پست های وبلاگ

چشم سکوت می‌کنیم..
تا به مدار صحیح خویش بازگردیم..

آقا منصرف شدم..
از عشق حرف بزنیم..
الآنم همه کامنت هامو در موردش پاک می‌کنم..
به قول الهه قمشه‌ای..
مادامی که میشه از خوبی حرف زد چرا از بدی حرف بزنیم..
بی‌خیال جواد کاظمی‌نیک نیک‌اندیش.. نمی.خواد بعد افطار چیزی ازش بگی.. نظرتو پاک کن در موردش.. تا انرژیش پخش نشه..
به جون خودم خرافاتی نیستم.. اما به انرژی که تمام موجودات از خودشون ساتر می‌کنند ایمان دارم..
ایسپاس..

درودبرشما استاد عزیزم سرکارخانم قشقایی مهربان بسیار زیبا بود احسن برشما لذت بردم احسن برشما متن زیبایی را برای پسرتان نوشتی انشالله هرچه‌ زودتر. بیاد پیشتون بانوعزیزم
۰🪻🪻🪻🪷🪻
🌼🌼🌸🌷
🌺💐🌻
🌹🌹
❤️🪻🪻🪻🪷🪻
🌼🌼🌸🌷
🌺💐🌻
🌹🌹
❤️🪻🪻🪻🪷🪻
🌼🌼🌸🌷
🌺💐🌻
🌹🌹
❤️🪻🪻🪻🪷🪻
🌼🌼🌸🌷
🌺💐🌻
🌹🌹
❤️🪻🪻🪻🪷🪻
🌼🌼🌸🌷
🌺💐🌻
🌹🌹
❤️

هرگز از انتخاب مسیرهای متفاوت از مسیرهای دیگران نترسیم ...
هرگز مسیر زندگی خود را با دیگران مقایسه نکنیم
و هرگز میزان موفقیت خودمان را با هیچ کس اندازه نگیریم
زیرا راه هیچ کس مانند راه من و تو نیست و هیچکس شبیه هم راه نمی رود و اثر انگشت هیچ کس بمانند هم نیست ..
بدانیم ..راههای دیگران ما را گمراه و فریبمان می دهند .
ما باید راه خودمان و موسیقی خاص خودمان را بنوازیم

هنگامی که اگاهی شما به بیرون معطوف است ذهن و جهان پدیدار میشوند و هنگامی که به درون معطوف است منشاء خود را درک می کند...

وقتی به درك بيداری دست يافتيم، دنيا ديگر تغييری نمی کند ... بلکه  فقط زاويه ديد ما نسبت به زندگی  تغيير  میکند ...همين.
حسی از سعادت روحانی در وجودمان شروع می شود و این  حس دقیقاً زمانی ست كه ديگر اتفاقات قدرت تاثير گذارى بر ما را ندارند.

  عشق که جاری شود مهربانی می آید
مهربانی که جاری شود ....
بخشش می آید ....
بخشش که جاری شود ...انرژی مثبت و نور الهی جاری می گردد ...
عشق سرلوحه جهان هستی است

سلام
قلمتون سبز
پایدارواستوارباشید

به نام نامی حضرت عشق


و  بدانیم و آگاه باشیم ....
گاهی آنقدر افکار و اندیشه ها و کردار های انسانها  در مکانی بسیار زیاد منفی  می شوند که این انرژیها ی منفیِ  دائم .....باز بودن در گاه های نوری  را محدود می کنند.دلآرام
‌‌‎‌‎‌
خدایا ...عاشقانه دوستت داریم ...⭐️☀️♾

پس بدانیم قضاوتهایمان را و افکارمان و گفتارمان و راه و روش زندگیمان را ... و تا به ان آگاهی پی نبریم و دست از آن پندارها و اندیشه ها و رفتارمان بر نداریم کائنات همچنان بر سر و رویمان باران آن ندانسته ما را می باراند تا متوجه شویم .... شاید دیگر وقتی برای ندانستن های ما باقی نباشد پس آگاهانه بیندیشیم ....و جبران کنیم .دلآرام
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خدایا ...عاشقانه دوستت داریم ...⭐️☀️♾

در هر مکانی گاهی احساس انرژی بسیار بالایی بما دست می دهد که شاید بارها در آنجا حضور داشته ایم و حتی بارها فیلم گرفته ایم ولی می بینیم گاهی انجا یک طور دیگریست و بدلمان می نشیند و ما را پر از انرژی می کند و چرخش نور و انرژی را کاملا احساس می کنیم...پس حتماً در انجا در آن زمان انرژی دیگری جریان پیدا کرده است و روحهای رنگین کمانی برای همین از بُعدهای بالاتر به زمین می آیند و در کالبد بُعد سوم متولد  می شوند  تا انرژی به قلب انسانها برای تپش و همسویی با تپش کیهانی بدهند تا موجب بیداری و آگاهی دیگران شوند...دلآرام

بنام نامی خالق جهان هستی که با عشق آفرید .....
همه چیز در تمام هستی، شکلی از یک توروس دارد.

دائما پویا و در حال حرکت است. این شکلِ کاملی از هر چیز است.

در هم تنیدگی زنانگی و مردانگی نیز اینچنین است. آنها اگر بر اساس جاذبه و گرانش یکدیگر را کامل کنند، همواره باعث ایجاد یک انرژی خلق کننده پلاسمائی و بی انتها در تمام کیهان خواهند شد.

و این همان تعریف انرژی عشق است.
چیزی که با آن تمام هستی خلق گردیده است

انسان‌ها در هنگام تولد از هیچ چیز نفرت ندارند. ما نفرت داشتن و متنفر بودن از یکدیگر را یاد می‌گیریم.
همان‌طور که می‌توان نفرت داشتن را آموخت، می‌توان دوست داشتن را هم آموخت. عشق در درون ماست. شاید روزگار کاری کند که شعله‌هایش پنهان شود، اما خاموش نخواهد شد.

لحظه‌ای که تو آگاهی خودت را بالاتر می‌بری، معرفت دنیا را بالاتر برده‌ای.

به نام نامی حضرت عشق

سپاسگزار هستیم و شاکر پرودگار مهربانمان
طلوع می کنیم تو زودتر طلوع کرده ای ، سپاسگزار هستیم برای اندیشه های نوری زیبایی که بر ما بخشیدی زمانی که درسیاهی بودیم ،آنگاه که ذهنمان را به نورت روشن ساختی و آفتاب شادی ها را در وجودمان نهادی ...شکر برای هر آنچه میدانیم از مهربانیت و هر آنچه نمی دانیم ...سپاسگزارهستیم برای تمام شادی های کوچکی که یکباره رخ می دهند و ملال روزگارمان را دور می نمایی روزهایی که شوم جلوه می کنند ،

پرودگارا تعدادش بی حد است هرآنچه که باید به خاطرش سپاسگزارت باشیم ....متشکر پرودگار زیبا و مهربانمان....

عشق و نور الهی جاری بر کشور عزیزمان...بر کشور افغانستان ،کشور عراق...سوریه ... تاجیکستان ... همه ی سرزمین هایی که در گذشته شامل فلات زیبا و لبریز از نورو عشق ایران بودند و تصور عشق و آرامش ، برکت و فراوانی ، شادی کودکان ،پسران ، دختران ،کهنسالان و زنان و مردان سرزمین عزیز و زیبایمان 🙏

درودو عرض ادب

قبلا عرض شد ،اگر احیانا احساس خستگی دارید ، درگیر ناامیدی هستید شک نداشته باشید که احتمالا به شخصی یا خاطراتی یا عواطف و احساساتی که خارج از محدوده ی عشق است یعنی از روی قضاوت است از عدم مهربانی ها از انتظارات از لینکهای انرژی هست که افراد را به هم متصل می سازد البته در جهت خروج انرژی اشخاص ...گاهی این افرد از نزدیک ترین ها هستند ...دراین جور مواقع سکوت درمان است ... عدم انتظار و شناخت هرچه بیشتر این لینک ها سبب قطع اتصال نادرست انرژی بین افراد....

در این بین وجودم را موج نوازشی آرام از دل دل آرام در برگرفت..
ما می دانیم به لطف مرحمت و بخشش تو پروردگارمان است که زمین در حال تغییر است و از خاکستر درون های قدیم...... به دنیای جدیدی بر خواهد خاست ..... ما فرزندان نور
می خواهیم به همه بگوییم .... که زمین نو در درون خودشان چگونه احساس می شود.....در واقع نو شدن زمین همانا نو شدن درونشان است .....و این رسالت همه ی ما فرزندان نور است .....باید .... همه بدانند که
ما نباید ....به نشانه های بیرونی توجه کنیم..... و برای تغییر بُعد زمین فقط به تغییرات درونیمان بپردازیم ....
و بر نشانه های درونیمان تمرکز کنیم .... یک تغییر بزرگ در بدن احساسی ما در حال شکل گرفتن است....

اها مخای نظر منو بدونی درمورد شیطان 😂😂😂

نه من متن رو می نویسم بعدشم چیزها خوب شیطان را می‌نویسم 😂😂😂😂

منم جدی ام 😂بعد افطارم می‌نویسم فعلا شاهزاده خانم عزیز 😂😂

از استاد الهی قمشه ای سخن به میان آمد ایشان می فرمایند
پيکار پيوسته آدمي با ديو
م
ببين اكـنون كـه انـدر هـم سـرشتـه
ملك در ديـو و ديـو انـدر فـرشــتـهحماسة حكيم طوس نمايشنامة گستردهاي است از زندگي پر ماجراي انسان از هبوط تا عروج، و هدايتي است جملة آدميان را از دوزخ تا بهشت كه رهنماي آن فروغ ايزدي يعني خِرد است:

خِــرد افسـر شهــرياران بـود
خِــرد زيــور نامـداران بـــود
خِــرد زنـدة جاودانـي شنـاس
خِـرد ماية زندگانــي شـناس
خِــرد چشم جان است چـون بنگــري
تو بي چشم شادان جهان نسپـري
هميـشه خـرد را تـو دستـوردار
بـدو جانـت از ناســزا دوردار

موضوع اصلي نمايشنامه، پيكار پيوستة انسان با ديوهاي درون و بيرون است و جايگاه آدمي در اين نمايش، گاه دوزخ است يعني غلبة ديو بر انسان و گاه برزخ است، يعني ستيز آدمي با ديو و گاه بهشت است يعني فرمانروايي آدم بر ديو ...

متاسفانه در کمتر کتابی یا مقاله ای ثبت شده است که انسان ، یک جمعیت ،خانواده،شهر کشور قاره .... چگونه توسط ،تصورات خویش ،آنچه خداوند فقط به آدمی هدیه نمود درون خود را دنیای بیرون را خانواده . شهر ،کشور.... سمت و جهت داده و به سوی برترین آمال آرزوها ی نیک هموار و محقق می سازد ... و از همین جنبه ی خداگونه ی انسان عده ای که فقط فکر منافع و برتری جویی خود و مقاصد خود بودند و هستند سو استفاده نموده در جهت خلاف قوانین هستی خلق شدن افکار اندیشه ها و اعمال از روی ترس و وحشت و شتابزده آغاز شدو روبه فزونی ...

راه نجات بیداریست ، شناخت قدرتی که فقط از درون جهت می پذیرد ... یک جامعه ی افسرده ، یک جامعه ای که جوانا نش امید به زندگی ... که روزگار خداوند را از خاطرشان ...

راه ما بازگشت به عشق است ... هرچه بیشتر در سکو ن و سردی روزها فرو رویم خسته تر ...مایوس تر... و جهان هستی احساسات را ، هر آنچه که به سمت آن ارسال می شود را مانند آیینه ای باز تاب می دهد ... حال جهان هستی کجاهست ... از درون ... زیرا خلقت خداوند اینگونه است هر چه در بالاقرار دارد در پایین نیز هست ... مشترکات بین بدن آدمی و آنچه در سحابی ها وستارگان و کیهان ... در هر فلکی مردمکی می بینم ...هر مردمکی را فلکی می بینم ....به عشق ...خداوند خدای شادیست اگر خدایت خدای خشم است خدای قهر است خدای عذاب دهنده است نسبت به آنچه ستایش می شود باید شک ...

ستایش و نیایش مخصوص پرودگاریست که ا ز بندگان به آنان عاشق تر است ... سرنوشت یک فرد یک یک خانوا ده یک ....زمانی تغییر می یابد که خود را بشناسند عشق و خدای درونشان را و قدرت خود را به دست آورند ....منجی درونی ظهور میکند ....موج منجی ها جهان رادر برمی گیرد و آنگونه عده ای از صالحان که میراث داران زمین هستند بهشتی دوباره بر زمین را خلق می کنند ...زمین نو مستلزم اندیشه های الهی نو است .... خواهش می کنم ....لطفا ....استدعا دارم کلمات این کوچکترین را با ذهن بی تعصب و پراز نور از نظر گذرانید ....

سلام بر شاهزاده خانم عزیز وگرامی وگرانقدر نماز روزه هاتو قبول حق خدای مهربان باشد خب داشتم عرض میکردم در مورد شیطان وخوبی هایش و ویژگی های شیطان
شیطان یکی از فرشته های خوب خدا بوده بعضی نوشته بودن که شیطان بهترین فرشته خدا حساب برده می‌شده چرا بخاطر اینکه شیطان هزاران سال عبادت کرده و دلنوشته حتی گفته شده است ۶۰۰۰هزار سال عبادت کرده خدارا خلاصه یکی فرشته والامقام خدا حساب نام برده شده ......
ولی چرا شیطان بد شد چرا به امر خدا اطاعت نکرد دلیلش بسیار واضح هست شیطان از آتش خلق شده بوده و اینکه چرا شیطان به دستور خدای مهربان گوش نداد بخاطر اینکه شیطان غروراش،اجازه نداد شیطان که هزاران سال برا خدای خود عبادت کرده و جز بهترین فرشته خدای مهربان بوود ولی غرورش باعث تمام عبادت اش ازبین برود
خلاصه جنگ میا شیطان وخدا شکل گرفت سراینکه خدا به شیطان دستور داد باید درباره انسان موجودی ازخاک هست سجده کنی اما شیطان اینکار را نگرد وگفت من از آتشم و برخاک سجده نمیکنم چون انسان لیاقت سجده ندارد وغرور،شیطان نذاشت که برا انسان سجده کند ....
خلاصه جنگ خدا و شیطان شروع. شد شیطان ازخدا خاست دربرابر اون همه عبادات که برایت انجام یک اجازه را به من بده
خدا گفت چه اجازه ای شیطان گفت به من این اجازه بده که من درقلب های انسان ها نفوذ کنم وهمه آنها از خودم کنم خدا هم چون ازبنده خودش اعتماد داشت گفت این اجازه را می هم و به شیطان گفت جات دیگر دربهشت نیست وخدا شیطان پرت بیرون ....
وشیطان گفت ای خدا من به خودم قول میدم تا روز قیامت تما
م بنده هایت را جهنمی کنم ویک دانه به بهشت وارد نشد....
خلاصه این ماجرا را همه شنیدن ازبچگی مادر بزرگ ها این داستان هارا در گوش هاموون خوندن وهمچنان هم ادامه دارد...
خب بریم سراغ ویژگی های شیطان من این متن رو از کتاب سرکارخانم زهرا کشمیر ی نویسنده این کتاب هست واین متن را بخوانید وبدانید شیطان چی هست و چه ویژگی هایی داشته


ویژگی های شیطان

نویسندگان: زهرا کشمیری

منبع: نامه جامعه 1384 شماره 12

حوزه های تخصصی:

• حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر ......

متن

در قسمت اول نوشتار با استناد به آیات شریفه­ی قرآن؛ به اهمیّت و ضرورت شناخت شیطان پرداختیم و پس از آن واژه­های شیطان ، ابلیس و ماهیت او تبیین شد، و در نهایت فلسفه وجودی و راز مهلت­دهی به او را بیان کردیم.
در این مجال ویژگی­های شیطان را که شامل صفات اصلی، حالات او در برابر خداوند عالم و صفاتش در مقابل انسان است را باز می­گوییم.
الف. صفات شیطان:
1. شرارت؛ اولین صفت شیطان، شرور و فاقد خیر بودن اوست ) ...إن یدعون إلاّ شیطانا مّریدا(([1]) کلمه­ی مَرید به معنی خبیث، متمرّد و شریر([2]) می­باشد که اگر از ماده­ی مَرد )به معنی ریختن شاخ و برگ درخت( باشد، شیطان مرید یعنی شیطانی که تمام صفات فضیلت از شاخسار وجودش فرو ریخته و نقطه قوتی در او باقی نمانده است. اگر از ماده­ی مُرور باشد، به معنی طغیان­گر و ویران­گر است.([3])
2. ناپیدایی؛ )یا بنی آدم لایفتننکم الشیطان کما أخرج أبویکم مّن الجنة ینزع عنهما لباسهما لیریهما سواتهما إنه یراکم هو و قبیله من حیث لاترونهم...(([4]) این آیه­ی شریفه هشداری بر فریب­کاری­های شیطان است، چرا که انسان­ها در معرض دید شیاطین­اند([5]) ولی آن­ها از دید انسان پنهان هستند و همین کار را دشوار می­کند. علاوه بر این تأثیرات او که تعبیر به ایحاﺀ([6]) شده، یک نوع تأثیر خفی و نا آگاه است )... إن الشّیاطین لیوحون إلی أولیاﺀهم ...(([7]) کلمه­ی خنّاس نیز اشاره به همین مطلب دارد )من شرّ الوسواس الخنّاس(([8]) زیرا خنّاس که به معنی جمع شدن و عقب رفتن([9]) است، از آن­رو به کار رفته که وقتی نام خدا برده می­شود، شیطان عقب نشینی می­کند و چون این امر غالباً با پنهان شدن توأم است این واژه به معنی اختفاﺀ([10]) نیز آمده است.
با این حال مراکز فعالیت شیطان همچون صحنه­های؛ خشم، داوری، گناه و ... دیدنی است که باید در این لحظات حساس، مراقب و آماده­ی دفاع بود.([11])
3. یاران سازمان یافته؛ ابلیس در فعالیت­های اغوایی از فرزندان خود و از جن و انس به عنوان اعوان و انصار و لشکر استفاده می­کند و هر کدام را به نحوی به اجرای اوامر خویش وا می­دارد.
آیه­ی شریفه­ی )...وإجلب علیهم بخیلک و رجلک...(([12]) شیطان را دارای لشکر سواره و پیاده معرفی می­کند. بدین معنا که دستیاران او برخی سریع­تر و نیرومند­تر و برخی آرام­تر و ضعیف­ترند و این به خاطر نوع کاری است که به آن­ها سپرده می­شود. آیات دیگری نیز نظیر: شعراﺀ، 95 و اعراف، 27 و کهف، 50 به این مطلب اشاره کرده­اند.
امیرالمؤمنین علی7 نیز این مطلب را تصریح فرموده­اند إتخذوا التواضع مسلحة بینکم و بین عدوکم ابلیس وجنوده...؛([13]) فروتنی را انبار اسلحه میان خود و دشمنتان، ابلیس و سپاهیانش کنید. زیرا او نیروهای پیاده وسواره دارد.
حزب شیطان:
)إستحوذ علیهم الشیطان فأنساهم ذکرالله أولئک حزب الشیطان...(([14])
مرحوم علامه جعفری1 می­فرماید: منظور از حزب شیطان، تشکل افراد و گردهمایی تعدادی انسان­نماست که هوا و هوس و خودکامگی­ها و مقام پرستی و ... آن­ها را با یکدیگر متشکّل ساخته و هم­داستان و هم پیاله نموده است.([15])
مشخصات حزب شیطان: چنان­چه از آیات 20 ـ 14 سوره­ی مجادله بر می­آید؛ نشانه­ی اصلی حزب شیطان تولّی و طرح دوستی با دشمنان خدا می­باشد، همچنان­که عامل تعیین کننده­ی حزب انسان؛ تولّی و تبرّی است. در روز قیامت، هرگروهی با پیشوای خود محشور می­شود )یوم ندعوا کلّ اناس بإمامهم...(([16]) و به فرمایش پیامبر اکرم9: المرﺀ مع من اصبّ؛([17]) انسان با کسی است که دوستش بدارد. پس کسی که تولّی و تبرایش برای خدا و به تعبیر روایات از حبّ و بغض فی الله([18]) برخوردار باشد، داخل در حزب الله و به هر مقدار که از آن بی­بهره باشد، داخل در حزب شیطان است.
از دیگر مشخصات حزب شیطان؛
سرپرست گرفتن قومی که مورد غضب خدا قرار گرفت،([19]) قسم خوردن دروغ با علم و عمد، ([20]) سپر قرار دادن سوگندهای خود و بازداشتن از راه خدا، ([21]) تسلّط شیطان بر آن­ها، ([22]) فراموشی یاد خدا،([23]) دشمن خدا و رسول خدا9.([24])
ب. حالت­های شیطان در مقابل خداوند:
1. خودبینی؛ ریشه­ی این صفت قیاس شیطان بود )... أنا خیرٌ منه...(([25]) این قیاس، سه مقدمه دارد:
الف: معرفی جنس خود )آتش( و جنس آدم )گل( )خلق الإنسان من صلصال کالفخار و خلق الجان من مارج من نار(([26])
ب: برتری و افضلیت آتش بر گل.
ج: تعظیم ننمودن موجود اشرف بر غیر اشرف.
اشتباه بزرگ شیطان مقدمه­ی آخر است. چرا که او از حقیقت روح انسان غافل بود و آن را نادیده گرفت و فقط به ظاهر اکتفا کرد.
امام صادق7 در مورد قیاس شیطان می­فرماید: اگر او نورانیت آدم را با روشنایی آتش مقایسه می­کرد، به مزایای این دو نور و صفا و زلالی یکی از آن دو بر دیگری وقوف می­یافت.([27])
2. استکبار در مقابل فرمان الهی؛ علامه طباطبایی1 درباره­ی فرق تکبّر و استکبار می­فرماید: استکبار به معنی طلب بزرگی است ولازمه­ی طلب کردن، نداشتن است و خلاصه کسی استکبار می­کند که بخواهد به صرف ادعا خود را از دیگران بزرگ­تر بداند و این مذموم است، ولی تکبّر به معنی ظهور با کبریا است، چه این که متکبّر فی نفسه دارای آن باشد، مانند: خدای سبحان که در این صورت تکبرش، تکبر حق است و چه نداشته باشد و صرفاً از راه غرور مدعی آن شود که تکبرش باطل و مذموم است مانند تکبر غیر خدا.([28])
استکبار شیطان، بزرگ­ترین گناه )کفر( را در پی داشت. ترک نماز گرچه معصیت کبیره است، ولی کفرآور نیست. آن­چه کافر بودن کسی را به خوبی نشان می­دهد، این است که وقتی از او سؤال شود: چرا اطاعت نکردی؟ بگوید: اگرچه خداوند دستور داده، امّا به نظر من نباید از او اطاعت کرد. پاسخ شیطان این نبود که فرمانت به من نرسید و به آن جاهل بودم، بلکه جواب این بود که به نظر من نباید چنین فرمانی می­دادی. و این اجتهاد در مقابل نصّ الهی و بی­اعتقادی به فرمان است.([29]) که خطرناک­تر از عمل نکردن به فرمان می­باشد.([30])
3. انکار ربوبیت تشریعی خداوند؛ شیطان با آن­که اعتقاد به خالقیت خدا([31]) و ربوبیت تکوینی([32]) داشت و معتقد به معاد([33]) بود و خداوند را به عنوان عزیز می­شناخت([34]) ولی اعتقاد جامع و کامل نداشت چرا که اعتقاد جامع شامل: اعتقاد به ذات، صفات، خالقیت، ربوبیت تکوینی و تشریعی و الوهیت خداست، و عدم اعتقاد به هر کدام، بقیه را نیز بی­اثر می­کند و شیطان ربوبیت تشریعی خداوند که عبارت از حق امر و نهی تشریعی بود را منکر شد. و این کفر بنا به فرمایش شهید مطهری1 کفر از روی عناد و لجاج بود.([35])
عبادت ابلیس از روح عبودیت و تسلیم برخوردار نبود. ([36]) عبادتش نه از سر ایمان و اخلاص، بلکه از روی ریا و نفاق و هم­رنگی با جماعت فرشتگان بوده است،([37]) و البته مشکل اصلی شیطان، نپذیرفتن امر امامت و ولایت بود؛ تا زمانی که مسأله ولایت و خلافت انسان مطرح نشده بود، شیطان با خدا مشکلی نداشت، ولی وقتی مسأله خلافت انسان مطرح شد، در برابر فرمان الهی استکبار ورزید.([38])
نتیجه­ای ­که از این مطلب می­توان گرفت، این است که اگر انسان اهل ولایت و امامت انسان کامل نباشد، به عاقبتی همچون شیطان دچار می­شود.
4. عصیانگری؛ إن الشیطان کان للرحمن عصیاً؛ عصیان به معنی نافرمانی و مخالفت با دستورات است. ([39]) عمده­ی نافرمانی­ها به ادعای انانیّت و منازعه با کبریایی خدا بر می­گردد. در حالی که این ردا فقط بر اندام او راست می­آید و هیچ مخلوقی را نرسد که در مقابل انیّت الهیه، عرض اندام کرده و برای خود آن مقام را قایل شود. اگر ابلیس اسیر نفس خود نمی­شد و نظر و فکرش را محصور در چهار دیواری وجودش نمی­ساخت؛ هرگز خود را مستقل به ذات نمی­دید، بلکه معبود مافوق خود را که نگه­دارنده­ی او و موجودات دیگر است را مشاهده می­کرد و هستی خود را در برابر او به طوری ذلیل می­دید که هیچ­گونه استقلالی برای خویش ندیده؛ و در برابر امر پروردگار خاضع بود.([40])
5. ناسپاسی؛ )... وکان الشیطان لربّه کفوراً(([41]) خداوند نیرو، توان، هوش و استعداد فوق العاده­ای به شیطان داده بود و او، این همه را در طریق اغوا و گمراهی مردم صرف کرد.([42])
6 . ترس از شدت عقوبت الهی؛ شیطان در جنگ بدر علاوه بر وعده­ی همکاری به مشرکان، آن­ها را تحریک به جنگ با مسلمانان می­کند، و آن­گاه که نیروی ایمان و پایمردی مسلمانان را مشاهده می­کند، به عقب برمی­گردد و صدا می­زند: من از شما )مشرکان( بی­زارم )... فلمّا ترآﺀت الفئتان نکص علی عقبیه وقال إنی بریﺀ مّنکم...(([43])
و برای عقب­گرد خود دو دلیل می­آورد، نخست آن­که می­گوید: من چیزی را می­بینیم که شما نمی­بینید )...إنی أری مالاترون...(([44]) منظور مشاهده­ی آثار حمایت الهی و امداد غیبی و یاری فرشتگان است. دیگر آن­که از مجازات دردناک خداوند در این صحنه می­ترسم )...إنی أخاف الله...(([45]) چرا که کیفر او شدید و سخت است )...والله شدید العقاب(([46]) مقتضای سیاق آیه این است که جمله­ی والله شدید العقاب سخن شیطان است،([47]) با این حساب شیطان به خداوند اعتقاد داشت و از شدت عقوبت الهی و قدرت فرشتگان می­ترسید.([48])
ج. صفات شیطان در مقابل انسان­ها:
برخی از آن­ها عبارت است از؛
1. حسادت؛ از آیه­ی )قال أرﺀیتک هذا الذی کرّمت علی لئِن أخرتن إلی یوم القیامة لأحتنکنّ ذریته إلاّ قلیلاً(([49]) چنین استفاده می­شود که او از برتری آدم بر خویش، سخت ناراحت بود و می­خواست به هر قیمتی او را نابود سازد و این نیست جز حسد به زشت­ترین وجه.
امام صادق7 حسادت شیطان را تصریح می­فرماید: ابلیس با ملائکه در آسمان خدا را عبادت می­کرد و ملائکه گمان می­کردند که او از آن­هاست. "فلمّا امرالله الملائکه بالسجود و آدم أخرج ما کان فی قلب إبلیس من الحسد؛" وقتی خداوند ملائکه را امر به سجده در مقابل روح کرد، حسادتی که در قلب ابلیس بود، خارج کرد، )اظهار کرد( پس ملائکه در این هنگام دانستند که ابلیس از آن­ها نیست. ([50])
2. اصرار بر گمراه ساختن انسان­ها؛ شیطان پس از گمراه ساختن افراد بی تقوا، آن­ها را رها نمی­کند؛ بلکه همچنان در منجلاب گمراهی نگه می­دارد )وإخوانهم یمدونهم فی الغی ثم لایقصرون(([51]) طبق یک احتمال مراد از اخوانهم در آیه، برادران مشرکین است که همان شیاطین باشند، بنابراین معنای آیه این می­شود؛ مشرکان گرفتار برادران جنّی خود هستند که دائماً آن­ها را به گمراهی می­کشانند و در این راه کمکشان می­کنند و یک لحظه از کشاندن و یاری کردن آن­ها به سوی گمراهی کوتاه نمی­آیند.([52])
3. بی­وفایی؛ شیاطین آتش فتنه را روشن می­کنند، ولی خود را در معرکه قرار نمی­دهند و نسبت به یاران خود بی­وفا هستند، ([53]) و به وعده­های خود عمل نمی­کنند، چنان­که در جنگ بدر به شکل انسانی )سراقة­بن مالک( آشکار شد([54]) و کفّار را تحریک به جنگ کرد و به آن­ها وعده­ی همکاری ­داد )إنی جارٌ لکم( ولی بعد از رویارویی مشرکان و مسلمانان و حضور ملائکه و دیدن آن­ها و آگاهی از قدرتشان، خود را کنار کشید و اعلام بی­زاری ­کرد )...إنی بریﺀٌ منکم...(([55])
در روز قیامت نیز شیطان به یاران و دوستانش پشت کرده و به خلف وعده­ی خود تصریح می­کند )... ان الله وعدکم وعد الحقّ ووعدتکم فأخلفتکم وماکان لی علیکم من سلطان...(([56])؛ ...خدا به شما وعده داد وعده­ی راست، و من به شما وعده دادم و با شما خلاف کردم، و مرا بر شما هیچ تسلطی نبود، جز این­که شما را دعوت کردم و اجابتم نمودید. پس مرا ملامت نکنید و خود را ملامت کنید...

امیداروام شاهزاده خانم عزیز ودوستان عزیز بخوانند سپاسگزارم 😂😂😂🌹🌹🪻🪻🪻🪷🪻
🌼🌼🌸🌷
🌺💐🌻
🌹🌹
❤️🪻🪻🪻🪷🪻
🌼🌼🌸🌷
🌺💐🌻
🌹🌹
❤️

بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده مهربان
الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور ....
پرودگار ولی و سرپرست آنانی هست که از ظلمات سوی نور می روند ....عشق از این زیباتر ولی ای عاشق تر از الله 🙏

🌺🌺🌺🌺
🌼🌼🌼
🏵🏵
💐🌺🌺🌺🌺
🌼🌼🌼
🏵🏵
💐🌺🌺🌺🌺
🌼🌼🌼
🏵🏵
💐🌺🌺🌺🌺
🌼🌼🌼
🏵🏵
💐