پست های وبلاگ

ممنونم حضرت استاد نظری یک دنیا ممنونم الهی همیشه زنده و سالم و تندرست باشید و به عشق و معرفت و مرام که در کورده ها شاخص اصلی اخلاق مداری هست که شما به لطف خدا از ان بهره بسیار بردید مستدام باشید و بمانید
عزبزم دلکم
چشمایت را حتی
در خواب،
دریایی بدون غروب
میبینم ..
که هر روز
گناه بوسه های
نگرفته از لبانت سرخت را
در میان امواج بلندش
می شُویم.

تو که درخیالم
قدم می زنی
من عاشق ترین
بانوی عالم می شوم

خیالم معتاد تو
ومن معتاد خیالم
نه انگار
عشق درمان ندارد
کمپ ترک اعتیاد هم ندارد!!!!!!!!

چه زیباست
در خیالم
تورادارم!

من ورویاهایم
به تو
مدیونیم
برای
تمام لحظه های خوبی
که کنارمان بودی
در خیال آبی عشق!

بی خیال
تقویم ها
شده ام
حالا که
روزها
از من
جلو می زنند!

درود بر همه ی دوستان ناب
ای خیالت همدم شبهای من
وی وصالت همره رؤیای من
با منی اما نمی بینم تو را
جان من ای آهوی زیبای من!
در بیابانها سراغت جویم و
پس کجایی، نیستی،لیلای من!
ملک دارا چشم شهلایت ربود
نوبت من کی رسد سارای من!
سردی دی روی دل می ریزد و
کاش بودی گرمی یلدای من!
خواب دیدم از درخت سیب خود
سیب می ریزی جلوی پای من
×××

سلام و عرض ادب جناب نظری بزرگوار
وسلام بر تمام همراهان این صفحه ادبی
----------------------
خیال خواب ندارد
این آبی گسیخته
لابد
رویای طلوع در دلش افتاده
بداهه

سلام و عرض ادب وارادت
خدمت داداش رضا وهمراهان بداهه سراي. نابم

نوازش کن مرا امشب ،نوازش کن که بیمارم
اسیر خنده ای تلخ ونگاهی سرد و تبدارم



به گلبرگ تنم امشب رها کن دست پر مهرت
به شوقت تاسحر جانم ببین بیدار بیدارم



نفسهایم اگر سرد و ، دلم داغ است و پراحساس
فقط گرمای آغوش تو را یکریز کم دارم



شمال شهر چشمانت هوا هر روز بارانیست
به نم نم بارش باران بغل کن روح غمبارم



خیال تنگ احساسم برایت شعر میسازد
ببین آهسته آهسته شدی در شعر آوارم



مرا ای آشنا امشب ببر بربال خوشبختی
که فردا بی تو میگیرد دل از آشفته بازارم



تقديم بااحترام
زهراضيايي

سلام بر دوست وبرادر ادیبم
جناب نظری
آقا مشتاق دیدار
بداهه گویی کاری بسیار مهم است
و هرکسی را یارای این مهم نیست
ذوقی سرشار میخواهد وقریحه ای پربار
موفقیت شما و سایر عزیزان را آرزومندم
خیالت همنشین جان آصف
ندیم وهمدم ایمان آصف
چه خوشبختم که رویای توباشد
نکو داروگر درمان آصف

من تازه اینجا رو پیدا کردم
چه خبره
ماشالله به همه
ماشالله به جمع
همه عالی
منم هستم
ممنونم استاد نظری بزرگوار خیلی کار خوبیه

سلام حضور اساتید و شاعران عزیز زنده باشید و سلامت و همچنان بسرایید

به رویاهای خود مشغولم امشب ای غزل بانو
خیالم را نگیر از من که میمیرم تو میدانی

چه رویای خوبی
عجب حس و حالی
واسه تو میمیرم
یه عشق خیالی

من با خیال تو هر شب بیدارو
تو بی خیال در رویای کسی دیگر خوابی
و این سهم من از عشق بازی با توست

درود بربداهه سرایان ارجمند
خوش آمدید به بزم بداهه
خواب وخیالم همه شد یاد دوست
هر دم عمرم همه رویای اوست
گرهمه عمرم گذرد درفراق
چونکه به رویاش شودطی نکوست

من به رویا داده ام این عشق نافرجام خود
با خیال این دل شوریده و رسوا بگو

شکوفه کرده رویا رافراموش
دوبیتی گفته امابرده ازهوش
که همراه خیال, همواره رویا
نشیند خوش نوادرجان و درگوش
باپوزش از بانو بهارانه

سلام به آقا رضای گل
برای اینکه دوباره ببینمت درخواب
و پر کنم زخیالت سراب خود ازآب
مگر به قصد تو خوابم شود پراز رویا
و باز هم شود این دل ز دیدنت بیتاب

رویایت را دیدم
پشت ِ در ِ خیال
منتظر بیدار شدنم بود
----------

خیال تلخم تخت بود

که

آمدی...آیدا

با همان آرزوهای دیروزی

( رفتن به سفر و عشق به خویشتن

- آمدی در یک پگاه گمشده

در

دشت ناز سوسن و نسرین

با

پارینه های خیال و ترسی گمشده

در

حیاط خلوت خیال روزهای بوسه و باران

یادت هست؟

شبی تار

آرام...

در فصل باران و بوسه های

ناب عشقی پاک؟

بیا در حلقه ی دستان گندمگون و ایمانت

بیا

در پیچ این کوچه...

پدر با یک بغل بابونه از جنس تن ریحان

و

آویشن...

جهان را در تب این:

کوچ و آلاچیق میجوید

بیا....

تن پوش سرخ و پوپکم \'\' آیدا \'\'

زمان را

در وجود پاک تو معنا کنم

ای دختر ایران و آیینه...



عیسی نصراللهی تیرداد

سلام به همه عزیزانم خسته نباشید

خیال ار کنم من همه روزو شب
به رویا نشینم چه سود عمر من

که عمری را در این زندان خیال از سر بدر کردم
به رویا من سپردم آخرش این عشق واهی را

تورویایی
تو دریایی
توخوبی
یه حسی مثل دریای جنوبی

آرزوی دیدن تو
خیال و رویایی برایم بیش نبود

رویای دیروز من
خیال فرداهایم شد

به نام دوست...
سلام ...
__________
خیال تو معنا می شود
در آسمان بی ستاره
وقتی
رویای
دیدارت
هر لحظه تارتر می شود
در میان
سیاهچاله انتظار...

بداهه تقدیمی...

یا علی...

به سرانگشت خیال،
می بافم.....
سپید گیسوان یلدایی
رویا را....
و تو ، چه ساده
به دست باد ...... گشودی
بافته های عاشقانه را ........

درود بر شما استاد و همه بزرگواران

خرابتم ،عذابمی،،منم حروم تویی حلال
نمیتونم درکش کنم،،من عاشق و تو بیخیال

سلام
منکه با نخهای اشکم بافتم این زندگی
در خیال رویا ی خود می پرورانم تا بکی

سلام بر یاران و شاعران همراه
سلام بر آقای نظری بزرگوار با ایجاد چنین بزم پر شوری



رویای تو را دارم و تصویر خیال
تا کی بشود دیدن تو شرط محال

هر چیز که آوردی و جا مانده ببر
یا وعده بده دیدن خود را به وصال

سلام عزیزان شاعر بسیار بسیار زیبا سرودید زنده باشید و همچنان بسرایید شاعر با اشعارش زنده است

به خیال تو نشستم همه روزو همه شب
دیدی رویا که به خواب من دیوانه نشست

نگاهم را به آن دوردست که می دوزم غزل بانو
خیالم را بخیه میزنم هردم به رویاهای پوشالی

رویاهایم را بافتم
تار به تار و پود به پود
نه دستهایت
ونه آن آغوش غریب
نه
هیچ خیالی از تو در سرم نبود...

رویایی بیش نبودی
خیالی واهی
یا سرابی
یا که آهی...

سلام بزرگواران شاعر زنده باشید و سلامت


مردم چشم من هرشب به خیال تو نشست
خواب آمد همه رویای مرا با خود برد

بزم شاعرانگی تان مستدام ممنونم از جناب استاد نظری بزرگوار

برقرار باشید استاد

به خیالم
تمام رویایم بودی
دیر فهمیدم
که من
برایت یک فرض محالم
و تو هنوز
درمن ریشه میدوانی
که بیشتر میمیرم !

حتی خیال باتو بودن رو دوست دارم
اگه تو.رویام نباشی از خود بیذارم

با من بمون تا اخر این راهو جاده
که عشقت بی اندازه به دلم افتاده

حال و احوالی ندارم از چه می پرسی زمن
من همینم که بدانم از چه می پرسی زمن

بهر حال زار من هرگز تو رنجیده نشو
بیشتر از این ندانم از چه می پرسی زمن

سلام به شاعران عزیز و محترم خسته نباشید

به رویا نشست اینهمه آرزو
خیال از سر دل برون میکنم

سلام و درود فراوان بر شما جناب نظری عزیز

سپاسگزارم از فرصت ارزشمندی که از طریق این پست در اختیار
بنده و سایر اعضای خانوادۀ خوب و صمیمی شعر ناب قرار داده اید.

و اما بداهۀ تقدیمی من:

روز و شب باشد خیالت در بـرَم
نیست رویـایی از ایـن زیبــاتـرم
گـرچه درمـانی ندارد داغِ عشق
دردِ عشقت را به جانم می خرَم

با سلام و درودی مجدد به شاعر فرهیخته جناب نظری
و تمامی همراهان خوب و ارجمند این پست ارزشمند:

دیدنت گر هست رویایی محال
بـا تو همراهم همیشه در خیـال
عشـقِ تو پیـوند خـورده بـا دلـم
کِی بُوَد این عشق را بیمِ زوال؟

بداهه

بداهۀ دیگری تقدیم به یارانِ همراه:

ای خیالت خوشترین رویای من
با تـو زیبـــا می شـود دنیـای من
عاقبت در حسرتت جان می دهم
عشق من ؛ ای عشقِ نـاپیـدای من

سلام و درودی مجدد بر تمامی یاران همراه
بداهۀ دیگری تقدیم شما عزیزان :

اگر دیدارِ تو خواب و خیال است؛
وصالِ تو دراین دنیا محال است؛
چه غـم ؟ بـا آرزویـت شـادِ شـادم
که خود ایـن آرزو راهِ کمال است

سلام و درودی دوباره بر همۀ حاضران در بزم بداهه:

خیـالِ تو ای گُــل چنـان با من است
که خوشبو ز عطرِ تو پیراهن است
همـه شب ببینم به خوابـت مدام
ز رویـــایِ تـو خوابِ من گلشن است

تـا خیـالـش همـدم ِ جانِ من است
پُر طراوت بـاغِ ایمــان ِ من است
سینه لبریز است از شوقِ وصال
وصـلِ او رویایِ پنهانِ من است

سلام و درودی مجدد بر یاران همراه
بداهۀ دیگری تقدیم شما عزیزان:

ای تمـنّــــــایِ دلِ دیــــوانــه ام
با خیالت روز وشب همخانه ام
گشته ام محوِ تو و رویایِ تو
جز تو گویا با همه بیگــانه ام

در بــزمِ خیــالِ من ؛ تو آن مـهِ زیبایی
کز تو شده شبهایم؛ مهتابی و رویایی
من رودم و درحسرت؛ تا با تو بپیوندم
در موجِ نگــاهِ من ؛ گسترده چو دریایی