سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        تکرار درد در استخوان عشق
        ارسال شده توسط

        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)

        در تاریخ : پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۸:۵۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۵۷ | نظرات : ۶

        ما آدما چرا وقتی یکی دوستمون داره باهاش بد تا میکنیم؟
        اونم توی این دوره و زمونه که عشق واقعی کیمیاست ...
         فکر میکنیم آدمای دیگه ی زندگیمون بهتر از اونیه که الان اینهمه دوسمون داره؟
        نه مطلقا نه ....
        همه ایرادای خاص خودشونو دارن که بیشترشون چون آشکار نشده فکر میکنیم از نفر فعلی بهترن برامون...
        ما آدما اصولا قدرشناس نیستیم...
        اونی رو که دوسمون داره تحقیر میکنیم، میشکنیم، براش شرایط غیرمنطقی میذاریم،
        چون با خودمون میگیم این اونقدر دوسم داره که هرچی بگم قبول میکنه
        که نمیره هیچوقت...
        آره بیشتر وقتا طرف نمیره ولی با یه عالمه درد توی استخونای عشقش و با یه عالمه بغض توی گلوی سکوتش و با یه عالمه زخم توی روحش ادامه میده ... بغلمون میکنه و ما با غرور میریم بالاتر و باز از اون بالا بهش نگاه میکنیم...
        و اون یا یه روز از غصه و حسرت دق میکنه
        یا برای همیشه چمدون درداشو برمیداره و میره...
        ولی قصه اینجا تموم نمیشه مطمینا دقیقا همین بلاها رو بعدا یکی سرمون میاره و ما روزی هزار بار به خودمون میگیم کاش قدر کسی که واقعا دوستم داشت رو میدونستم...
        واقعا ما چقدر به حرفای طرف مقابلمون فکر میکنیم؟ چقدر سعی میکنیم خودمونو جای اون بذاریم؟ چقدر هواشو داریم؟ توی روابط اجتماعیمون تجدیدنظر میکنیم و سعی میکنیم بفهمیم آدمای دور و برمون چه نقشه ای برامون دارن و برای چی با ما موندن؟  چقدر به  مرز و حریم و حرمت اعتقاد داریم؟
        آدما با هم فرق دارن زبون همدیگه رو بلد نیستن چقدر سعی میکنیم همدیگه رو بلد بشیم؟
        کاش اول از همه برای خودمون،وقتمون؛ ذهنمون؛ روح و قلب و تن خودمون ارزش قائل بشیم تا به روابط عاطفیمونم ضربه نخوره
        اولین ضربه همیشه از طرف خودمونه...
        دیگران وقتی میفهمن ما برای خودمون ارزش قائل نیستیم هی میان جلوتر و روابطمونو خراب می کنن...
        مهناز نصیرپور
        پ.ن: این حرفا این روزا تکراریه ولی کاش تکرارش ما رو به فکر فرو ببره 😔

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۷۹۰۴ در تاریخ پنجشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ ۱۸:۵۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3