پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
لطفا در این گذار ، به من هم سری بزن
پیشم بشین و حرف ، از هر دری بزن
در زیر آن درخت که گه ساز می زدی
جامی بنوش و قطعۀ زیباتری بزن
لطفا بیا و خاطره ای نو بیافرین
با اسمِ رمزِ خاطرۀ شامِ واپسین
شامی که در کنارِ من و ماهیان حوض
گفتی: نمی شوم جدا از تو بعد از این
لطفا برای مرغِ دلم آب و دانه شو
نور و هوا و نغمۀ این آشیانه شو
سازی بزن که کام مرا تلخ تر کند
شیرینِ شامِ حادثه ای عاشقانه شو
لطفا نگو که توبه شکستن نمی شود
در را به روی همهمه بستن نمی شود
جز از طریق معبد و محراب و صومعه
از عُلقه های خاک ، گسستن نمی شود
لطفا بیا و پاسخ منفی به من مده
دیگر ، توانِ بی تو نشستن سر آمده
من مستمندِ روی تو در اوج حاجتم
این بار آخریست که اقبال ، در زده
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
با هزاران درود زیباست چون اجازه نقد دارم در کمال اختصار و احترا م عرض میکنم دراین مصراع
"پیشم بشین و حرف ، از هر دری بزن"
اگر به جای ( بشین) " نشین" بفرمایید بهتر است و از حالت محاوره ای خارج میشود
( پیشم نشین و حرف، از هر در بزن)
با آرزوی بهترینها برای شما بزرگوار