سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      یادِتِه ؟

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۲ تير ۱۴۰۰ ۰۶:۲۲ شماره ثبت ۱۰۰۸۶۸
        بازدید : ۱۰۸   |    نظرات : ۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      یادِتِه ؟
       
      آیا آن کنسرت را ،
      که داغِ نِی ،
      غمِ این فراق را ،
      افزون میکرد
      و تار،
      چشمانِ نهانِ دیدن معشوق را ،
      افزون میکرد
      و سنتور،
      به قیلی ویلیِ اندیشه ها
      افسون میکرد ،
      یادته ؟
       
      آیا آن نمایشِ حماسه را ،
      که فرزندی کشته شد، به دستانِ پدر
      که خاطره ی رُستنم در سُحره ی* آب را ،
      محزون میکرد ،
      یادته ؟
       
      آیا تاریخچه ی خلیفه های ،
      حق کُشِ دروغگو و، دروغینی که ،
      هریک تک به تک
      امامِ خوش دلی را ، مسموم میکرد ،
      یادته ؟
       
      همه اینها خاطرات منِ نیمه زار و نیمه شاد و،
      کلاً یه جورایی ، شوره زارست
      که مدتیست عجل ، شوکران به دست ،
      بهرِ نوشیدنِ من ، مقابلم منتظرست
      سرکشیدنِ یکباره ی هرنوشابه را ،
      در دستِ منِ پُر ازعطش
      در دستِ منِ دائم العطش
      کامِ منی که ، رفع تشنگی ،
      همیشه بوده هدفش و ، هوس اش 
      یادته ؟
       
      *سُحره = اولین سَحَر(صبح کاذب)       
      بهمن بیدقی 1400/4/19
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۰۷:۵۰
      درود استاد عزیز
      بسیار زیبا و پر معنی است
      دستمریزاد
      موفق باشید خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۵۳
      با سلام وعرض ارادت استاد گرانقدر
      از تمام الطافتان متشکرم
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      بهنود کیمیائی
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۰۷:۳۲
      درودها🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۵۳
      با سلام وعرض ارادت آقای کیمیائی گرانقدر
      سپاس
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      حدیث عبدلی (یارا)
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۰۲
      و تار،
      چشمانِ نهانِ دیدن معشوق را ،
      افزون میکرد
      و سنتور،
      به قیلی ویلیِ اندیشه ها
      افسون میکرد ،
      یادته ؟

      __________
      ______________ خندانک

      با سلام

      زیبا و دلنشین بود

      درودتان باد

      شاعرانگی هایتان مستدام خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۱۲:۴۵
      با سلام وعرض احترام بزرگوار
      سپاسگزارم از نظر محبتتان
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۱۲
      درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب بیدقی استد وادیب فاضل وفرزانه
      بسیار زیبا وپر محتوا
      قلمتان مانا
      در پناه حق
      ایام بکام
      🌷🌷🌷🌷
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۱۸
      با سلام وعرض ارادت استاد گرانقدر
      از تمام الطافتان متشکرم
      سلامت باشید و شادمان
      درپناه حق
      ارسال پاسخ
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۳۹
      درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۳۷
      با سلام وعرض ارادت آقای ابراهیمی گرانقدر
      سپاس
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      مسعود آزادبخت
      پنجشنبه ۲۴ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۰۴
      سلام و درود شاعر گرامی جناب بیدقی
      بسیار زیبا قلم زدید
      خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۲۴ تير ۱۴۰۰ ۰۶:۰۴
      با سلام وعرض احترام آقای آزادبخت بزرگوار
      سپاسگزارم از نظر محبتتان
      سلامت باشید و شادمان
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4