سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 20 تير 1404
    17 محرم 1447
      Friday 11 Jul 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        اگر می خواهی خوشحال باشی، پس باش.لئو تولستوی

        جمعه ۲۰ تير

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        شرف و ناموس مملکتمون حفظ شود!
        ارسال شده توسط

        سیدحاج فکری احمدی زاده(ملحق)

        در تاریخ : چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۴۴ | نظرات : ۴۷

        از حموم عمومی در اومدیم و نم نم بارون میزد.
        خانومی جوون و محجبه بساط لیف و جوراب و... جلوش پهن بود.
        دوستم رفت جلو و آروم سلام کرد و نصف بیشتر لیف و جوراباشو خرید!
        تعجب کردم و پرسیدم:
        "داداش واسه کی می خری؟ ما که تازه از حموم دراومدیم، اونم این همه!!! "
        گفت: 
        "تو این سرما از سر غیرتشه که با دستفروشی خرجشو در میاره و عفت خودش رو به سختی حفظ می کنه و تن به خلاف نمی ده!!! پس بخر و بخریم تا شرف و ناموس مملکتمون حفظ شه."
        برگشت تو حموم و صدا زد:
        "نصرت اینا رو بزار دم دست مردم و بگو صلواتیه..."
        برگی از #خاطرات_جهان_پهلوان_تختی

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۱۶۵ در تاریخ چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
        ۴۵ شاعر این مطلب را خوانده اند

        علی باقری خورآبادی

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        افروز ابراهیمی

        ،

        محمدرضا آزادبخت

        ،

        نرگس زند (آرامش)

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        آذردخت شرقی(آذر دخت)

        ،

        فاطمه بهرامی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        اختر مراد

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        افسانه پنام (مولد)

        ،

        مهرداد عزیزیان

        ،

        محرم علی بکند (فانی)

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        ساسان نجفی

        ،

        شاهزاده خانوم

        ،

        آرزو عباسی ( پاییزه)

        ،

        سید هادی محمدی

        ،

        احمدی زاده(ملحق)

        ،

        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        ،

        شیما جریده (شین بانو)

        ،

        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        ،

        امیرحسین داودآبادی (نَهلان)

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        مینا مرادی(ققنوس)

        ،

        راضیه خضری

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        علی نظری سرمازه

        ،

        المیرا قربانی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        مجید احتاسی تنها

        ،

        فرشید به گزین

        ،

        مریم کاسیانی

        ،

        محمد محمدنژاد(آشوب)

        ،

        محمد حسن حسن شاهی

        ،

        نیلوفر راستگویان

        ،

        فروغ آهنگرثانی

        ،

        فرامرز عبدالهپور

        ،

        مسیحا ابوعلی

        ،

        مجید بهلول (میثم)

        ،

        رسول دبیر (نافذ)

        ،

        عباس (یزدان) عظیمی

        ،

        مریم عادلی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        تا کی چو شمع گریم ای گل درین شب تار ااا چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت ااا ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت ااا ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت ااا از پافتادگان را دستی بگیر آخر ااا تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
        میکائیل نجفی(سراب )

        رسد ایام اندوه به پایان خویش به میمنت قدوم حضرت دوست اا قلبت صحیح نگهدار که جای درنگ نیست اا بداهه ت
        سید مرتضی سیدی

        در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی ااا خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی ااا دل که آیینه ی شاهی ست غباری دارد ااا از خدا می طلبم صحبت روشنرایی ااا کرده ام توبه به دست صنم باده فروش ااا که دگر می نخورم بی رخ بزم آرایی ااا نرگس ار لاف زند از شیوه ی چشم تو مرنج ااا نروند اهل نظر از پی نابینایی ااا جوی ها بسته ام از دیده به دامان که مگر ااا در کنارم بنشانند سهی بالایی ااا کشتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست ااا گشت هر گوشه ی چشم از غم دل دریایی اااا اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر
        شاهزاده خانوم

        و از خواب ها پرید از گریه ی شدید ااا اما کسی نبود اما کسی ندید
        سید مرتضی سیدی

        الهی به مستان میخانه ات ااا به عقل آفرینان دیوانه ات ااا به دردی کش لجه ی کبریا ااا که آمد به شانش فرود انما ااا به دری که عرش است او را صدف ااا به ساقی کوثر به شاه نجف ااا به میخانه وحدتم راه ده ااا دل زنده و جان آگاه ده ااا که از کثرت خلق تنگ آمدم ااا به هر جا شدم سر به سنگ آمدم ااا بیا ساقیا می بگردش در آر ااا که دلگیرم از گردش روزگار ااا میی ده که چون ریزیش در سبو ااا برآرد سبو از دل آواز هو

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1