سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        طلاق برنامه ریزی شده!
        ارسال شده توسط

        احمدی زاده(ملحق)

        در تاریخ : سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۰۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۲۸۸ | نظرات : ۲۴

        با اصرار از شوهرش می‌خواهد که طلاقش دهد.
        شوهرش می گوید چرا؟ ما که زندگی‌ خوبی‌ داریم.
        از زن اصرار و از شوهر انکار.
        در نهایت شوهر با سرسختی زیاد می‌پذیرد، به شرط و شروط ها.
        زن مشتاقانه انتظار می‌کشد شرح شروط را.
        تمام ۱۳۶۴ سکه بهار آزادی مهریه آت را می‌باید ببخشی .
        زن با کمال میل می‌پذیرد.
        در دفترخانه مرد رو به زن کرده و می گوید حال که جدا شدیم . لیکن تنها به یک سوالم جواب بده .
        زن می‌پذیرد.
        چه چیز باعث شد اصرار بر جدایی داشته باشی‌ و به خاطر آن حاضر شوی قید مهریه ات که با آن دشواری حین بله برون پدر و مادرت به گردنم انداختن را بزنی‌.
        زن با لبخندی شیطنت آمیز جواب داد :طاقت شنیدن داری؟
        مرد با آرامی گفت :آری .
        زن با اعتماد به نفس گفت: ۲ ماه پیش با مردی اشنا شدم که از هر لحاظ نسبت به تو سر بود.از اینجا یک راست میرم محضری که وعده دارم با او ، تا زندگی‌ واقعی در ناز و نعمت را تجربه کنم.
        مرد بیچاره هاج و واج رفتن همسر سابقش را به تماشا نشست.
        زن از محضر طلاق بیرون آمد و تاکسی گرفت .وقتی‌ به مقصد رسید کیفش را گشود تا کرایه را بپردازد.نامه‌ای در کیفش بود . با تعجب بازش کرد .
        خط همسر سابقش بود.نوشته بود:  فکر می‌کردم احمق باشی‌ ولی‌ نه اینقدر.
        نامه را با پوزخند پاره کرد و به محضر ازدواجی که با همسر جدیدش وعده کرده بود رفت .منتظر بود که تلفنش زنگ زد.
        برق شادی در چشمانش قابل دیدن بود.شماره همسر جدیدش بود.
        تماس را پاسخ گفت: سلام کجایی پس چرا دیر کردی.
        پاسخ آنطرف خط تمام عالم را بر سرش ویران کرد.
        صدا، صدای همسر سابقش بود که می گفت : باور نکردی؟، گفتم فکر نمی کردم اینقدر احمق باشی‌. این روزها میتوان با ۱ میلیون تومان مردی ثروتمند کرایه کرد تا مردان گرفتار از شر زنان با مهریه‌های سنگینشان نجات یابند!خندانک
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۵۵۲۶ در تاریخ سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۵۱
        😂😂😂
        حق خانومه بود.. خندانک
        کسی که طمع کنه.. بیشتر از این نباید نصیبش بشه.. خندانک

        در ضمن چهارشنبه‌سوری‌تون مبارک 🔥🔥🔥🔥
        درود بر استاد سخاوتمند خندانک
        افسانه پنام (مولد)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۰:۲۵
        زن ها چقد زود باورن؛
        برای یک چیز به این مهمی باید منطقی عمل کرد نه احساسی؛
        جالب اینجاست که نامرد قصه زن است ولی نامردتر قصه
        مرد است...
        چرا که از،احساسات زنش سو ءاستفاده کرد؛
        و بدون مهریه از شر زنش راحت شد...

        داستان عبرت آموزی بود؛
        جناب احمدی زاده از شما بابت به اشتراک گذاشتن این داستان
        قدردانی میکنم خندانک
        در پناه خداوند خندانک
        جواد کاظمی نیک
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۰:۴۲
        دوردبرشما استاد عزیز جناب احمدی عزیز بسیار آموزنده وعبرت آموز بود🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️
        علی نظری سرمازه
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۰:۴۷
        درود بیکران
        آموزنده ای دردمندانه است
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۱۸
        درودها محضر استاد ملحق گرامی
        تعلیق جالبی داشت خندانک
        رحیم فخوری
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۱۹
        با احترام تقدیم استاد عزیز
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        منیژه قشقایی
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۳۸
        درود برشما استادارجمندمان ،و سپاس از زحماتتان ،خدا قوت خندانک 🙏
        و مهریه نیز یکی از گمگشتگی ها بیست که انسان ها را به خود مشغول ساخته است ، قبل از هر پیمانی روی زمین ، ما با عشق در روز الست پیمان بسته ایم ، که در هر صورتی عشق را پاس بداریم ،از مهر مادر و فرزند آغاز می شود تا بین دو غیر هم جنس ،اگر همه ی ما این مورد را که در روح ما جریان دار د در وجود مان نهادینه سازیم ، نه مهریه ای نیاز است ، نه انواع طلاو جواهرات که جهیزیه که هیچ کدام باعث کمال و معرفت در آدمی‌ست ،آن آقا هم به خیال خودش یا آن خانوم به خیال خودش از گمگشتگی که البته همه ی ما دچارش هستیم و بر آیند فکر جمعی ما هست خواسته اند تلافی نمایند...

        پناه بر عشق ، سایه ات بر سرمان حضرت عشق خندانک
        برقرار باشیدو پایدار خندانک
        مسعود مدهوش( یامور)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۷:۳۳
        درودتان جناب ملحق ارجمند🌹☘️🌿🍂🌾🌾

        فکاهی زیبایی بود،بسیار لذت بردم ،اما مراقب باشید همسر محترم بلایی خدایی ناکرده سرتان در نیاورند🌾🍂🌿☘️☘️🌹🙏👏👏👏👏👏
        زهره دهقانی ( شادی)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۸:۳۸
        سلام و درود استاد بزرگوار
        بسیار جالب بود👌
        طنزانه ای تلخ...🥀

        شاد و تندرست باشید
        سعید صادقی (بینا)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۹:۱۶
        سلام و درود استاد عزیز
        مطلب به شدت درس آموزی بود خندانک خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۱۹:۴۵
        هردو شخصیت این روایت افرادی ریاکاربودند خندانک
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۱۵
        درود بر شما جناب افشاری بزرگوار به شدت با نظر شما موافقم خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۱۰
        خندانک خندانک خندانک
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۲۸
        درود و عرض ادب و ارادت استاد بزرگوارم جناب آقای ملحق عزیز خندانک

        مطلب شما حقیقت ژرفی که در نهاد جامعه ما نهفته است و این روزها آشکارا دیده می شود را نشان می دهد
        متاسفانه همانطور که همه چیز بر مبنای تظاهر و بستن دهان مردم پایه ریزی،شده امروزه نه تتها امر مقدس ازدواج آعشته به عشق های دروغین شده بلکه بعد از گذشت زمان کمتر زوجی را می توانی پیدا کنی که بخواهند تا اخر عمر زیر یک سقف بمانند،فقط بخاطر اینکه عاشق هم هستند و یکدیگر را دوست دارند ؛
        ۹۰ درصد زوج هایی که من می شناسم شناسنامه ای زن و شوهر هستند و این امر را فقط و فقط بخاطر جبرو شرایط حاکم بر جامعه از جمله وجود مهریه های سنگین پذیرفته اند

        این نوع زندگی ریاکارانه زمینه ساز بسیاری از انحرافات و بیماری های روانی در جامعه امروز شده است .

        دیشب یکی از اساتید اعتراف کرد که دختر ۲۸ ساله اش ۶ ماه پیش بخاطر استرس ناشی از دعواها و مشاجرات ایشان با همسرش راهی بیمارستان شد و در انجا بر اثر سکته مغزی و شوک عصبی فوت کرد

        خیلی دردناک است .


        ممنون بابت پست های ارزشمندتون خندانک
        سایتون مستدام خندانک
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۱ ۰۴:۱۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۳۲
        درود و شاد باش به شما

        زن و مرد لباس همدیگراند گویا در این داستان یکی کوتاه و دیگری دراز بوده است
        و قد قواره هیچ کدام بهم نمی ‌خورد خندانک خندانک

        یادم می‌آد بچه بودم یکی از بچه‌ها به همه یکی یه مشت تخمه داد و ما مشغول شدیم در پایان کار بودیم که همان مشتش را گرفته بود که بیا یک مشت دیگر تخمه بخور و مشتش را سفت گرفته بود من هم که کلاً انسان قناعت کاری بودم و هستم گفتم من هنوز دارم به بچه‌های دیگر بده ممنون از اون اسرار و از من نپذیرفتن تا اینکه لحظه آخر که در دلم آمد که چه اشکالی دارد بگیر و در همین بود که بگو باشه بده !او دستش را باز کرد و همش پوست تخمه بود خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۰۵
        درود فراوان خندانک خندانک
        آذر مهتدی
        دوشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۱ ۰۶:۲۶
        درود بر شما جناب ملحق گرامی
        متاسفانه این روزها در اکثر خانه ها طلاق عاطفی هست و همسران قدر هم را کمتر می دانند.
        طنز زیبایی خواندم از قلمتان که در عین حال دردناک و تاسف بار بود. زندگی مشترکی که باید دو انسان را به کمال برساند در اثر سو رفتارهای ناشی از ندانم کاری و قدر نشناسی و هزاران اشکال دیگر تبدیل می شود به عذاب تحمل یا حیله ای برای رهایی.
        سال نو با آرزوی آرامش خانواده ها و لذت همزیستی برای تک تک عزیزان آرزومندم
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2