يکشنبه ۲۷ آبان
پدرم می جنگد
ارسال شده توسط سجاد ربانی در تاریخ : پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۳۱
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۹۲ | نظرات : ۱۳
|
|
می گویند : تا حالا یک فیلم جنگی ندیده ای اما معافیت سربازی را از مجروحیت جنگی (جانبازی) پدرت گرفته ای. اما هیچ کس تا حالا فکر نکرده است. هر شب در خانه ما فیلم جنگی پخش می شود ، پدرم نقش اول را بازی می کند . از موج انفجارها می گوید و داد می زند تا آرام شود آن وقت در تاریکی یک گوشه ای می نشیند دست زیر چانه اش می زند آلبوم خاطراتش را باز می کند و عکس های همرزمانش را می بیند و یواشکی مثل یک مرد گریه می کند. موقعه ی خواب که می شود جلوی سرفه هایش را می گیرد همان سرفه های اثرات بمباران شیمیایی که مبادا خواب من بهم بخورد فردا بی حال و حوصله سر کلاس حاضر شوم. باور کن راست می گویند من فیلم جنگی ندیده ام ، من اصلاً نمی دانم جنگ چیست یا واقعا راستش را بخواهی کلاً از جنگ و جنگیدن می ترسم. اما هر شب در خانه ی ما میدان جنگ بر قرار است. پدرم می جنگد و می جنگد و می جنگد. . #سجاد_ربانی . پ.ن : با احترام به تمام... . . در گیر امتحانات هستم . :)
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۷۱۴۲ در تاریخ پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۳۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عالی بودسجادعزیز
اشک مارم در اوردی
متاسفانه ماهمیشه ندیده قضاوت می کنیم!!