سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 25 فروردين 1404
  • روز بزرگداشت عطار نيشابوري
16 شوال 1446
    Monday 14 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر كه كسي را در گناهي رسوا كند چنان است كه آن گناه را خود كرده است و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند از دنيا نرود تا آن را خود بكند.حضرت محمد (ص)

      دوشنبه ۲۵ فروردين

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      به گمراه گفتن نکو مي روي ...
      ارسال شده توسط

      رخ سفید

      در تاریخ : سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۶ ۰۱:۴۸
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۶۹۱ | نظرات : ۰

      چو دور خلافت به مأمون رسید
      یکی ماه پیکر کنیزک خرید
      به چهر آفتابی، به تن گلبنی
      به عقل خردمند بازی کنی
      به خون عزیزان فرو برده چنگ
      سر انگشتها کرده عناب رنگ
      بر ابروی عابد فریبش خضاب
      چو قوس قزح بود بر آفتاب
      شب خلوت آن لعبت حور زاد
      مگر تن در آغوش مأمون نداد
      گرفت آتش خشم در وی عظیم
      سرش خواست کردن چو جوزا دو نیم
      بگفتا سر اینک به شمشیر تیز
      بینداز و با من مکن خفت و خیز
      بگفت از که بر دل گزند آمدت؟
      چه خصلت ز من ناپسند آمدت؟
      بگفت ار کشی ور شکافی سرم
      ز بوی دهانت به رنج اندرم
      کشد تیر پیکار و تیغ ستم
      به یک بار و بوی دهن دم به دم
      شنید این سخن سرور نیکبخت
      برآشفت نیک و برنجید سخت
      همه شب در این فکر بود و نخفت
      دگر روز با هوشمندان بگفت
      طبیعت شناسان هر کشوری
      سخن گفت با هر یک از هر دری
      دلش گرچه در حال از او رنجه شد
      دوا کرد و خوشبوی چون غنچه شد
      پری چهره را همنشین کرد و دوست
      که این عیب من گفت، یار من اوست
      به نزد من آن کس نکوخواه تست
      که گوید فلان خار در راه تست
      به گمراه گفتن نکو می‌روی
      جفائی تمام است و جوری قوی
      هر آنگه که عیبت نگویند پیش
      هنردانی از جاهلی عیب خویش
      مگو شهد شیرین شکر فایق است
      کسی را که سقمونیا لایق است
      چه خوش گفت یک روز دارو فروش:
      شفا بایدت داروی تلخ نوش
      اگر شربتی بایدت سودمند
      ز سعدی ستان تلخ داروی پند
      به پرویزن معرفت بیخته
      به شهد عبارت برآمیخته
       
       
      سعدی شیرین سخن

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۸۱۴۱ در تاریخ سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۹۶ ۰۱:۴۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      المیرا قربانی

      نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار اا چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
      سیده نسترن طالب زاده

      س با واژه های کاری میکرد کنده کاری ااا بر روح نازک من ااا الواح ماندگاری اااا چون دارکوب میکاشت بر گوشه دل من ااا از شوق از تپیدن از عشق یادگاری ااا از شب عبور میداد سررشته های نوری ااا با ناوک نگاهش میکرد زرنگاری اا گفتم تو را چه حاصل زین رنجهای بیگنج ااا گفتا که میتراشم هر لحظه ای نگاری اااا از شادروان دکتر روحانی ااا تقدیم به پادشاهان سرزمین معنی ااا معلمان و اساتید بزرگوار ااا با مهر دوصدچندان
      شاهزاده خانوم

      ا گفتم چشاتو وانکن دنیا پراز گرگه ااا گفتم چشاتو وا نکن دنیا که دنیا نیس ااا رو ابر و باد و موج و دریا خونه باید ساخت ااا این خاک خنجرخورده دیگه خونه ی ما نیس
      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      وکجایِ این شبِ تیره بیاویزم بیاویزم قبایِ ژنده خود را قبایِ ژنده خود را
      سیده نسترن طالب زاده

      ه ای باران ااا ای فریبای چشم اااا همه ات حتی خداحافظیت زیباست اااا چون زوال باشکوه از طبیعت ااا یا چونان جنگلهایی از ارغوان و طلا اااا با پرتو بی مثال خورشید ااا و اسمانی پر از ابرهای مواج ااا ترجمه ازاد از پوشکین اااا شب نیکو

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1