سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 28 آذر 1403
    18 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 18 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۲۸ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        هر آنچه شما می اندیشید
        ارسال شده توسط

        منیژه قشقایی

        در تاریخ : پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۰۷:۵۸
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۹۸۲ | نظرات : ۳۳

        درود و عرض ادب 
        هیچ چیزی آنقدر که نگران بودیم نگران کننده نبود.....
        هیچ چیزی آنقدر که فکر می‌کردیم سخت نبود.....
        زیبا و دوست داشتنی هم نبود.
        همه چیز درست، به موقع، دقیق،
        موقت و اجتناب ناپذیر بود...
        همه چیز همانی می شود که باید باشد
        ⭐️☀️♾

         
        آنچه باعث اختلاف بین انسان ها می باشد ذهن است 
        حقیقت آدمی که همان عشق است ،همیشه سبب همدلی ست ،سبب یکی بودن و یکی دیدن و یکی شدن هست .
         
        و آنچه روح آدمی را گسترش می دهد ،ارتباط کالبد وذهن و روح را سبب می شود، عشق است و عشق است و عشق .

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۰۹۱ در تاریخ پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۰۷:۵۸ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        شاهزاده خانوم
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۴۷
        درود بااانوی عشق خندانک
        خندانک خندانک
        عشق جاودانه‌ست خندانک
        ممنونم از پست‌های زیباتون خندانک
        در پناه امن نور و عشق الهی باشید خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۵۲
        سپاس از مهربانی همیشگیت عزیزم قلب مهربانت لبریز از نورو عشق خندانک
        ارسال پاسخ
        سید هادی محمدی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۰:۵۸
        درود بر شما بانو قشقایی

        قلمتان نویسا خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۵۲
        درود استاد محمدی عزیز خوش آمدید خندانک
        ارسال پاسخ
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۵۶
        خندانک
        درودبانوقشقایی عزیزم خندانک خندانک
        خداقوت مهربانم خندانک
        استفاده می کنم اززیبایی های صفحه تون همیشه خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۵۶
        سپاس بینهایت استاد عجم عزیزم خندانک
        این دریچه ی نور با حضور شما عزیزمهربان زیباتر می شود
        خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۲۳
        دوردبرشما بانو قشقایی مهربان بسیارزیبا بود 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
        🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
        🪻🪻🪻🌹🌹
        ⚘️⚘️⚘️⚘️
        🌺🌺🌺
        🌻🌻
        ❤️
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۵۱
        درود جناب کاظمی مهربان خوش آمدید خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۵۰
        به نام خداوند بخشنده ی مهربان

        تپش قلب آغاز و پایان یک دوره از زندگیمان است که با نور الهی در ارتباط است مراقب باشیم قلب خانه خداست و اگر حرمت این خانه را شکستیم دیگر با خدا روبرو می شویم و این یک اعلام جنگی است با خدا ...آنانکه فراوان قلب ها را می شکنند و به ضعیفتر از خود رحم نمی کنند عاقبت بدی در انتظارشان است و اینان صدای قلب خود را هم خاموش می کنند و همیشه در تاریکی زندگی می کنند ... دلآرام
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۵۰
        قلب ما نور این عالم است آن را با ذهنمان نپوشانیم خندانک
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۵۶
        درود و عرض ادب و ارادت خانم قشقایی عزیز،استاد مهربانی و عشق خندانک
        بسیار زیبا
        درود بر شما و قلب مهربانتان خندانک خندانک خندانک خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۰۰
        درود بانو آفاق جان ،استاد عزیزم ،خوش آمدید استاد شما هستید باشعرهای بی نظیرتان خندانک بی شک مهربانی از افق نگاه شما تاثیر می پذیرد ،خوش آمدید خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۲:۵۸
        زمانی سمت نور در حرکت هستیم که هیچ نقابی بر چهره نداشته باشم ، حقیقت خود باشیم

        نقاب ها ،نام و عناوین زمینیست ، آموزش هایی که سبب منیت آدمی ست ،آنقدر که به تمام هستی و انسان های دیگر از دید برتر بودن نگاه کند، هر آنچه که ما را دچار خشم می کند اشاره ای به کاستی و نقصی درونیست که نیاز به بازنگری در خود دارد خندانک
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۰۵
        شادی توجه ما را به کانون هستی ،به انرژی و شعور حاکم بر هستی متصل می نماید، زیرا ارتعاش را به سرعت بالا می برد ، برای شاد بودن نیاز به اتفاق خارق العاده نیست ،نیک بنگریم همین نفس کشیدن زیباترین جلوه ی هستی و حضور عشق پرودگار است ، فرصتهایمان اندک است هیچ شخصی نمی داندبه اذن پرودگار آیا نفس بعدی زنده هست یا نه ،خداوند نفس های همراهمان است ، که اکثر اوقات ناآگاهانه است اما در بی خبری ما نیز انجام می شود ،حا ل همین نفس ها همراه با آگاهی باشد مارا به مرکز درونی خود متصل می سازد
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۱۶
        افکارمان و انتخابهایمان و عشق ورزیدنهایمان حرکتها و آفرینش های کیهان و جهان را رقم می زند .... اگر بخش تاریکی و قیری در کیهان بسیار زیاد شده است بخاطر رشد ماتریکس است ولی با هر بیداری نوری متولد میشود و این نور  جهان را در آغوش دستان پروردگار قرار می دهد .....بیدار شویم و آگاه ... دلآرام
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
        درودها خدمت استادبانوقشقایی
        ضمن تقدیر از مطالب ارزند و قابل تامل شما
        یادم آمد که نزد جنابعالی فال حافظ مقبول واقع است
        بنده نیزبه نیت شما تفال به دیوان حضرتشان زدم
        به تیغم گر کشد دستش نگیرم
        وگر تیرم زند منت پذیرم

        کمان ابرویت را گو بزن تیر
        که پیش دست و بازویت بمیرم

        غم گیتی گر از پایم درآرد
        بجز ساغر که باشد دستگیرم

        برآی ای آفتاب صبح امید
        که در دست شب هجران اسیرم

        به فریادم رس ای پیر خرابات
        به یک جرعه جوانم کن که پیرم

        به گیسوی تو خوردم دوش سوگند
        که من از پای تو سر بر نگیرم

        بسوز این خرقه تقوا تو حافظ
        که گر آتش شوم در وی نگیرم
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۵:۱۰
        درود بر استاد عشق و مهربانی جناب فخوری
        به به بسیار هم زیبا و عالی ،ممنون و سپاسگزارم از حضور و هدیه ی گرانبهای حضرت لسان الغیب 🙏💎🌈❤️🍃🌷

        من این دَلقِ مُرَقَّع را، بخواهم سوختن روزی

        که پیرِ مِی فروشانش، به جامی بر نمی‌گیرد

        از آن رو هست یاران را، صفاها با مِی لَعلَش

        که غیر از راستی نقشی، در آن جوهر نمی‌گیرد

        سر و چَشمی چُنین دلکَش، تو گویی چشم از او بردوز؟

        برو کاین وعظ بی‌معنی، مرا در سر نمی‌گیرد

        نصیحتگویِ رندان را، که با حکمِ قضا جنگ است

        دلش بس تنگ می‌بینم، مگر ساغر نمی‌گیرد

        میانِ گریه می‌خندم، که چون شمع اندر این مجلس

        زبانِ آتشینم هست، لیکن در نمی‌گیرد

        چه خوش صیدِ دلم کردی، بنازم چَشمِ مستت را

        که کَس مُرغانِ وحشی را، از این خوشتر نمی‌گیرد

        سخن در احتیاجِ ما و اِسْتِغنایِ معشوق است

        چه سود افسونگری ای دل؟ که در دلبر نمی‌گیرد

        من آن آیینه را روزی، به دست آرَم سِکَنْدَروار

        اگر می‌گیرد این آتش، زمانی ور نمی‌گیرد

        خدا را رحمی ای مُنْعِم، که درویشِ سرِ کویت

        دری دیگر نمی‌داند، رهی دیگر نمی‌گیرد

        بدین شعرِ ترِ شیرین، ز شاهنشَه عجب دارم

        که سر تا پایِ حافظ را، چرا در زر نمی‌گیرد


        در ساحت حضرت دوست دلتان آرام و برقرار به عشق باشید همیشه خندانک
        ارسال پاسخ
        رحیم فخوری
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۴:۴۴
        با احترام
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۵:۱۲
        بزرگوار هستید استاد خندانک خندانک خندانک 🙏💎🌈❤️🍃🌷
        ارسال پاسخ
        سیاوش آزاد
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۵:۲۹
        سلام اگر ثنویتی در کار نیست عشق سالبه به انتفاء موضوع نیست؟
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۶:۱۵
        سلام جناب آزاد گرامی بسیار خوش آمدید خندانک

        عشق اصالت آدمی‌ست ، حقیقت خویش ، اصالت یعنی عدم تولید رنج و در در خود و دیگری و قبول این نکته که بدو خوب هر دو موجود است ،بدی در دیگری همان‌قدر وجود دارد که در من نیز موجود است ، خویش یعنی اتصال به روح الهی و این نیز با عشق ممکن است ،البته در حد فهم خود پاسخ دادم از این بیشتر باشد را نمی دانم و ممنون از حضورارزشمندتان خندانک
        ارسال پاسخ
        افسانه پنام (مولد)
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۵:۳۱
        سلام و درود بانوی عشق و مهربانی خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۶:۱۶
        سلام عزیزدلم خندانک ممنونم افسانه مهربان شعر ناب
        سپاس از خودت که سراپا عشق و مهربانی هستی خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۶:۳۲
        هر موردی که درزندگی ما سبب آسودگی می شود و خنده ای از اعماق وجود ،که دیگر دنباله ای و منتی بر آن کار نیست ، که در پی جلب توجه دیگران نباشد ،که احساسمان، حواسمان را بر طبق حالات متغیر افراد دیگر رقم نزنیم ، آنچه سبب قرب الهیست انجام دهیم ، و باور این نکته که د ر من هم خاکسترها و تاریکی های نهان وجود دارد که گاهی نیز خود از آن بی اطلاعم ، آن زمان است که دیگر هیچ حرف و واکنشی را در مقابل کنش یا واکنش دیگران انجام نمی دهیم ،هرچه از اعماق قلبمان بر می خیزد را پرواز می کنیم و با شعر جاری در هستی هم نوا می شویم ، اولین گام ها را به سوی عشقی بی نهایت به سوی جاودانگی بر می داریم خندانک
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۶:۳۵
        هر رجی د ر وجود مان خصوصا در زندگی و رودر رویی با پدیده ها ،افراد ،مکان ها ،رویداد ها ،مناسبات ، حتی گاهی آوای یک پرنده ، گاهی یک بیت شعر ،گاهی صدای فردی که با فردی دیگر صحبت می کند ....همه و همه می تواند نکاتی برای نزدیکی ما به حقیقت خویش باشد ، خندانک
        ابراهیم کریمی (ایبو)
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۸:۳۹
        درود بر بانو قشقایی ارجمند
        عشق نموداریست که نمود آوایی ندارد.
        شادکام و همیشه عاشق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۰۵
        درود جناب کریمی مهربان بسیار خوش آمدید و سپاس از درج نظر تان ،ممنون خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۱۲
        بنام نامی حضرت عشق
        آیا ما استرس و بیماری داریم و فکر میکنیم که ما محکومیم با این استرس و بیماریهایمان زندگی کنیم بدانیم و آگاه باشیم که سخت در اشتباهیم .... زیرا
        با شناخت کالبدمان و درون خویش با پاکسازی بدن و درونمان با نیایش الهی ، با نور الهی و انرژیهای کیهانی و انرژی الکترومغناطیسی کیهانی با پاکسازی روح و روان و فکر و ذهنمان میتوانیم هر نوع بیماری را نوردرمانی کنیم و در بدنمان و در درونمان تبدیل به عشق کنیم و عشق یعنی سلامتی کامل که جایگزین استرس و بیماریها می شود و دیگر در آرامش خواهیم بود و با عشق الهی شادابیمان را بدست می آوریم ....
        طبیب خودمانیم و داروخانه بزرگی در وجودمان است که داروهایش هیچ عوارضی ندارد و از جنس نور و عشق الهیست.
        بقول حضرت مولانا ....
        هر یک از ما خود مسیح عالمیم
        هر اَلَم را در کف خود مرحمیم ...
        وباید بدانیم هر گاه
        افکار منفی به سراغمان می آید و در ذهنمان شروع میکنیم به گفتگوهای منفی دقیقاً مثل این است که داریم سم میخوریم و سلولهایمان را بیمار می کنیم ... در چنین مواقعی سریع ...
        تکانی به سرمان بدهیم و نَفَسهای عمیقی بکشیم و بدانیم نور الهی در وجودمان کم شده است و تسلیم خدای مهربان نیستیم ... و آنگاه حتماً این جملات مثبت را با تامل و تمرکز تکرار کنیم....
        بگوییم ...
        من از جنس خدا هستم....
        مسیرمن خداست...
        مبدا من خداست....
        مقصد من خداست...
        پس می بایست ....
        افکار ... رفتار و گفتارم هم خدا گونه باشد ....
        پس فقط نور الهی را دریافت می کنم و همواره در شادی و آرامش و سلامتی کامل هستم.....
        من همواره در فرکانس عشق هستم .....
        آرزویم عشق است.....
        می بخشم میخندم و میرقصم و چهره ای شاداب و شفاف دارم....زیرا
        من در امان نور الهی هستم.....
        و به خدای مهربان اعتماد کامل دارم ....
        و در امنیت کامل او به سر میبرم.....
        و می دانم ....
        آدم بد وجود ندارد.....
        آدم خوب هم وجود ندارد....
        خدای مهربان ...
        انسان را از دو نیمه آفریده است نیمه روشن که روحمان است و نیمه تاریک که کالبدمان است و با این دو زندگی انسان شروع می شود ... و ما
        با روح و کالبد زندگی میکنیم و در خواب هستیم ....
        و اگر بتوانیم خودمان را از خوب و بدها رها کنیم ... رهای رها ...
        آنگاه میشویم انسان بیدار .....
        و بیداری معنوی همان
        بیداری در عشق الهی است که
        نه خوب دارد و نه بد .....
        نه بی گناهیم و نه گناهکار.....
        و ما به اصل خود بر می گردیم و می شویم آگاهی ... آگاهی فرابعدی ...
        و با آگاهی نور درونمان به دنیا آگاهی و روشنایی میبخشیم .....
        و این همان رسالت انسانی ماست....
        و این همان طرح الهیمان است ....
        چرخه عشق را با تمام وجودمان بچرخانیم ....

        ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎⚛⚛⚛⚛⚛⚛⚛⚛⚛
        فرشید ربانی (این بشر)
        پنجشنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ ۲۲:۰۰
        درودها خندانک خندانک خندانک خندانک
        منیژه قشقایی
        منیژه قشقایی
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۱۰:۲۰
        درود متقابل جناب ربانی عزیز بسیار خوش آمدید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        منیژه قشقایی
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۱۳:۵۸
        به نام خداوند بخشنده مهربان

        ارتعاش وجودی به جهان هستی ،تمام ابعاد کیهان را طی نموده و افراد و اتفاقات مشابه با ارتعاش مان را برای ما جذب می نماید ،این قانون ارتعاش و جهان هستیست خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۹ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۲۹
        سلام و احترام خندانک
        محمدرضا صدقی
        محمدرضا صدقی
        يکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ ۰۰:۱۰
        درود استاد خسته نباشید

        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        🌹╬♥¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸🌹╬♥╬ ¸¸.•*´•.🌹.•`*•.¸
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3