سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        درد دل آخر سال
        ارسال شده توسط

        رضا حمیدی راد(احسان)

        در تاریخ : دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۳۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۲۰ | نظرات : ۲۶

        این پست را تو به خودت نگیر روی حرفم با تو نیست
        درد دلم بود که باید امشب می گفتم که اگر چنین نمی شد
        شاید فردایی برایم نبود هرچند امیدی نیست
         
        "باورم نیست که آن ساده تر از آب مرا آتش زد "
         
        پیری گفت
        اگر کسی را دوست داشته باشی از ته دل و او نیز تو را دوست داشته باشد
        و در کنار هم باشید هرگز پیر نمی شوی
        پرسیدم
        تو چرا پیر شدی
        اشک در چشمانش حلقه بست و
        گفت
        دوستش داشتم اما او مرا دوست نداشت
        شده حکایت بعض از ما ها
        یه جایی خوندم  نوشته بود
        غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد
        هر چی با خودم فکر کردم دیدم من که از او  غافل نبودم  پس چرا گرفتار شدم
        گرفتار نتهایی
        گفتم تنهایی یادم افتاد عزیزی برایم چنین فرستاده بود
         باور نکن که ( ها ) عامل جمع است
        یعنی آخر هر کلمه ای ( ها ) بزاری آن کلمه جمع بسته می شود
        پس چرا من ( تن ) + ( ها ) کردم  تنها شدم
         
        روزگاری بود که دیگر آهنگ غم گوش نمی دادم  دنبال آهنگ های شاد می گشتم
        اما افسوس که دیری نپایید
        الان دنبال روضه می گردم 
        خانه ی دل من شده بیت الاحزان
        عین خیالشم نیست یک کلمه گفت برو
        من خیلی اصرار کردم انگار من به زبان دیگر صحبت می کردم
        نمی فهمید
        گریه کردم التماس کردم به پاش افتادم اما نشد که نشد 
        استاد شهریار می فرماید
        به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
        زان همه ناله که من پیش تو کافر کردم
         
        ببخشید درد دل کردن هم بلد نیستم
        چرت وپرت زیاد گفتم  شرمنده
        اصلا نفهمیدم چی گفتم
         
         
         
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۳۵۴۳ در تاریخ دوشنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۲ ۰۱:۳۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0