چراسیزده بدررانحس می دانند؟
نوشته:خالدبایزیدی(دلیر)
بنابه روایت کتب وآثارزرتشتیان که ازقدومت سه هزاروپانصدساله برخورداراست
سیزدهمین روزازسی روزماه زرتشتیان نام داردوهمچنین روایت است پس ازجنگ
های طولانی میان ایرانیان وتورانیان باپرتاب تیری درروزتیربه وسیله آرش کمانگیر
پهلوان اساطیری شاهنامه مرزایران وتوران تعیین وصلح برقرارمی شود.ابوریحان
بیرونی گفته است پس ازآن که آرش برهنه شدبدن خویش رابه حاضران نشان داد
وگفت:به بدنم بنگرید...مرازخم ومرضی نیست...ولی یقین دارم پس ازانداختن تیر
پاره.پاره شده وفداخواهم شد.پس ازآن دست به چله کمان بردوبه قوت ونیروی خدا
تیرراازشصت رهاکردودرحالی که صلح برقرارمی شدوجشن تیرگان برپامی شد.مرگ
آرش سوگ وماتم ای بزرگ بودودرین جشن همه به سوگ وماتم نشستندوهمچنین
روایت است درروزگاران باستان درروزسیزدهم ازسال مصریان که برابرباروزسیزدهم از
ماه فروردین ازماه فروردین ایرانیان است زمین لرزه وطوفانی عظیم بوقوع پیوست و
همچنین کره زمین براثربرخوردشهاب .ساعتی چندمعکوس گردیده وزمانی درمیان
آسمان به صورت ساکن دیده شده.این همه حوادث ناگواررادرروزسیزدهم سال دلیل
نحس بودن آن می شمارند.روزسیزدهم نوروزبنابه سالنامه ی زرتشتیان روزتیراست
که این ایزدهمواره به صورت اسبی یادیوخشکی وخشکسالی درجنگ است واگرپیروز
شودآبها سرازیروگیاهان می رویندازآنچه که گذشت چنین برمی آیدکه ماایرانیان وفارسی
زبانان سراسرجهان پس ازبرگزاری مراسم نوروزی ودمیدن سبزه وگندم ودرنخستین روزهای
سال نوروزی که متعلق به ستاره باران یعنی سیزدهم فروردین به دشت وصحرا وکنار
چشمه هامی رویم وشکست یافتن دیو خشکسالی وقحطی وپیروزی ایزدتیرراجشن
می گیریم وبه رقص وپایکوبی وشادی می پردازیم وپژواک شادی رادرکوههاوکوهستانهای
سرسبزوخرم سرمی دهیم ودراین روزاکثرمناطق ایران وکشورهای فارسی زبان به
مسابقه اسب دوانی می پردازندکه یادآورکشمکش بین ایزدباران ودیوخشکسالی است
وپیروزی یک اسب درمسابقه همانندپیروزی اسب ایزدباران است .درتمامی اقصی نقاط
ایران سبزه هایی راکه برای نوروزودرخوان نوروزی نهاده شده است درپسین سیزده نوروز
به آب روان می افکنندتامایه برکت وسبزی کشتزارهاومزارع شود.
که امیدوارم درین نوروزابرقدرتهای جهانی واستثمارگروتجاوزگروجنگ افروزازبین بروندوصلح
ودوستی وآرامش درسراسرهستی برقرارشودوتمامی انسانها فوج .فوج به کوه ودشت و
صحرابروندوبرای همیشه آن نحس هاراازخودبیرون کنندوپژواک صلح راپژواک دوستی رادر
کوهها ودشتهابه بلندای صوت کارخانه هاسردهند......ایدون باد
دوشعراز:خالدبایزیدی(دلیر)
1-
خوشاایران زادگاهم
خوشاایران میعادگاهم
خوشابرکوه البرزودماوندنشستن
سکوت دشت وصحراراشکستن
2-
«سیزده بدر»
به دشت وصحرا رویم وسیزده بدرکنیم
دمی باعشق وشادی با هم به سرکنیم
فارغ از قیل وقال جهان شویم
شبی رادردشت وصحرا.سحر کنیم
به نوای خوش پرندگان گوش کنیم
بافوج.فوج پروازشان .سفرکنیم
عشق ومهربانی رابه ارمغان آوریم
زاغ سارها رادرمانده ترکنیم
رفع غم وغصه واندوه کنیم
هرچه سیزده است ازخودبدرکنیم
کینه هارازکنج دل برهانیم
عشق رابهرهمیشه باورکنیم
«دلیر»عاشقانه به روی هم بخندیم
فقط خاطرات عشق راوارد دفترکنیم