سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        طین با تین
        ارسال شده توسط

        محمدرضا آزادبخت

        در تاریخ : جمعه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ ۰۵:۱۱
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۲۸ | نظرات : ۲۹

        نمی توانم بطور ملموس اظهار کنم که می توانم برای خونهای ریخته شده مردمان فلس تین بی طین کاری بکنم 
        نه نه نگو سرم گیج می رود سرم احاطه در خونهای ریخته گیج می رود 
        آهای کسی که گمشده ها را به خانه می رسانی 
        قبل از گمشدنم شکلی از صورت مرا در یاد داری؟
        غیر از خاک مرا به چه چیز دیگر خواهی سپرد 
        خاک سرخی، ایوار را همیشه در یاددارد 
        خاک همیشه به شفق وفلق عادتی دیرینه دارد
        مرا به آنچنانکه می دانی آغشته در یاد این خاک بیاور
        نه نه به مادرم چیزی مگو مبادا همسرم مرا در خاک ایوارتنها بگذارد 
        سالهاست به سرخی چشمانت عادت دارم 
        سالهاست برگزیده انتخاب نمی شوم برای ذهن واپس خورده در یک شتاب ،شتافتن 
        می شتابد نه آن اندازه که تین را از طین جدا کند
        طنین به طنین گاهی شبیه سرخی چشمانت آبشاری قرمزی را از بالای کوه ساخته به نساخته خود می ببینی
        گرد به ناگرد خود این بار تنین به طنین ریسمان بزرگی است برای بهم نرسیدن 
        آنچه تو به آن نرسی تمام گرد تو به شبگرد من نخواهد رسید 
        شب وشب بو وشب گرد شبیه اشباح در اشباع من کس دیگر مشبک ،شک به تشکیک من خواهد شد 
        شک نکن جای شک ،کاش می توانستم طین را با تین یکی کنم 
        من از تمام مفلس های دنیا فلسفه ،فلسفه ، فیلسوف وارانه بر فرق سر خود کوبیدم با چکش فلس ناجوری که مغز سرم رابترکاند 
        نه نمی خواهم بشنوم غاضب و غاصب در یک عبارت گاهی همراه هم می شوند نمی خواهم خاک سرخ را تحویل یک غاصب بدهم 
        نمی خواهم مورد غضب یک غاضب شوم 
        غالب با قالب چه فرقی دارد فرق در فرق است گاهی در غرق 
        گاهی اشک در فرق است وگاهی در غرق 
        پایین تر از خانه ما پولک های ماهی در دهان گربه های بدخصم جویده می شود 
        حیف نیست زشتی متظاهر یک زیبا یی شود 
        برگرد هر جور که می نویسی آن فلسطین را 
        دوباره سرجای خود قرار بده هنوز خونهای ریخته بر زمین کفن را سرد نکرده اند 
        برگرد نشان به آن تین بده که با طا طا بازی تای دیگر را دوباره غالب این قالب نکند 
        سپاس محمدرضاآزادبخت

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۴۱۳۹ در تاریخ جمعه ۲۸ مهر ۱۴۰۲ ۰۵:۱۱ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2