يکشنبه ۲ دی
نقد ادبی شمس لنگرودی
ارسال شده توسط مریم گمار در تاریخ : سه شنبه ۸ آبان ۱۴۰۳ ۰۴:۴۵
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۸ | نظرات : ۰
|
|
تحلیل قسمتی از یک شعر جناب #شمس_لنگرودی
تحلیلگر و منتقد #مریم_گمار
(تمامی روز ها یک روزند
تکهتکه
میان شبی بی پایان )
شمس لنگرودی
( تمامی روزها یک روزند )
چون خودش یک جمله کامل و تمام حساب میشه واز لحاظ معناها و تاویل ها ی سورئال در خود داره بنابراین یک روایت است و بر یک محور استوار است و این انسجام و استحکام شعر او را میرساند اما از آنجا که سطر دوم وسوم وابسته به آنهستند و از سطر اول جدا ناپذیرند همگی یک روایت محسوب میشوند
در قسمت دوم وسطر دوم وسوم شاعر میگوید
تکه تکه
میان شبی بی پایان
در اصل به این صورت بوده
(میانشبی بی پایان تکه تکه اند)
اگر از خود بپرسیم چه چیزی میان شب بی پایان تکه تکه اند باید بگویم( روز) که با ایجاز و مجاز حذف شده پس این قسمت وابسته به سطر بالاست
و روز که حذف شده
در میان شب تکه تکه شده
که بعد با حذف( اند) از آخر
تکه تکه و ایجاز رعایت شده وشده؛
(تکه تکه
میان شبی بی پایان)
و از لحاظ معنی یک محور و هسته رو داره
فرم روایی ساده دارد
وسه سطر است به این صورت؛
تمامی روز ها یک روزند
تکهتکه
میان شبی بی پایان
درسطر دوم (تکه تکه) جابجایی ارکان هستش در اصل این قسمت سطر سوم بوده جابجایی ارکان انجام شده آمده سطردوم ،
در واقع به اینشکل بوده
(میان شبی بی پایان
تکه تکه اند)
ایجاز انجام شده( اند) حذف شده
و(تکه تکه) به سطر دوم رفته
وشده...
(تمامی روز ها یک روزند
تکهتکه
میان شبی بی پایان)
دقیقاا تعلیق انجام شده تعلیق یعنی مخاطب را در انتظار آخر شعر خود بگذاری و او را دنبال شعر بکشانی تا اخرین سطر یعنی انقدر مخاطب را جذب شعر خود کنی که او
ناخوادگاه تا اخرین سطر آنرا بخواند
وقتی شاعر میگوید
تمامی روز ها یک روزند
تکه تکه
هنوز شعر و سطر دوم ناتمام است و
شاعر ،مخاطب رو به سطر سوم میکشه تا بیینه چی تکه تکه شده و در واقع سطر اخر اصلی ترین قسمت شعر میباشد که مخاطب منتظر آن می ماند وبه ان تعلیق میگویند
واز طرفی ( تکه تکه) بازی زبانی و تکرار انجامشده
یاکوبسن می گوید سویه دگرگون کننده شعر همان آشنازدایی است
و آشنازدایی در اینشعر به وضوح نمایان است چرا که همین که روز ها رو تکه تکه کرده یعنی آشنازدایی انجام شده چرا که (در زبان عامیانه ومعمولی یک روز هرگز داخل شب تکه تکه نمیشود ) وشاعر آن را به سمت سورئال کشانده و آشنازدایی و کشف انجام داده هرچند از کلمات عینی مانند شب و روز استفاده کرده اما از آن کار کرد ذهنی کشیده واین یعنی شاعر خلاقیت خوبی داشته وشاعرانگی شاعر را میرساند
در فضای شعری او غم و ناامیدی حکم فرماست ،او روزها را تکه تکه داخل شب قرار داده یعنی روز و شب او یکی شده وتمام زندگی او شب است ِ آن هم شبی بی پایان و این یعنی راوی در اوج ناامید ی و غم ،زندگی را یکنواخت غرق در سیاهی میداند
خوب میدانیم نماد ها از فرهنگ هر سرزمین گرفته میشود و به استحکام شعر کمک میکند در این شعر (روز نماد روشنایی) و(شب نماد تاریکی) است اینجا با آوردن این کلید واژه ها ارجاع برون متنی انجام شده شاعر با نشانه های عینی مانند روز و شب ارجاع برون متنی را انجام داده و به تبع آن ارجاع درون متنی هم بخاطر ارتباط این دو و معنای درونی شعر انجام میشود
وهم تضاد در نشانه های ( روز و شب )دیده میشود
همچنین راوی با آوردن نشانه های عینی و زبانی رئالیسم مانند روز و شب همزاد پنداری با مخاطب را انجام داده که باعث میشود ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کند
در واقع شعری تاویل پذیر و دارای ایهام و نماد است و برخلاف نشانه های عینی تاویل پذیر است و سورئال و معنای دیگر در پس خود دارد
آرایه ها ؛ ایجاز، تعلیق ، تکرار و جابجایی، ایهام ، نماد ، مراعات نظیر بین شب و روز انحام شده ، (نشانه های روز و شب )تضاد دارد ، همچنین جابجایی ارکان دارد و با بازی زبانی و تکرار موسیقی هم ایجاد شده و موسیقی باعث زیبایی شناسی میشود
تحلیل از مریم_گمار
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۵۱۹۰ در تاریخ سه شنبه ۸ آبان ۱۴۰۳ ۰۴:۴۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید