هدف ازشعر ، گره گشایی است.
یاازدیگران بخواهیم تاگره اززندگی مابازکنند ، یاخودگرهی اززندگی دیگران بازکنیم.
پناه برخدااگرشعراسباب گره زدن برزندگی شود. که آن کارشاعروشعرمذموم است.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
سورهٔ شعراء
وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ «224»
أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ «225»
وَ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ «226»
(پيامبر اسلام شاعر نيست، زيرا) شاعران را گمراهان پيروى مىكنند. آيا نديدى كه آنان در هر وادى سرگشته مىروند؟ و مطالبى مىگويند كه به آن عمل نمىكنند؟
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ «227»
مگر آنان (شاعرانى) كه ايمان آورده و كارهاى نيكو انجام داده و خدارا بسيار ياد مىكنند، و پس از آن كه مورد ستم قرار گرفتند (به دفاع از خود) يارى مىطلبند (و با شعر از مظلوميّت خود دفاع مىكنند) و كسانى كه ظالمند، به زودى خواهند دانست كه به كدام بازگشتگاه باز خواهند گشت.
نکته ها
كلمهى «غاوون» از «غى»، ضد رشد است، چنانكه در جاى ديگر مىفرمايد: «قَدْ تَبَيَّنَ
جلد 6 - صفحه 381
الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» «1»
از آنجا كه كفّار قرآن را ساختهى وهم و خيال، و پيامبر را شاعر مىدانستند، اين آيات آنان را محكوم مىكند كه طرفداران شعرا، گمراهانند ولى طرفداران پيامبر اسلام گمراه نيستند.
شعرا بىهدف وسرگشتهاند وبه گفتهى خود عمل نمىكنند، ولى پيامبر اين گونه نيست، هماهنگى ميان گفتار و رفتار پيامبر اسلام، نشانهى آن است كه او شاعر نيست.
از امام باقر وامام صادق عليهما السلام نقل شده كه به مناسبت آيهى «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ» فرمودند: كسانى كه فقه را براى غير دين آموخته باشند، يا عميق نياموخته باشند، هم گمراهند و هم ديگران را گمراه مىكنند و قصّهسرايان نيز مشمول اين سرزنش هستند. «2»
از اينكه نام شعراى بىهدف در كنار دروغسازانى كه شياطين بر آنان نازل مىشوند، آمده است، شايد بتوان ارتباطى ميان شيطان دروغساز و شاعر بىهدف هرزهگو كشف نمود.
به گفتهى روايات: ذكر كثير، تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام، يعنى سى و چهار مرتبه «الله اكبر»، سى و سه مرتبه «الحمد الله» و سى و سه مرتبه «سبحان الله» است.
در حديث آمده است: ذكر خدا تنها با زبان نيست، بلكه ياد خداست به هنگام ترك گناه و انجام عبادت. «ذَكَرُوا اللَّهَ» «3»*
در حديث مىخوانيم: سر مبارك امام حسين عليه السلام بالاى نيزه اين آيه را تلاوت فرمود: وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا ... و امام صادق عليه السلام فرمود: مصداق روشن ظلم، ظلم درحقّ آلمحمّد عليهم السلام است. «4»
«1». بقره، 256.
«2». تفسير نورالثقلين.
«3». تفسير كنزالدقائق.
«4». تفسير نورالثقلين.
جلد 6 - صفحه 382
شعر و شاعران
مطالبى دربارهى شعر و شاعران به مناسبت آيات آخر اين سوره بيان مىكنيم:
از تفسير بيضاوى نقل شده: چون اشعار جاهليّت بيشتر پيرامون خيالات، توصيف زنان زيبا، معاشقه و افتخارات بيهوده يا بدگويى و تعرّض به ناموس ديگران بوده اين آيات نازل شده است. «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ»
تفاوت ميان حكيم وشاعر آن است كه حكيم ابتدا معانى را در نظر مىگيرد وبعد الفاظ را به كار مىبرد، ولى شاعر ابتدا قالب والفاظ را در نظر مىگيرد، سپس معانى را بيان مىكند. «1»
در روايات، شعر خوبى كه از حقّ طرفدارى كند، از جهاد با سر نيزه برتر شمرده شده و مورد ستايش قرار گرفته است. «2»
رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: بعضى از بيانها همچون سحر و بعضى از شعرها حكمت است. «3»
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به شاعر متعهّدى به نام «حَسّان» فرمود: روحالقدس با توست. «4»
پيامبر صلى الله عليه و آله در يكى از سفرها، «حَسّان» را فراخواند كه شعر بخواند. او مىخواند و حضرت گوش مىدادند. حضرت دستور دادند در مسجد جايگاه خاصّى براى «حَسّان» باشد. «5»
امام صادق عليه السلام به ياران خود مىفرمود: كودكان خود را با شعر «عَبدى» آشنا كنيد كه او شاعرى خوب و مكتبى است. «6»
امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس براى حقّانيّت ما يك بيت شعر بسرايد، خداوند در بهشت خانهاى به او عطا مىكند. «7»
امام صادق عليه السلام فرمود: خواندن شعر براى روزه دار و كسى كه در حال احرام يا در منطقه حَرَم است، مكروه مىباشد و نيز خواندن شعر در روز يا شب جمعه كراهت دارد. «8»
در روايات مىخوانيم: راستترين شعر در زمان جاهليّت اين بوده است:
الا كلّ شىء ما خلا اللّه باطل
و كلّ نعيم لا محالة زائل «9»
«1» لغت نامه دهخدا
«2» تفسير كنزالدقائق
«3» تفسير المنير
«4» تفسير كنزالدقائق
«5» تفسير روح المعانى
«6» تفسير كنزالدقائق
«7» بحار ج 79 ص 291.
«8» وسائل ج 7 ص 121.
«9» تفسير مواهب العليه
جلد 6 - صفحه 383
يعنى بدانيد كه هر چيز، جز خداوند باطل است و هر نعمتى دير يا زود از بين خواهد رفت.
در روايت آمده است: همين كه آيهى وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ ... نازل شد گروهى از شاعران مسلمان نگران خود شده، نزد پيامبر اكرم آمدند. حضرت فرمود: «ان المؤمن مجاهد بسيفه و لسانه» يعنى مؤمن با شمشير و زبان خود جهاد مىكند. «1»
پیام ها
1- جذب مردم مهم نيست، مهم اين است كه چه افرادى و به چه هدفى جذب شوند. «يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ»
2- اسلام با هنر مخالف نيست، با شعر بىهدف مخالف است. «فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ»
3- اگر شعر همراه با ايمان و تقوا نباشد، خيالات و احساسات شخصى
شاعر و تمايلات مردم، هر روز شاعر را به يك وادى مىكشاند. «فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ»
4- آنچه مورد انتقاد است، گمراه كردن مردم و سرگرم نمودن آنان به امور مختلف است. «يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ- فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ» خواه در زمينهى شعر باشد يا قصه، يا فيلم يا عكس يا تئاتر يا طنز و يا سخنرانى، لكن شعر به خاطر زيبايى و ويژگىهاى خاصّش نافذتر است.
5- آفتهاى شعر چند چيز است: پيروى نااهلان، «يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ»، بىهدفى «فِي كُلِّ وادٍ يَهِيمُونَ» و بىعملى. «يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ»
6- اگر شعر و هنر در كنار ايمان قرار نگيرد، بسترى مناسب و مسيرى هموار براى حركت منحرفان خواهد شد. «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ- إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا»
7- يكى از شيوههاى امر به معروف و نهى از منكر، معرّفى الگوهاى حقّ و باطل است. وَ الشُّعَراءُ ... إِلَّا الَّذِينَ
8- قرآن از شاعرى كه اهل حرف است نه عمل، انتقاد كرده است. «يَقُولُونَ ما لا يَفْعَلُونَ»
«1». تفسير منهجالصادقين.
جلد 6 - صفحه 384
9- انصاف را مراعات كنيد. حقّ خوبانِ هر صنف و گروه را ناديده نگيريد. شعر و هنر در دست صالحان ارزش است. «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا»
10- ايمان، عمل صالح و ياد خدا، هنرمند و شاعر را از انحراف نجات مىدهد. إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا ...
11- قرآن شعرى را تأييد مىكند كه از شاعرِ مؤمن و عامل و ذاكر خدا باشد
و در مسير تحريك مردم براى دفاع از حقّ به كار گرفته شود. آمَنُوا وَ عَمِلُوا ... وَ انْتَصَرُوا ...
12- ايمان بر عمل مقدّم است و اعمال نيز بايد صالح باشد تا كارساز شود. «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ»
13- ياد خدا، به زمان و مكان و مقدار، محدود نيست. (در هر زمان، در هر مكان، هر چه بيشتر) «ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً»
14- هر كجا خطر لغزش زياد است بايد ياد خدا نيز زياد باشد. «ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً»
15- با هنر وشعر، به مقابلهى ستمگران برويم. «وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا»
16- خداوند در كمين ستمگران است. «وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
پانویس
تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص416
طبرى و ابن ابى حاتم در تفاسیر خود از طریق عوفى از ابن عباس روایت کنند که در زمان رسول خدا صلى الله علیه و آله دو نفر شاعر به وسیله شعر خود به هجو کردن پرداخته بودند یکى از آنها از انصار بود و دیگرى از طائفه دیگر و با هر یک از آنان گمراهان و سفهائى همراه بودند سپس این آیه نازل گردید. چنان که ابن ابى حاتم باز در تفسیر خود مانند همین روایت را از عکرمة هم نقل نموده است و در تفسیر على بن ابراهیم چنین آمده که این آیه درباره شاعرانى نازل شده که دین خدا را تغییر داده و به اوامر خداوند مخالفت ورزند».
منابع
تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهماطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.
ردهها: آیات سوره شعراءترجمه و تفسیر آیات قرآنآیات دارای شان نزول