انا لله و انا الیه راجعون
خبر ناگهانی و درد آور سفر بی بازگشت زلالسرای زلالدل روزگار ادب، بر دل زخمی ام چنان لاله ای کاشت که تا آخر عمرم اثرش از صفحه ی ادبی روزگارم محو نخواهد شد. با سه زلال شفاف از ایشان که صفابخش کتاب « اولین های شعر زلال » گشته است ، یادش را گرامی داشته و قرب الهی را بر روح جوانش خواهانیم.
تو ای فرشته ی زلال که از خون دل خورده های عرصه ی معرفتی!
سلام ما را بر خدای صافدلان برسان!
1- من را بنده کن!
.
عاشقترم کن، خنده کن
بـا خنـده هــای نــاز مـن را بنـده کـن
در خنــده هایت دیـــده ام صـدهــا امیــد و آرزو
من را چو خود درعاشقی فرخنده کن
کبر مرا شرمنده کن
***
2- روز خجسته
.
يارم نشسته بود
از درد رنــج و غصه رستـــه بود
او در بـــر مـــن و مــن در کنــار گــــرم او
چـشم حسود فتنه بستـه بـود
روز خجسنه بود
***
3- مرد من بشو!
.
همدرد من بشو!
گرمی جسم سرد من بشو!
آبی بـه روی ایـن همه مـردانـگی نمانـد
سرخی رنگ زرد مـن بشو!
تو مرد من بشو!
فقدان غمناک این عزیز را به جامعه ی ادبی و خانواده ی گرامی اشان تسلیت عرض میدارم.