سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        پیوند زود هنگام ....
        ارسال شده توسط

        رخ سفید

        در تاریخ : يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۰۷
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۳۶ | نظرات : ۰

        پیوند زود هنگام ....
        آدم نمی داند چه کند ....گاه زود ازدواج می کنی ... بعد درمی یابی که همسرت ترا درک نمی کند....
        مثلا تو اهل شعر و ادبیات و فرهنگ و اهل قلم و کتابی ... و همسرت به تنها چیزی که فکر نمی کند کتاب و درس و ادبیات است......او عاشق آپارتمان و مبلمان شیک ...و خودرو شاسی بلند است ..... و تا سر حد مرگ یا زندگی... دوست دارد کاشیهای حمام و سرویس بهداشتی برق بزند ....
        مدرک ارشد و مرشد و دکترا برایش یک پاپاسی نمی ارزد .... با نگاهش می گوید پول چی داری ...؟
        بعد با داشتن زن و دو تا بچه با خانمی فرهیخته و اهل ادب و کتاب و چینی نازک تنهایی آشنا می شوی و چون متاهلی می ترسی به او نزدیک شوی... چون استخوانهای نازک تنهایی ات را همسرت خرد خواهد کرد ....
        نمی دانم شاید اگر آدم دیر ازدواج کند بهتر باشد ...اما نه .... بهار را نادیده بگیری .... پاییز اگرچه بسیار زیباست ....ولی سخت دلگیر است .... شاید از گذشته ی پاییز چیز زیادی ندانی .... ولی من می دانم پاییز...زنی است شاعر با تخلص خزان .... و  مردم میگن چند سال پیش از زمستان طلاق گرفته ....
        امان از حرفهای مردم .... ولی واقعیت این است که تابستان طبع گرمی دارد و دوست دارد دست بهار را بگیرد .... و درست اش هم همین است که بهار زن تابستان شود و پاییز هم با زمستان ازدواج کند که پایش لب گور است .... اوا .... بهار که نمیتونه با پدرش زمستون ازدواج کنه .... چه حرفها می زنند مردم ... د.....هه ....

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۸۱۶۴ در تاریخ يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۱۱:۰۷ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2