سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 8 بهمن 1403
    28 رجب 1446
      Monday 27 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        وداع از اين دنيا براي ما بسيار نزديك است، ولي ما آن را بسيار دور مي‌بينيم وگرنه اينقدر با هم نزاع نداشتيم. محمدتقی بهجت

        دوشنبه ۸ بهمن

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        نقل خاطره....گفتگو با پیرمرد 3
        ارسال شده توسط

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        در تاریخ : سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ ۰۳:۵۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۸ | نظرات : ۰

         
         پیر مرد می گفت  چگونه خانه‌ای که در آن هستید را تخریب می‌کنید که آوارش بر سر خودتان فرود می‌آید و شما نخستین شکار این خشم و جنون خواهید شد.
        شور و هیجان عجیبی در دل ما راه افتاده بود. می‌گفتیم برو پیرمرد برو عقلت را عوض کن! کجای کاری؟ ما در پی آزادی  هستیم. آزادی یعنی نباید مانع حضور و علاقه دیگری شد. آزادی یک ضرورت است مانند رفع گرسنگی
        پیر مرد  در زندگی بدبختی و سختی‌های فراوانی کشیده بود. می‌دانست که بیکاری وگرسنگی یعنی چه . آشوب و ویرانی و بی‌سر و سامانی چه مفهومی دارد. می‌دانست که آرامش چه ارزشی دارد. او این برزخ بین هستی و نیستی ، فقر  ، زجر و دربه دری را بارها در جوانی لمس کرده بود و با آنها زیسته بود.
         با این همه آیا  او سخنان جوانان را درک نمی کرد؟ ! 
         او در گذشته عضوی از یک جریان  مخالف حکومت ظاهر شده بود. به دموکراسی  گرایش داشت و حق هر جامعه‌ای می‌دانست که حکومت مورد قبول خود را انتخاب کند. می‌گفت  از نظر اخلاقی نادرست است که مراجع سیاسی و دینی عقاید خود را تحمیل کنند.
         پیر مرد می‌گفت می‌دانم.  در متن قوانین آزادی‌های حقوق بشر پذیرفته شده ولی در محتوی و جریان قدرت و حکومت ، آزادی نادیده گرفته می‌شود. می‌گفت جامعه باید به بلوغ نسبی برسد تا افراد در عین آزادی مزاحمتی برای دیگران ایجاد نکنند.  تاریخ  نشان می دهد که هرج و مرج گران از آزادی سود می‌جویند و خودکامگان و استبدادگران آزادی را سرکوب می‌کنند.
        او خود از جمله کسانی بود که بیش از همه سیلی خور طوفان روزگار گشته بود و سینة او جولانگه آسیب‌ها و زخم‌ها و ناسزاها شده بود. حوادث ناگوار فرزند و پارة تن وی را از او گرفته بود و او را ناتوان و ناگزیر کرده بود.
         ما می‌گفتیم هرگز در هیچ شرایط حق با زورگو نیست. زور یعنی تجاوز و دست درازی به حقوق طبیعی و حقوق اخلاقی دیگری. هر چند در دموکراسی افراد تا جایی آزادند که به آزادی دیگران لطمه‌ای نزنند.  آزادی همواره در مسیر مقابله و مبارزه با استبداد فردی و حکومت‌ها جریان داشته است. آزادی مدنی، سیاسی، آزادی اندیشه، حزب،  آزادی دین ومذهب. بدون آزادی هرگز برابری به دست نمی‌آید و امنیت حاصل نمی‌شود. اخلاق و قانون محدودة آن را مشخص می‌کنند....
         او با رنج درون زیسته و با آن خو کرده بود. ومی گفت انسان  همیشه  پا در زنجیر است .ماتجربه  ی کافی نداشتیم  درکش نمی‌کردیم. به همین سبب  به تنفر و انزجار به او می‌نگاه می کردیم.
        ... ✍️         الف رها (ابوالحسن انصاری) 
         

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۵۲۶۷ در تاریخ سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳ ۰۳:۵۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1