سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        معجزه
        ارسال شده توسط

        مجید خوش خلق سیما

        در تاریخ : شنبه ۸ دی ۱۳۹۷ ۰۸:۱۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۳۳۳ | نظرات : ۰

        تمامِ طولِ زندگی به دنبالِ معجزه و درکِ رویدادهایِ خارق العاده بوده و در پیِ یافتن و مشاهده یِ آن به هر کجا که نشانی از آن در دست و یا اینکه شهرتِ آن بر سرِ زبان ها می افتاد رهسپار می گشتم.
        اکنون که فکر می کنم می بینم آن زمان در واقع نمی دانستم چه می خواهم و هدفِ اصلیِ من از یافتن معجزه ها و مشاهده یِ کارهایِ اسرار آمیز(که البتّه چیزِ نه آنچنان زیادی هم در این باره دستگیر بنده نشده بود.)و خارق العاده چه بوده است.
        بی شک فقط می توانست حسِّ کنجکاویِ شدیدِ ذاتیِ ، یعنی آنچه بینِ انسان ها مشترک و ابزاری جهتِ آموختن و تجربه کردن قلمداد می گردد باشد که مرا سویِ دیدن و کشفِ ناشناخته ها هدایت می کرده است.
        راستش در آن زمان هرگز حتّی لحظه ای به این فکر نمی افتادم که معنایِ معجزه یعنی چه و اگر وجود دارد منظورِ آن چیست و چه پیامی را با خود برایِ انسان می تواند به همراه داشته باشد؟
        آیا معجزه ها و پدیده هایِ اسرار آمیز برای این است که یک سری انسان ها را سرگرم و آنان را به تشویق وادارد و هوش از سرشان بپراند و مبهوتشان گرداند و یا اینکه مقام و منزلتِ عده ای را بر عده یِ دیگر مشخّص سازد و بعضی ها را از بعضی هایِ دیگر بترساند و جایگاهِ ویژه و متفاوتی برایِ آنان پدید آورد ؟
        به نظرِ بنده هر کدام از اینهایی که گفتم به علاوه استفاده از چنین امکاناتی جهتِ رفعِ مشکلات و کندنِ ریشه یِ دشمنان و بدخواهان نمی تواند برایِ من پاسخ و دلیلِ قانع کننده و دندان گیری باشد و در همه یِ اینها نقص و ایرادی بنابر اصولِ منصفانه و عادلانه یِ حاکم بر نظامِ خلقت وجود دارد و خالی از اشکال نمی باشد و با نشانه هایِ قابلِ مشاهده و درکِ موجود در صحنه یِ زمین مطابقت ندارد.
        خودستائی نباشد به دنبالِ تحقیقاتِ زیاد و البتّه بدونِ تعصّب و بسیار عینیّت گرایانه ام در این مورد که جهتِ ارضایِ کنجکاویِ و دریافتنِ حقیقت و قانع کردنِ خود به انجام رساندم متوجّه شدم باورِ معجزه همه جایِ دنیا جریان دارد(چشم بسته غیب می گویم.) و بینِ تمامیِ انسان ها داستان ها و حکایاتی واقعی و غیر واقعی و گاهی تبلیغی از کارهایِ محیّرالعقول و بسیار پیچیده و واقعاً شگفت انگیز و اسرار آمیز در فرهنگ ها و ادیان و مکاتبِ مختلف (مسلمان ، یهودی ، مسیحی ، بودایی ، هندو و ... ) جریان داشته و همچنان دهان به دهان و از نسلی به نسلِ دیگر منتقل می گردد.
        و البتّه شواهد و قرائنِ مستند و قابلِ پیگیری و اثبات و مدلّلی نیز از چنین داستان ها و حکایات و روایات در دست است که معتقدین و پیروانِ هر یک به زعمِ خود و با قوّتِ کامل به آنها تمسّک می جویند و به گفته یِ خودشان مویِ تنشان در هنگامِ یادآوری این موضوعات ، بلا به دور مثلِ سیخ راست می ایستد.
        بنابر دریافت هایِ بنده یِ حقیر این مسئله و عامل به قدری در زندگیِ انسان ها قوّت گرفته است که آنها برایِ هر چیز و هر کارِ پیشِ پا افتاده ای سراغِ منشأ و مرکزِ معجزات ، به زعمِ خود رفته و انتظار دارند مشکلات و گرفتاری هایِ آنان با این حرکتِ خودجوش بدونِ تقبّل هیچ زحمتی یهوئی حل و به ازایِ پیشکشی و یا مبلغِ پرداختی و انجامِ کارهائی وضعیّت و شرایطِ آنان از این رو به آن رو و به هر قیمتی چه به حق و یا ناحق گره از مشکلات شان باز و دلشان خنک و شاد و کامشان شیرین گردد.
        روایاتِ تاریخی و نیز مطالعه یِ متونِ کتبِ مقدّس هم بیانگرِ همین مسئله و نشان دهنده یِ این مهم است که تکیه بر معجزه و رویدادهایِ عجیب و عواملِ ماوراءالطبیعه همیشه و در هر زمانی موردِ توجّه یِ انسان ها بوده و از جایگاهِ ویژه ای برخوردار و بسیار تأثیر گذار و سرنوشت ساز می بوده است.
        از معروف ترینِ روایات حضرت موسی (س) که می دانید از یک تکه چوب بی جان اژدهایی زمخت و آنچنانی را به معرضِ ظهور رسانید و همه را انگشت به دهان گذاشت و بعد با آتشی آنچنانی جلویِ راه فرعونیانِ تعقیب کننده یِ قومِ بنی اسرائیل را گرفت تا سر فرصت حقِّ آنان را کفِ دستشان بگذارند و بعدتر آنکه رودِ نیل را با آن عظمت از هم شکافت و همراهان را از آن عبور داد و گفت بفرمائید این هم آزادی حالش را ببرید تا بتواند اجازه پیدا کند حرفش را بزند راهکارهایش را جهتِ بهزیستی ارائه نماید.
         امّا نتیجه چه شد ، چند وقتی نگذشت همان انسان ها در عزیمتِ کوتاهِ موسی (س) به دکلِ تور که برایِ برقراریِ تماس با پرودگار رهسپار شده بود همه چیز را به دستِ فراموشی سپرده و به گوساله پرستی روی آوردند و با این کار نشان دادند همه یِ آن موارد هیچ تأثیرِ سازنده و قابلِ توجّه ای در آنان نداشته است.
        تازه بعد از برگشتِ حضرت موسی (س) نیز به بهانه هایِ مختلف از او درخواست داشتند شمه ای دیگر از شیرین کاری هایِ خود را برایِ آنان به نمایش درآورد تا کمی سرگرم گردند و یا از او می خواستند تنوعِ غذایی از جمله عدس و نخود و لوبیا برایِ آنان نازل گرداند تا صفایی غریب الوقوع به شکم بدهند و از یکنواختی در تغذیه و کسالتِ بیکاری به در آیند.
        در موردِ حضرت عیسی (س) نیز حکایات مختلف و همچنین فیلم هایِ گوناگونی موجود است ، جیگر آدم ریش ریش می شود وقتی به یاد می آورد او پس از آنهمه زحمتی که برایِ زنده کردنِ مردگان و شفایِ نابینایان و غیره متحمّل گشت و کارهایِ عجیب و آنچه به انجام رسانید چه به روزش آوردند و همان هایی که شاهدِ چنین وقایعِ حیرت آوری بودند چگونه بر صلیبش آویختند و کشتنش را تماشا و خون به دلِ مادرِ بیچاره اش کردند.
        از نظر بنده همه یِ معجزات و آنچه حکایاتش بر سرِ زبان ها است و از سویِ برگزیدگان و برخی انسان های ویژه به معرضِ نمایش درمی آمده و نازل می گشته به فرض صحّت همه آنها در واقع جاذبه هایی بوده تا انسان ها به حقّانیتِ راهِ پیشنهادیِ آنها جهتِ نیل به زندگیِ مسالمت آمیز پی برده و پندها و راه کارهایِ آن مکتب را برایِ سعادت و سلامت و امنیّت و صلح و دوستی و رسیدن به جایگاه و شأنِ واقعیِ خود به کار گیرند.
        امّا در عمل چنین نشد و بیشترِ آنها که از نزدیک شاهد یا شاملِ چنین رویداد هایی بودند ناخواسته نتیجه ای معکوس گرفتند و تبدیل به انسان هایی بی ایمان تر از انسان هایِ عادّی و بسیار متوقّع و تنبل و راحت طلب و آزمند شدند.
        به باورِ بنده تنها معجزه یِ قابلِ توجّه و مشمولِ احترام در زندگی عاملی است که بتواند با معیارهایِ درست و بدونِ آنکه موجبِ هیچگونه تعدّی و تجاوزی به حریمِ خصوصی و آزادی هایِ راستینِ انسان گردد و او را دچارِ مسائلِ حاشیه ای و غیرِ اساسی و مناسکِ بی تأثیر و زیانبار گرداند به زیبایی جاذبه ای را پدید آورد تا منجر به تغییراتِ اساسی در روش و شیوه یِ زیستنِ یک فرد سمتِ ترقّی و بهبودیِ همه جانبه گردد.
        برایِ من شگفت انگیز تر قلمداد می گردد اینکه عاملی بتواند با قدرت و جاذبه اش انسان را وادارد با رغبت و تمایلِ کاملِ شخصی و بدونِ قرار گرفتن در شرایطِ انتخاب هایِ اجباری و اجمالی و احساسی ، رنج و دردِ دگرگونی و سختیِ تلاش و کوشش را متحمّل شده و با دستانِ خود تغییرات و تحوّل برایِ بهزیستی و نیل به زندگیِ مسالمت آمیز را رقم زده و از خود انسانِ دیگری بسازد.
        شگفتیِ واقعی از نگاهِ بنده حقیر این است که امری ، نکته ای ، نشانه و اشاره ای ، پدیده ای ، رویدادی ، روایتی ، سخنی ، راهکاری ، پیشنهاد یا مکتبی بتواند جرقه یِ بازگشت به مسیرِ اصلی و زندگیِ حقیقی را در یک انسان سبب گردد.
        نیزعقیده دارم عاملی را می توان معجزه نامید که بتواند نظر و توجّه آدمی را با نمایشِ زیبایی هایِ منطقی سویِ خود جلب و معطوف سازد و انسان را برآن دارد از توانایی ها و نیروهایِ باالقوّه یِ درونی جهتِ اتکاء به راه کارها و ابزارهایِ تحتِ اختیارش برایِ یک زندگیِ بهتر بهره برده و انگیزه یِ او را برانگیزد تا با به کارگیریِ نعمت هایِ بیشمارِ خود به سازندگی و فایده مندی نائل و همچنین به رفعِ اشکالات و مشکلات و نیز به کشفِ حقایق و کسبِ تجربه و رسیدن به آرزوها و تمایلاتِ فردی پرداخته و بتواند به درست ترین شکلِ ماهیّت و هویّتِ خود را آفریده و معرّفی نماید و اینگونه شگفتیِ بزرگ و قابلِ تأمل و تفکر و درخورِ تحسینی را رقم زند.

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۰۴۷ در تاریخ شنبه ۸ دی ۱۳۹۷ ۰۸:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال
        نادر امینی (امین)

        نسیم عطر قرانی بهارم می کند هردم چو برخوانم یکی آیه زاسرابا دم وبازدم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2