سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      حجاب در شاهنامه
      ارسال شده توسط

      احسان فلاح رمضانی

      در تاریخ : جمعه ۱ مهر ۱۴۰۱ ۰۴:۰۳
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۶۱۸ | نظرات : ۱۰۲

      حکیم ابوالقاسم فردوسی و بیان کیفیت حجاب بانوان در ایران باستان
      یکی از مهم‌ترین آثاری که نشانگر بسیاری از مؤلفه‌های فرهنگی ایران باستان است، کتاب شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی است. در این کتاب اشاراتی عجیب به اوج پوشیدگی و تحفّظ زنان ایرانی نسبت به حجاب را می‌بینیم که در ادامه به برخی موارد اشاره می‌کنیم:
      نخست در شاهنامه از قول شیرین شهبانوی ایران‌زمین می‌خوانیم: «چنين گفت شيريـــن كه ای مِهتَران، جهانــــديده و كار كـــــرده سـَـــــران؛ بِسه چيز باشــــد زنان را بِهــــــــــی، كه باشنــــــــد زيبـــــای تَخت مَهــی... سه ديگر كه بالا و رويَــــــش بُـوَد، بپوشيدگی نيـــز خويَـــــــــش بـُوَد...»[6] همچنین در شاهنامه از زبان شیرین نقل شده است: «مرا از هنر موی بُد در نهان، که آن را ندیدی کس اندر جهان» بدین معنی که تا بحال کسی موی سر من را ندیده بود... جالب اینکه شیرین خوی پوشیدگی را نشانه برتری و کرامت یک زن می‌داند. حتی فردوسی می‌گوید که شیرین خود چادر به سر داشت و هیچ نامحرمی موی سر او را ندیده بود.
                           
      همچنین در ماجرای تهمینه (همسر رستم دستان) اینگونه می‌گوید: «يكی دخت شاه سمـــنگان منم، زپشت هزبر و پلنگان منــــــم... ز پــــــرده برون كس نديده مــــــــرا، نه هرگز كس آوا شنيــــــــــــده مرا».[7] تهمینه می‌گوید هرگز هیچ نامحرمی مرا از پرده بیرون ندیده و حتی کسی صدای مرا نیز نشنیده است:
                              
      همچنین در شاهنامه؛ خواهران جمشید، با صفتِ «پوشیده روی» نامیده شدند. یعنی پوشیده و محجبّه بودند: «كه جمشيد را هر دو خواهــر بدند، سربانوان را چو افـــسر بُدَند؛ ز پوشيده رويان يكـــی شــــهرناز، دگر ماهـــرويی بنام ارنــــواز»...[8]
                              
      همچنین سپاهیان ایران وقتی با هم حرف می‌زدند و از اسیر شدن زن و فرزندان سخن می‌گفتند، زنان را «پوشیده رویان» خطاب کردند: «چو پوشيده رويـان ايـران سپــــــاه... اسيران شوند از بد كينه خواه.»(۹)
      حجاب بانوان در ایران باستان، یکی از کامل ترین پوشش‌ها در جهان باستان بوده است. پس به برخی باید گفت اگر مسلمان نیستید حداقل ایرانی باشید.
       حجاب زنان ایرانی، حتی قبل از ورود اسلام به ایران، حجابی کامل و در جهان باستان منحصر به فرد بود. ویل دورانت در «تاریخ تمدن» درباره‌ی دوران هخامنشی (به ویژه پس از داریوش هخامنشی) می‌نویسد: «زنان طبقات بالای اجتماع جرئت آن نداشتند كه جز در تخت روان روپوش دار از خانه بيرون بيايند. هرگز به آنان اجازه داده نمی‌شد كه آشكارا بامردان آميزش كنند. زنان شوهردار حق نداشتند هيچ مردی را ببينند. در نقش‌هايی كه از ايران باستان بر جای مانده، هيچ صورت زن ديده نمی‌شود و نامی از ايشان به نظر نمی‌رسد. كنيزكان آزادی بيشتری داشتند، چه لازم بود از مهمانان خواجه خود پذيرايی كنند.»[1]
      هانرى رونه دالمنى، دانشمند فرانسوی می‌نویسد: «اگر به تاريخ مراجعه كنيم مى‏‌بينيم كه اين رسم در زمان‌هاى پيشين هم در ايران معمول بود. زن زردشتى با لباس بيرون‏ بوده و مستورى (پوشیدگی و حجاب) زنان علامت شأن و شوكت و احترام محسوب می‌شده است.»[2] استاد مرتضی راوندی نیز در اثر مشهور خود «تاریخ اجتماعی ایران» درباره پوشش اصیل زنان ایرانی به نقل از «پیترو دلاواله» خاورشناس ایتالیایی می‌گوید که آنان لباسی فراخ (گشاد) و شبیه لباس عرب‌ها و کلدانیان داشتند.[3]
      گزنفون تاریخ‌نگار یونانی در «کورش نامه» از قول آراسپ مادی ماجرای یک زن ایرانی را تعریف می‌کند که شوهرش در جنگ کشته شد. آراسپ به کورش گفت که وقتی خبر مرگ شوهرش را به او رساندند... «زن شيون ‏كنان، پرده از سر بدريد و كليه خدمه ناله و زارى كردند و به شدت بر سر خويش كوبيدند. ما در اين حال تضرع‏ آميز، قسمت اعظم صورت و گردن و بازوى بلورينش را ديديم، دست‏هايش از حجاب‏ بيرون افتاده و مانند قطعه‌‏اى جواهر شفاف درخشيدن گرفت‏.»[4] همین نشان می‌دهد زنان ایرانی و مخصوصاً این زن در حجاب و در پرده بود. گرچه در اثر شنیدن خبر کشته شدن شوهرش و زاری نمودنش، فقط صورت و گردن و بازویش آشکار شد. البته آن هم با دقت فراوانی که سربازان کورش هخامنشی در تماشای بدن این زن به خرج دادند! نمونه‌ای دیگر در مسیر بررسی حجاب زنان ایرانی، ملکه وشتی همسر خشایارشا است. در تورات آمده است که خشایارشا در یکی از جشن‌ها در اثر باده نوشی مست بود. به همین علت از همسر خود (ملکه وشتی) درخواست کرد تا با بدن برهنه حاضر شود. ملکه وشتی که نمونه‌ای از حیای زن ایرانی است، حاضر به پذیرش این ننگ و ذلت نگردید. خشایارشا نیز به تحریک درباریان ملکه وشتی را رها کرد و با استر (دختری یهودی) ازدواج کرد که در ادامه نیز فاجعه پوریم رخ داد.
      پی‌نوشت:
      [1]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ج 1، ص 434.
      [2]. هانرى رونه دالمنى، سفرنامه از خراسان تا بختيارى‏، ترجمه محمد على فره وشى‏، انتشارات امير كبير، تهران‏، 1335، ص 295.
      [3]. مرتضی راوندی، تاريخ اجتماعى ايران، انتشارات نگاه، تهران، ج ‏7، ص 101.
      [4]. گزنفون، كوروش‌‏نامه‏، ترجمه رضا مشايخى‏، انتشارات علمى و فرهنگى‏، تهران، ص 128.
      [6]. شاهنامه، در فهرست: کشتن شیرین خود را و کشته شدن شیروی، (بر اساس نسخه چاپ مسکو)، ص 7118–7119–7120.
      [7]. همان، در فهرست: آمدن تهمینه دختر شاه سمنگان به نزد رستم، ص 1101
      [8]. همان، ص 85، در فهرست: پادشاهی ضحاک. بخش نخست.
      [9]. همان، ص 659، جنگ نوذر با افراسیاب بار سوم.
      برگرفته از پژوهش ادیان

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۲۴۸۰ در تاریخ جمعه ۱ مهر ۱۴۰۱ ۰۴:۰۳ در سایت شعر ناب ثبت گردید
      ۵۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

      حسین رضایی(آشنا)

      ،

      منیژه قشقایی

      ،

      فروغ نصیری

      ،

      بهــاره طـــلایـی زیدی

      ،

      مسعود معادی

      ،

      م فریاد(محمدرضا زارع)

      ،

      احسان فلاح رمضانی

      ،

      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      ،

      ابراهیم کریمی (ایبو)

      ،

      علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

      ،

      مریم کاسیانی

      ،

      شاهزاده خانوم

      ،

      محمد گلی ایوری

      ،

      سید هادی محمدی

      ،

      مهرداد عزیزیان

      ،

      مسعود آزادبخت

      ،

      علیرضا شفیعی

      ،

      اصغر ناظمی

      ،

      مهدي حسنلو

      ،

      رویا ادیب (نازبانو)

      ،

      منصور فرزادی

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      مهدی محمدی

      ،

      سید محمدرضا لاهیجی

      ،

      مسعود میناآباد مسعود م

      ،

      منوچهربابایی

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      فاطمه مظلدمترین شاعر

      ،

      روح اله سلیمی ناحیه

      ،

      رضا عزیزی (رهگذر)

      ،

      سارا رحیمی

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      اميرحسين علاميان(اعتراض)

      ،

      احسان کریمیان علی آبادی

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      امیررضا شریف زاده

      ،

      محمد علی رضاپور

      ،

      سامان سولقانی

      ،

      الهام ابراهیمی

      ،

      فروغ فرشیدفر

      ،

      محمدحسن پورصالحی

      ،

      فرشید افکاری

      ،

      مجیدنیکی سبکبار

      ،

      ژکا گرجاسی

      ،

      حمید رضا حیدریان

      ،

      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)

      ،

      عارف افشاری (جاوید الف)

      ،

      احمدی زاده(ملحق)

      ،

      راشد نصرت سراوان

      ،

      آریا رضایی

      ،

      مسعود ندری(شیدا)

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1