درود مجدد جناب سلیمی عزیز
کدام تکلیف؟تمام رفتار های نیک انسانی
خدا کجاست؟ وقتی میگوییم خدا کجاست یعنی خدا را نیازمند مکان فرض کردیم ولی در وجود خود شما و در وجود خود من و ... قابل احساس است
(اگر ناراحت نشوید و صرفا چالشی ...)
اولا یک گفتگوی صمیمی و دوستانه و یا ابراز عقیده هیچ وقت جای ناراحتی ندارد بزرگوار و...
ثانیا نیازی به این کار نیست چون هم جناب عالی طبق گفته هاتون به خداوند اعتقاد دارید و هم بنده ، از طرفی خداوند که اثبات شده است نیازی به اثبات ندارد .
ثالثا مفهوم متن پست بر این است که ما غیر از اینکه به وظیفه خودمان عمل کنیم کار دیگری نیز میتوانیم انجام بدیم یا نه؟
از بیانات شما بدون ریا بگم لذت می برم و می آموزم
و هیچ وقت شاید ناراحت نشوم و مشتاق شنیدن هستم.
چون بر این باورم که هر کسی شاید به ادراکاتی رسیده باشد که دیگران نرسیده باشند و در حقیقت افکار انسانها همانند اثر انگشت آنها متفاوت است و این گونه گفتگو ها اگر بی غرض باشد حتما موجب رشد خواهد شد. و بعضی از توضیحاتم در بیان این شعر خلاصه شده است.
با نهایت احترام تقدیم به حضورتان
سیر در ذر
زرنگارا ، ذرّه ها از آن تُست
ذرّه ای بودم درآن روز نخست
ذرّه ها تجمیع دران دوران عشق
وان اَلَسْت و وعده و پیمان عشق
در نیستان از کرم بر نی سوار
غوطه ور بودم به شهدی خوشگوار
نی به نی راهی به این میدان شدم
ذرّه را گم کرده در حیران شدم
شاید آن ذرّه بوَد ذات از و جود
آنکه در ذاتم کند دائم سجود
بی خبر باشم ز ذاتِ خود و خویش
با خبر گشتم رهی دارم به پیش
بس که در هاون بکفتم آب و هیچ
خرگوش ذهنم برفت در خواب و هیچ
ذهنِ خواب آلود من بیدار باش
وَهْمِ غم آلود، ز غم بیزار باش
خلوتی باید که سِیْر در ذر کنی
نی چنان سیری که میل بر زر کنی
از کلام ، در بندگی ناید مقام
وین مقام را بی ریا باید مدام
از خلوص غنچهٔ لب خندان شود
گو چنان ماهی که شب تابان شود.
محمد گلی ایوری
***
همه نظراتم صرفا نظر شخصی بوده و ممکن است که درست یا غلط باشد.
موفق باشید
هرگز نمی توان زندگی را بدون هدف در نظر گرفت. اگرچه هدف شخصی با شخص دیگر تفاوت دارد، اما در هر صورت هدف دارد!
حتی ممکن است کسی بی هدفی را، هدفِ زندگی خود قرار دهد.پس باز هم هدف دارد.
وقتی صحبت از هدف می شود، اینکه حرکتی به سوی آن اتفاق نیفتد، بی معنا می شود.
بنابراین به نظر بنده همین حرکت، همان وظیفه و تکلیفی ست که هرکس در زندگی ناگزیر به انجام است.