شکل جانانست
هنوز هم به جای هنوزم ، یکم عامیانه است ، دزد دالش از وزن خارج شده است تمام.