دخترک داد نزن روح عدالت خواب است
چه کنم منطقه ی خشک شما بی آب است؟
ما که اول به شما قول حمایت دادیم
جنگ و درگیری و میدانِ شهادت دادیم
راه فردوس به این خوبی و خوش ترکیبی
بپذیر هر چه بلا هست که در تهذیبی
فقر و بدبختی و لب تشنگی و بیماری
همه آیات ظهور است که برخورداری
هر بلایی سرت آمد به صلاحت بوده
مطمئن باش خدا پشت و پناهت بوده
شاکرِ این همه نعمت به سزاواری باش
از جوانانِ یمن درس بگیری ای کاش
فکر لب تشنگی کودک همسایه نکن
دل نسوزان الکی، ناله و شکوایه نکن
همه جا غارت و درگیری و بیماری هست
آب اگر نیست چه غم روزه ی اجباری هست
قحطی برق و گرانی همگی دست خداست
دزدیِ دولتِ پر حاشیه تقدیر شماست
پیچ اندازه ی باران گره ی روسری است
گرد و خاک و سرطان، حاصل بی همسری است
مرگ دریاچه و ماهی، عطشِ مفرط رود
آتش و زلزله ها، کار عرق خورها بود
خودتان عاملِ بحران و خسارت هستید
باعث دشمنی و فکر شرارت هستید
برو از جان خودت دفع بلا کن دختر
نشنوم ناله ی بیجا و خطایی دیگر
با تعالیم درستی که نشانت دادم
یادِ رسوا شدنِ مرد و زنی افتادم
پدری صالح و پاک و پسری دیو سرشت
که مصمم شده او را برساند به بهشت
پدرِ مومن بابک چه گناهی دارد
پسر بی زن او عمرِ تباهی دارد
هر چه آموخته بود از در اخلاص عمل
مستحق دید پسر را بسپارد به اجل
از چنین واقعه ای درس بگیری خوب است
عقل هر معترضِ خیره سری معیوب است
بسپارید به ما هر که خطا کرده و یا
به سزایش برسانید جوابش با ما
پس بکوشید که دستان عدو رو بشود
گله کردن عملی بیخود و تابو بشود
باز تکرار کنم تا که بدانی اینجا
قدرت مطلقه ماییم نجنبی از جا
دخترک داد نزن روح عدالت خواب است
تیغ رستم هدفش، شاهرگِ سهراب است
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود