سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        تو بگو من چه کنم

        شعری از

        فاطمه ابدالی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۰ ۰۹:۵۹ شماره ثبت ۱۰۰۸۰۰
          بازدید : ۵۵۹   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاطمه ابدالی
        آخرین اشعار ناب فاطمه ابدالی

        در به در گشتم تو را پیدا کنم
        تو ازم دوری تو بگو من چه کنم
        من از این کوچه و این شهر گذشتم اما
        خبری نیست ازت تو بگو من چه کنم
        مردم شهر بگفتند که تو دیوانه شدی
        من شدم دیوانه و لیلا تو بگو من چه کنم
        عاقبت  دیدمت بر سر کوچه تو را
        بشد دنیا تیره و تار تو بگو من چه کنم
        نتوانستم بگویم که غمت پیرم کرد
        چون شدم عاشقت بیشتر تو بگو من چه کنم
        تو شدی فرهاد قصه توی این دنیای بی رحم
        منم ان شیرین قصه تو بگو من چه کنم
        شده موهایم سپید و خشکیده لبانم
        بشوم فدای جانت تو بگو من چه کنم
        با چرخش روزگار و قدرت پروردگار
        شدیم دوباره روبه رو تو بگو من چه کنم
        دیدمت دست کسی در دستانت مینشست
        چشم های من ضعیف نیست تو بگو من چه کنم
        تا سرت بالا گرفتی چشمم به چشمت افتاد
        برق چشمانت گرفتم تو بگو من چه کنم
        دست پسرک از دستهایت سُر خورد
        تو شدی پدر جانان تو بگو من چه کنم
        تو بگفتی که چرا این همه پیر شدی رفیق
        من رفیق بچگیت تو بگو من چه کنم
        در جوابش بگفتم  که به سختی گذشت
        روزگار من چنین است تو بگو من چه کنم
        بعد این صحبت ها وقت خداحافظی رسید
        من شکستم دوباره تو بگو من چه کنم
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۰۷:۲۵
        درود بانو
        دلنوشته جالب و زیباست
        جسارتا موزون بنظر نمی رسد
        مثلا مصرع دوم خندانک
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۶
        ممنون استاد بزرگوار با کمک شما میتونه بهتر بشه خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۴۰
        خندانک
        بهنود کیمیائی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۰۷:۳۰
        درودها




        ⚘🌹⚘🌹⚘⚘🌹⚘
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۷
        تشکر
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۱۰
        درود برشما شاعر گرامی بانو ابدالی
        بسیار عالی و
        جالب بود خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۷
        درود برشما خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود آزادبخت
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۰۹:۵۰
        سلام و احترام بانو ابدالی
        شعر خوبی بود ،
        از اساتید و کتب برای ترتیب اوزان و عروض و ارتقای شعرتان استفاده کنید
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۷
        ان شاالله خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۴
        سلام و درود عزیزم
        خوش اومدی به ناب ترین محل سروده های ناب
        امیدوارم از استادان نازنین این سایت بهره ببری و بهتر بنویسی خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۸
        سلام ممنون
        ان شاالله
        درود برشما خندانک خندانک

        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        میلاد کرمی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۱۸
        بسیار عالی بود بانو🌸🌸👏👏
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۴۰
        سپاس خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم آروین
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۲۷
        درود بر شما
        دلنشین قلم زدید
        احسنت
        خندانک خندانک خندانک خندانک

        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        سه شنبه ۲۲ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۰۰
        تشکر از شما
        ارسال پاسخ
        محسن ابراهیمی اصل (غریب)
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۰۴
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۹
        خندانک
        ارسال پاسخ
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        سه شنبه ۲۲ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۰۰
        سپاس استاد خندانک
        ارسال پاسخ
        مینا فتحی (آفاق)
        چهارشنبه ۲۳ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۰۵
        درود بر بانو ابدالی عزیز

        برقرار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه ابدالی
        فاطمه ابدالی
        سه شنبه ۲۹ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۰۲
        تشکر از شما خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۲۲
        دَر بلند، بِه کوتاه، دَر بلند، گَش بلند، تَم بلند، تُو کوتاه، را بلند، پی بلند، دا بلند، کُ کوتاه، نَم که چون آخرین هجاست بر رسم قواعد عروضی بلند یا کشیده مختارید.

        فاعلاتن، فاعلاتن، فاعلن

        پس چه میشود؟ وزنِ ضربآهنگونِ زیبایی که دائم پیش خودت تکرارش کن... وقتی راه میروی، وقتی فکر میکنی و وقتی حتی غذا میخوری
        فاعلاتن فاعلاتن فاعلن.... هی پیش خودت زمزمه اش کن تا بقولی ملکه ی ذهنت گردد
        چون مصرع اول بر این روال شروع گردیده است فلذا تکلیفا بایستی وزن را بر همین پیشه تداوم بخشیده و در تک تک مصاریع بکارگیرید، البته یکسری اختیارات هم هستند که میتوانی از آنها نیز بهره بجویید، کتاب دکتر سیروس شمیسا در این مقال میتواند یاریگرتان باشد، وقت کردی آن را جستجو و مطالعه کن....
        این از وزن که زیاد نخواستم ذهنتان را درگیر نمایم چون احتمالا در اول این راه هستید.
        به دیگر شاکله ی شعری هم سری بزنیم. خب وقتی شعرتان را غزل میدانید به اجبار بایستی ردیفش تا انتهای مصاریعِ بدوا اول و دوم و بعدا، زوج، یکی باشند وقتی شما در مطلع یعنی مصرع نخست آورده ای... کنم دیگر نمیتوانی به ردیف تو بگو چه... اضافه نمایی بایستی همان واژه ی کنم تا انتها آورده شود.. لیکن مطلع شعر با ردیف کنم آغاز شده ولی مابقی مصاریع یعنی مصرع دوم و مصاریع زوج را با تو بگو چه کنم آغاز و به پایان رسانیده اید... فلذا یا به کنم اکتفا نما و یا واژگانِ تو بگو چه کنم... نمیتوانی یک مصرع کنم باشد و مابقی تو بگو چه کنم... این از ردیف.
        اما نکته ی مهم در قوافی یعنی قافیه ها روی داده است.
        روّی یا آخرین حرفی که قافیه ی شما بر آن تکیه نموده... مثلا پیدا که روّی اش الف میباشد.. این الف را بایستی تکلیفا تا انتهای قوافی سرایشی لحاظ نمایید، دیگر نمی توانی یک قافیه پیدا باشد یکی تار، بعد گشتم و فلان.
        اگر هم ردیفتان تو بگو چه کنم است که دیگر مسئولیتت سنگینتر هم شده. قبل از تو بگو چه کنم باید روّی با توضیحاتی که دادم یعنی آخرین حرف اصلی قافیه در تمامی مصاریع زوج و همچنین مطلع متناسب و همگون باشد و نه افتراقِ حروف.
        نکته ی دیگر حروف اصلی قافیه است، که ضمایر و حروف متصله و علامات جمع و ربط و غیره در مدارِ حروف اصلی نیستند و در شمارِ روّی لحاظ نمیگردند... مثلا ماران... مار... که علامت جمع یعنی آن جزو روّی در حساب نیست و نمیتوان در قافیه آورد.
        سعی کردم کوتاه و با بیانی ساده اینجا توضیح دهم، شما به خوانشِ وافر بحور و اوزان و قواعد عروضی و غیره نیاز دارید. از دکتر شمیسا بخوانید.

        تقریبا بیشتر قافیه های لحاظ شده تان دارای ایراد است.
        مصرع اول شعر بدون کاستی و با زیبایی خاصی سروده شده اما کافی نیست و در دیگر موارد پریشیده، ناهماهنگ و شدیدا خروج وزنی و قواعدی داشته است.
        مانند قافیه پیدا که همسانش یعنی دنیا،لیلا،شیدا و الی آخر بیاورید و نه کلمات دیگه که در قوافی نیستند.
        به نوع و شاکله ی قالبهای غزل، چهارپاره، مثنوی و غیره بدوا، نگاهی بینداز، مشابه معروف آنها را بخوان، ببین، تکرار کن و با علاقه اوزان را بیاموز.

        استعداد خوبی هستید، اما بیشتر بخوانید و بیاموزید..
        مهرداد عزیزیان
        مهرداد عزیزیان
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۱۸:۲۳
        درود بر جناب نصرالهی گرامی👏🌺🙏🙏🙏
        ارسال پاسخ
        دوشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        سه شنبه ۲۲ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۱۱
        درود استاد نصرالهی
        زنده باد خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4