يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
آخرین اشعار ناب لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
|
امان از دختر همسایه
که همیشه دارد یک بهانه
گهی با آشِ نذری می زند در
گهی با ژل میکند مویِ خود تر
گهی چون سروی روان است
گهی چون ماهی نهان است
به چشمِ او چون شدی مست
به دل کندن خود را بینی تهی دست
در مدحِ سروده ی دخترِ همسایه
|
نقدها و نظرات
|
سلام جناب خوشرو ادیب البته فرمایشتان صحیح این بانو شعر دختر همسایه من رو خوندن و زیرش همین بداهه که خواندید رو نوشتن از شناختی که از این بانو کم و بیش دارم دختری هستند که حرف دلشون رو میزنند ،برای احساسات و تراوشات قلبیشون حد و حدود تعریف نمیکنند ، و البته کمترین وظیفه ی ما ارج نهادن به احساسات بقیه است ، با تشکر 🙏🙏🙏🙏 | |
|
حالا منم اگه دیدمش بهت خبر میدم که براش بنویسی
| |
|
کاری به جز از عشوه ندارد این دخترِ سرمست | |
|
درود و سپاس از لطف شما | |
|
درودها به شما سپاسگزارم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درودبرشما
زیبابود