صفحه رسمی شاعر رخ سفید
|
رخ سفید
|
تاریخ تولد: | جمعه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۳۶ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | دوشنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ | شغل: | استاد دانشگاه |
محل سکونت: | تهران |
علاقه مندی ها: | از غلط املایی نفرت دارم ... چون نمایانگر بی دانشی است ... |
امتیاز : | ۶۰ |
تا کنون 26 کاربر 89 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من:
|
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
دوست دارم حرفهای بچه های گلفروش مسیر آخرت را بشنوم ....
دوست دارم حرفهای بنفشه های لب جوی را بشنوم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۷۹۳۵ در تاریخ سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۲۷
نظرات: ۲
|
|
وقتی حرفم را نمی فهمند ... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۷۸۴۷ در تاریخ شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۱۵
نظرات: ۱
|
|
افتاده بر خاک ...
بر خاک افتاده بود ...
بیهوش و زخمی ...
مردی که اهل ویتن دورف نبود ...
...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۷۶۹۱ در تاریخ يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۷:۳۸
نظرات: ۱
|
|
غروب ... خیل مادران و پسربچه ها را در سکوتی مرگبار می بینی ...
مادران تکیه به دیوار خانه های فکسنی ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۷۵۹۴ در تاریخ پنجشنبه ۲۹ تير ۱۳۹۶ ۱۴:۲۷
نظرات: ۲
|
|
مرا با غم رها کردی و رفتی
به مشتاقت جفا کردی و رفتی
به این پابند عشق آسمانی
خدا داند چه ها کردی و ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۷۴۹۳ در تاریخ دوشنبه ۲۶ تير ۱۳۹۶ ۰۹:۲۳
نظرات: ۲
مجموع ۲۳ پست فعال در ۵ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر رخ سفید
|
|
همواره شکرگزار باشیم .... در هر حالی که هستیم .... همواره شکرگزار باشیم .... همواره و مکرر در مکرر استغفار کنیم ...استغفار زیاد، خوبیهای زیادی دارد که شاید از آن بی خبر باشی ... تا می ت
|
|
سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ ۰۱:۲۹
نظرات: ۰
|
|
وقتی که بچه بودم مرحوم مادر فقط روزهایی که به مدرسه می رفتم یک ریال به من پول توجیبی می داد....یک ریال برابر دو تا ده شاهی زرد رنگ بود. بستنی گران بود....فکر می کنی چند ریال بود ....؟ یک لیوان ب
|
|
يکشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۶ ۱۴:۴۵
نظرات: ۱
|
|
اگه عشق همینه...اگه زندگی اینه ....نمی خوام چشمام دنیا رو ببینه ....! آره عشق همین است که دیدی ... عشق کور است ... عشق طغیان است ....چیزی شبیه سونامی ... می آید و ویران می کند و می رود ... ک
|
|
پنجشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۳۲
نظرات: ۱
|
|
شراب یونانی .... آهنگ شراب یونانی با اجرای اودو یورگنس ( که لینک آن در زیر داده شده) را بارها گوش کردم .... چقدر زیبا و غمگین بود .... داستان مادران چشم انتظار را خوانده بو
|
|
سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ ۰۱:۰۲
نظرات: ۰
|
|
پیوند زود هنگام .... آدم نمی داند چه کند ....گاه زود ازدواج می کنی ... بعد درمی یابی که همسرت ترا درک نمی کند.... مثلا تو اهل شعر و ادبیات و فرهنگ و اهل قلم و کتابی ... و همسرت به تنها چیزی
|
|
يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۰۷
نظرات: ۰
مجموع ۳۱ پست فعال در ۷ صفحه |