جمعه ۲ آذر
خدای زمین شعری از یگانه عسکری
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۱ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۰۸ شماره ثبت ۱۰۰۴۸۳
بازدید : ۲۷۶ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب یگانه عسکری
|
من ساختم بتی را از او
روز و شب پرستیدم
خدای زمینم را
امیدم بود، آب شدنِ سنگ
دلش به زمانی
افسوس از خیال های واهی
به تمنایش چرخیدم به دور
جهانم
دریغا که نبود او را گمانی
تمام عمر باریدم چو بارانِ
ثقیل
هیهات! نگفتن که نمی روید
گل از سنگی
انتظار انتظار انتظار....
غریب است از بهر کسی
که ندارد قراری..
فردا ها به چشمم آمد
دلِ بیجان را داشتن چه
سود؟
قرار شد به قربانی کردن
دل، در راه خدا
تا هدیه شود مهرش از
آسمان ها
تیغ ما ، تیز تر از تیز بود
پوسته حلق دلْ اما از ترنج
زود رنج تر
البقا که عقل چو طیر بسمل
حیران شد
که چه بود و چه شد آن همه
شیفتگی و وفا؟
مشروعست دل یکی در بند سنگ
آن دیگری پابند مودت فانی؟
|
نقدها و نظرات
|
ممنونم از شما استاد بزرگوار 🌼 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود