سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 27 آبان 1403
    16 جمادى الأولى 1446
      Sunday 17 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲۷ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        پناه می برم بر خدا از دست من
        ارسال شده توسط

        داود عزتی راد

        در تاریخ : پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۲۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۷۰۱ | نظرات : ۶

        پناه می برم بر خدا از دست من
        پناه می برم بر خدا از دست من ، منی که تحمل درد سوزنی برایش ناگوار است حال آنکه کودکی در غزه ، در همان باریکه ای باریکتر از پهنای یک سوزن ، پوست بر سر ندارد امّا فاتحانه دو انگشت خود را به نشان پیروزی بلند می کند . پناه می برم بر خدا از دست من ، منی که لحظه لحظه ی عمرم را به آنی تباه می کند و در مقابل کودکی در غزه به هر نفس عبدتر از هر عبدالهی عبادت خدا می کند . پناه می برم بر خدا از دست من ، منی که آزادانه آزادی مرا با بند زندان دنیا معاوضه می کند و در این نزدیکی کودکی در غزه از قفسی که سگی هار و درنده خوی زندانبان آن است ، آزادانه بال می گشاید و جسم موجودش را به وجود لایتناهی پیوند می زند . پناه می برم بر خدا از دست من ، منی که زمین خوردن کودک خود را با هزاران چرا ؟ از خدا جویا  می شود و در این نزدیکی مادری در غزه قطره قطره ی خون و تکه تکه ی جسم کودکش را بی منت و با عزت تقدیم خدا می کند . پناه می برم بر خدا از دست من ، منی که با خیالی آسوده و نفسی پر ز هوا در پی آسایش بیشتر به دنباله ی هوای نفسم زنجیرم کرده و کودکی در غزه که نه فربه است و نه تنومند ، نه نا دارد و نه توان و نه گوشتی زیر پوست به استخوان چسبیده اش به نام علی ، همان علی که به نام ، مولای من است امّا ز جان مولای او ، زنجیرهای اسارت دنیا را همچون در خیبر بر زمین افکنده و دشمنان خدا را همچون مولایش زمین گیر کرده است .
        خدایا منِ من ، سرمایه عمرم در اینجا تباه می کند ، حال آنکه کودکی خردسال در همین غزه ، لحظه لحظه ی عمر را نزد تو پس انداز کرده است . خدایا منِ من ، روح مرا در این زندان دنیا چرکین می کند حال آنکه کودکی خردسال در غزه ، جای جای لوح جانش را برق انداخته ، آن هم با خون رنگین . خونی که به واقع زلال تر از آبی است که زیر پای اسماعیل جوشاندی . خدایا این جان شیرین در دستان منِ من ، دم به دم تباه تر و زایل تر می شود . خدایا این جان ، از من ِمن بگیر و دوباره به آن کودکی بده که تو را بهتر و بیشتر از من عزیز می دارد . جان منِ مرا ، به وی بده تا که شاید این جان چرکین به برکت بزرگی که به آن کودک داده ای جلایی دوباره یابد .
        پناه برید بر خدا از دست من ، منی که خود پناه می برم بر خدا از دست وی .

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۴۵۹۳ در تاریخ پنجشنبه ۱ آبان ۱۳۹۳ ۰۱:۲۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2