سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 14 خرداد 1404
  • رحلت حضرت امام خميني -ره- رهبر كبير انقلاب و بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران، 1368هـ ش
  • انتخاب حضرت آيت الله خامنه‌اي به رهبري، 1368 هـ ش
8 ذو الحجة 1446
    Wednesday 4 Jun 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس > روز از نو روزی از نو خوش باشید😉

      چهارشنبه ۱۴ خرداد

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      کلر ژوبرت نویسنده‌ی فرانسوی
      ارسال شده توسط

      رها فلاحی

      در تاریخ : ۴ روز پیش
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۶ | نظرات : ۰

      کلر ژوبرت
      خانم "کلر ژوبرت" (Claire Jobert)؛ نویسنده و تصویرگر فرانسوی مسلمان ساکن ایران است.
      گرچه زبان فارسی، زبان مادری خانم ژوبرت نبود، اما او توانست خیلی خوب این زبان را بیاموزد.
      ایشان در ماه مه سال ۱۹۶۱ میلادی برابر با ۱۳۴۰ خورشیدی، در شهر پاریس دیده به جهان گشود. 
      وی دوران کودکی و نوجوانی خودش را در شهر پاریس گذارند. خانواده‌اش مسیحی بودند. در سن ۱۹ سالگی، در مورد ادیان مختلف تحقیق کرد و با دین اسلام آشنا شد. او پس از مسلمان شدن با یک مرد ایرانی ازدواج کرد و به کشور ایران مهاجرت کرد و تاکنون در ایران زندگی می‌کند. 
      خانم ژوبرت از کودکی به نویسندگی علاقه‌‎مند بود اما جرقه اصلی ورود حرفه‌‎ای‌اش به حوزه داستان کودک، به دنیا آمدن دو فرزندش بود. وی برای فرزندانش مدام قصه می‌گفت و همین باعث شد که به صورت جدی ادبیات کودک را دنبال کند. او هم‌زمان با نویسندگی تصویر‌گری کتاب کودک را نیز شروع کرد و کتاب‌هایش را با نقاشی‌های خودش به چاپ رساند. در سال ۱۳۸۸ همکاری با نشریات کودک را شروع کرد و با نشریاتی چون نوآموز، سروش کودکان، نبات کوچولو و... همکاری داشت. خانم ژوبرت به مدت یک سال عضو کارگروه خردسال نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور نیز بود. او کتاب‌های مختلفی در کشور ایران، فرانسه و لبنان به چاپ رسانده است، که تنوع کتاب‌هایش به زبان فارسی خیلی زیاد است. 
      خانم ژوبرت لیسانس علوم تربیتی دارد و در رشته ادبیات کودک از دانشگاه لومان فرانسه به صورت غیر‌حضوری فوق لیسانسش را گرفت. در کنار این دو سطح دو حوزه علمیه را خواند. اطلاعات و تخصص خانم ژوبرت در سه حوزه‌ی ادبیات کودک، علوم تربیتی و علوم اسلامی، باعث شده است، که کتاب‌هایش از نظر ادبیات و تربیتی و دینی استاندارد‌های لازم را داشته باشد و مورد استقبال خانواده‌ها قرار بگیرد. 
       
      ◇ کتاب‌شناسی:
      - لینا لونا
      - مسابقه کوفته‌پزی و هشت داستان دیگر
      - ماجراهای امیر‌علی و ننه گلاب
      - شکر خدا
      - هزار بوسه پرپری و دو داستان دیگر
      - آرزوی زنبورک
      - اگر من جای تو بودم
      - با...با...باشه و دو داستان دیگر
      - دعای موش کوچولو
      - سؤال موموکی
      - امین‌ترین دوست
      - گربه‌ی کوچه‌ی ما
      - خط خطو
      - آدم کوچولوی گرسنه
      - کلوچه‌های خدا
      - قصه مارمولک سبز کوچولو
      - در جستجوی خدا
      و...
       
      ◇ نمونه‌ی داستان:
      (۱)
      [زنگ آخر]
      آن بالا خوب می‌بينم. می‌توانم تمام حركت‌هايشان را زير نظر داشته باشم. ببينم كدامشان انگشت توی دماغش می‌كند، كدام ميزش را خط خطی می‌كند، كدام يواشكی بغل دستی‌اش را نيشگون می‌گيرد. 
      خيلی وقت‌ها از كارهايشان خنده‌ام می‌گيرد؛ البتّه بي‌صدا. 
      امروز حواسم به ته كلاس است. پيش آن پسر كوچولوی كنار پنجره. چه قدر آشفته و بی‌تاب است!.
      سعی می‌كنم حدس بزنم: شايد صبحانه نخورده و گرسنه است. شايد مادربزرگش مريض شده. شايد مشق‌هايش را ننوشته و نگران است. حواسش به معلّم نيست. حواسش به من است و من از كُندی حركت عقربه‌هايم خجالت می‌كشم. 
      خيلی سخت است ناراحتی كسی را ببينی و نتوانی كاری بكنی. امّا كی گفته من نمی‌توانم؟ 
      تمام نيرويم را در عقربه‌ی بزرگم جمع می‌كنم و چند دقيقه به جلو می‌پرم. مكث كوتاهی می‌كنم و باز می‌پرم. تا حالا توی عمرم چنين كارى نكرده بودم. با پَرش آخر، آنقدر به عقربه‌ام فشار می‌آورم كه صدای غيژژژژژژژژ می‌دهد. 
      معلّم سر بر می‌گرداند. لحظه‌ای با تعجّب به من خيره می‌شود و آهی می‌كشد. بعد كتابش را میـبندد و اجازه می‌دهد بچّه‌ها وسايلشان را جمع كنند و بروند. 
      پسر كوچولوی كنار پنجره به من لبخند می‌زند.
       
      (۲)
      [درد دل‌های پاپاپا] 
      من دارم كتاب می‌نويسم. يک كتاب برای بزرگترها. بزرگترها برای بچّه‌ها كتاب می‌نويسند، پس چرا ما برای آنها اين كار را نكنيم، ها؟ بالای صفحه‌ی اوّل نوشتم: به نام خدای بچّه‌ها.
      می‌خواهم در كتابم درد دل كنم؛ از گله‌های بچّه‌ها بگويم. تعجّب می‌كنی؟ لابد فكر می‌كردی كه بچّه هزار پاها از بزرگترهايشان هيچ شكايتی ندارند...
      پس حالا كمی برايت می‌گويم.
      مثلاً به نظر تو، مامانم روزی چند بار به من می‌گويد: «دست و پاهايت را بشوی! اين يكی را نَشُستی! آن يكی را نشستی! آن یکی را صابون نزدی؟» خب، اگر حرفش را گوش کنم، پس کی بازی کنم؟ 
      یا فکر می‌کنی که بابایم از صبح تا شب چند بار تکرار می‌کند: «آنقدر توی دست و پای ما نباش، بچّه جان!» 
      خب، پس من کجای خانه‌ی کوچکمان بروم که دست و پایشان در آنجا نباشد؟
      تازه! فقط ما بچّه هزارپاها نیستیم که از حرف‌های تکراری خسته شده‌ایم. مثلاً بچّه عنکبوتِ همسایه‌ی بالایی ما، نمی‌دانی بابایش روزی چند بار به او می‌گوید: «آنقدر از تارمان بالا و پایین نرو. پاره می‌شود ها!» پس این طفلک، کجا آکروبات بازی کند؟
      یا بچّه کرمِ شب‌تاب همسایه‌ی پایین‌مان. مامانش از شب تا صبح چند بار تکرار می‌کند: «آنقدر نور چراغت را کم و زیاد نکن. می‌سوزد ها!» پس حیوانکی چه طور خودش را سرگرم کند؟
      ولی خوب که فکر می‌کنم... شاید کتابم را به بابا و مامانم نشان ندهم. نمی‌خواهم دلشان بشکند. بعد هم نمی‌خواهم بگویند که چرا جای مشق نوشتن، این‌ها را نوشته‌ای.
      حالا اگر این کتاب به درد من نخورد، شاید به درد دوستانم بخورد. اگر هم به درد هیچ کس نخورد، عیبی ندارد. نگهش می‌دارم برای وقتی که بزرگ شدم. می‌خواهم خوب یادم باشد که بچّه‌ها دوست ندارند حرفی را صد بار بشنوند. حالا حتماً می‌پرسی بزرگترها چه کار کنند تا بچّه‌ها حرف گوش کنند؟ خب، من از کجا بدانم؟
       
      گردآوری و نگارش:
      #رها_فلاحی

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۵۶۷۵ در تاریخ ۴ روز پیش در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۲ شاعر این مطلب را خوانده اند

      علی شاهی(محزون)

      ،

      علی سالاروند

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1