سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    مایکل کوک مورخ انگلیسی و امر به معروف
    ارسال شده توسط

    احسان فلاح رمضانی

    در تاریخ : جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۵۸
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۸۵ | نظرات : ۱۵

    هنوز هم وقتی که از امام اول شیعیان سخن می‌گوییم، کتابی از جرج جرداق مسیحی را به‌خاطر می‌آوریم. گویی کلامِ دیگران در خصوص داشته‌های ما، برایمان دلچسب‌تر، دلپذیرتر و شاید هم دقیق‌تر باشد. این بار متفکری دیگر از سرزمین غرب دست در کار شده و کتابی را در خصوص یکی از آموزه‌های مسلمانان به رشته‌ی تحریر در آورده است. آموزه‌ای که به غایت مورد بی‌مهری واقع شده و بعضاً در زمانه‌ی معاصر، به دیده‌ی تردید در آن نگریسته می‌شود.
    مایکل کوک نویسنده‌‌ای انگلیسی است که در خصوص تمدن اسلامی و نقش دین در تکوین تمدن اسلامی به مطالعه پرداخته است. حادثه‌ای دلخراش اما او را متأثر می‌کند؛ واقعه‌ای ناروا در یکی از خیابان‌های شهر شیکاگو و دختری که در پیش چشم مردم مورد تجاوز قرار می‌گیرد و با بی‌اعتنایی مردم مواجه می‌شود، مایکل کوک را به فکر فرو می‌برد و با خود می‌گوید: «آدمی نمی‌تواند فقط در کناری بایستد و ببیند زنی در ملأ عام مورد تجاوز قرار می‌گیرد. ما احساس می‌کنیم به نوعی وظیفه داریم علاوه بر آن که خود باید به شایستگی رفتار کنیم، دیگران را نیز از ارتکاب به کارهای ناشایست به همنوعان خود باز داریم». کوک اگرچه این وظیفه را بر عهده‌ی همه‌ی انسان‌ها می‌داند، اما حسرت می‌خورد که چرا نامی برای این وظیفه وجود ندارد: «در زندگی روزمره ما نامی برای این وظیفه نداریم. هنوز به تدوین کلی مواردی که باید آن را به کار بریم و شرایطی که از انجام آن معافیم نپرداخته‌ایم».
    مایکل کوک اما در متون اسلامی به کنکاش پرداخته و به وجود چنین نام و عنوانی در تعالیم اسلامی واقف است. «اسلام نام و تعالیمی ویژه برای چنین وظیفه اخلاقی گسترده‌ای دارد و نام آن امر به معروف و نهی از منکر است». وی بر آن می‌شود تا در خصوص این موضوع در اندیشه اسلامی به تحقیق بپردازد. ۱۷۰۰ کتاب و مقاله می‌بیند، با متفکران اسلامی از جمله سید حسین مدرسی طباطبایی مشورت‌های بسیار می‌کند و ۱۲ سال کار مداوم در این موضوع انجام می‌دهد و سرانجام کتاب «امر به معروف و نهی از منکر در اندیشه اسلامی» را به رشته‌ی تحریر در می‌آورد. رسول جعفریان این کتاب را می‌بیند و ترجمه‌ی آن را پیشنهاد می‌دهد و احمد نمایی آن‌ را به شیوه‌ای بسیار روان و خوش‌خوان ترجمه می‌کند. بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی نیز این اثر را در دو جلد منتشر می‌کند.
    مایکل کوک حتی جامعه‌ی امروز ایران را به تصویر می‌کشد و این‌گونه از آن سخن می‌گوید: «ایرانی متدینی که در کنار چند زوج جوان در چله تابستان کوه‌های شمال تهران را در می‌نوردد، وظیفه‌ی سنگینی برای امر به معروف را برای خبرنگاری امریکایی چنین تعریف می‌کند: صبح بدی است؛ دختران با کلاه بیس‌بال با آرایش کامل و بدون حجاب مناسب از این جا بالا می‌روند. این کار کثیف و غم‌انگیزی است. اما ما باید آماده باشیم برای خدا جان ببازیم».
    مایکل کوک برای ترسیم دقیقی از ماجرای امر به معروف و نهی از منکر در جهان اسلام، این‌گونه حتی روزنامه‌های ملل اسلامی را نیز تورق کرده و از خلال آن، ترسیم دقیقی از این فریضه‌ی الهی به دست داده است. تحقیقی که با ارجاع‌های مکرر و همچنین ترسیم فضاهای جزئی، بسیار عالمانه و نکته‌بینانه می‌نماید. تحقیقی که می‌تواند به مذاق جوامع اسلامی نیز خوش‌تر آید. چرا که: «خوشتر آن باشد که سِرّ دلبران/گفته آید در حدیثِ دیگران».

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۳۸۱۱ در تاریخ جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۵۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    شاهزاده خانوم

    دیر زمانی ست که بارانی ام
    میر حسین سعیدی

    نای خاموش لبانت این دلم را تازه کرد ااا عاشق بی ادعا را صاحب آوازه کرد
    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی
    شهرام بذلی

    در دل تنگ ما بسی روزنه ی خیال نیست اااا شوق تو دارد این دلم عشق که وصف حال نیست

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    2