سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        همای سعادت

        شعری از

        حمید ملک رییسی( بُندِهی)

        از دفتر گلزارمحبّت نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۲۱:۴۳ شماره ثبت ۱۰۰۶۵۷
          بازدید : ۴۵۵   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حمید ملک رییسی( بُندِهی)

                                         همای سعادت
        الا ای همای سعادت کجایی؟       بیفکن سایه ای بر سر بی نوایی
        گذر افتاده بر صحرا و کوهی      ز مرغان دیده ام از هرگروهی          نه طوطی خواهم نه طاووس نه سار          بگردم پیِ سایه ات بی قرار
        نه باغ و نه بستان نه خرّم هوا        نه رخسار دخت پری رویِ خودنما
        شنیدم که شیری به آهو رسید         بینداخت پنجه ,شکم را دَرید
        شد از آن دَریده شکم تا برون           یکی بچّه آهو به همراه خون
        زِفعلش خجل گشت شیر دلیر      به جنبش در آمد وجدان شیر
        نه یک ذرّه از گوشت آهو بخورد      به فکری عمیق رفت و یکدَم بِمُرد
        پس ای انسان درّنده ,تو زین شیر       برو انسانیّت آموز و یاد گیر
        چرا با یکدگر در گیر و داریم?!           چرا طاقت نگاهِ هم نداریم?!
        چرا اخلاق ما چون قومِ تاتار?!          چرا اندر سخن صد ناسزا بار?!
        سخن را نکو کن به تدبیر خویش          سخن را ز جادو تاثیر بیش
        گرفتار فلان قوم از زَهی ها                اَب و اُمِّ تواند آدم و حوّا
        وگر اندر طمع وخام باشی               کجا زاییده اسلام باشی?
        ماییم خواهر وبرادر هر نژادی         تواَش اوراسیایی نام نهادی
        نمی دانی که این بند گرانیست         مثال باد وسرمای خزانیست
        بهار دیگری در راهست خندان          که دیگر بار تورا از نو دهد جان
        به آغوشت بگیر تا زنده باشی          میان مردمان بِه بنده باشی
                                                 پایان.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۲۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و جالب بود
        مبین مشکلات جامعه خندانک
        حمید ملک رییسی( بُندِهی)
        حمید ملک رییسی( بُندِهی)
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۵۱
        سلام و درود بر استاداستکی بزر گوار از لطف تان ممنونم زیبا خوانده اید خرسندم ازاینکه این شعر خوبان رامورد پسندبوده سپاسگزارم
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۷:۴۱
        درودها
        شاعر
        گرامی





        ⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘⚘🌹🌹🌹🌹
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۵۹
        زنده باشی خندانک

        سروشی تقدیم تان:
        صحبت از عشق بود و دیگر هیچ/
        عشق، دل می ربود و دیگر هیچ/
        جان از او می سرود و دیگر هیچ/
        کاش می شد! //
        (محمدعلی رضاپور)
        حمید ملک رییسی( بُندِهی)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۲۴
        سلام برشما بزرگوار از همراهی و لطف تان ممنونم
        سلامت باشید در پناه دوست
        حمید ملک رییسی( بُندِهی)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۴۱
        درود بی کران واقعا کاش میشد که دنیا دیگر شاهد جنگ وخونریزی نبود همه جا صلح وصفا میبود و انسانها به همدیگر به دیده بنی نوع بشر می نگریستند و افراط و افراط گرایی از روی زمین محو می شدوهمه افراط گرایان وپیروان شان به آغوش آزادی باز می گشتند به امید آن روز
        درپناه دوست سربلند باشید
        مسعود آزادبخت
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۲۹
        درود شاعر توانمند
        بسیار عالی نگاشتید
        خندانک خندانک خندانک
        حمید ملک رییسی( بُندِهی)
        پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۱۵:۴۷
        سلام ودرود بر شما جناب آزادبخت گرامی از توجه محبت آمیزتان سپاسگزارم
        در پناه دوست کامروا باشید
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        جمعه ۱۸ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۰۸
        درود جناب رئیسی
        زیبا سرودید
        برگ زندگیتان همیشه سبز خندانک خندانک خندانک
        حمید ملک رییسی( بُندِهی)
        حمید ملک رییسی( بُندِهی)
        شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۰۹:۳۴
        سلام بر بانوی شاعر توانای کشورم خوشحالم که این شعر مورد پسند خوبان قرار گرفته تشویق بزرگان خود نعمتی است که باعث پیشرفت آدمی خواهد شد در پناه دوست کامروا باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1