سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 14 آذر 1403
    4 جمادى الثانية 1446
      Wednesday 4 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۱۴ آذر

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        توبروز اسکلروز( من مردِ پروانه ای) اَستم!
        ارسال شده توسط

        برهنه در بارانِ دره ی کومایی

        در تاریخ : پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ ۰۵:۱۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۹۳ | نظرات : ۱

        "توبروز اِسکِلِروز"
         
         
        بیماری ای است که همه آن را با عقب ماندگی ذهنی می شناسند و یکی از بیماری های ذهنیِ کودکان اِستثنایی است.
         
         
        در ۲۵٪ موارد به شکل پروانه ای است که بر روی بینی و دور و بر آن قرار می گیرد.
         
         
        توبروز یعنی تکمه یا برجستگی و اسکلروز یعنی تصلب یا سفتی
        در کل به معنای تکمه های سفتی است که بر روی بخش های ویژه ای از مغز قرار می گیرد.
         
        به آن نشانگانِ بورنویه یا اِپی لوئیا هم می گویند.
         
         
         
        بیماری کمیابی است که کمتر کسی به آن مبتلا می شود و نقص های کلیه و بیضه و قسمت های دیگر بدن را مشتمل می شود.
         
         
         
        همیشه از چهره ی خودم بدم می آمد،به خاطر جوش هایی که روی آن بود.
        همیشه از پدر و مادرم بدم می آمد که کاری برای محو آن نمی کنند.
         
         
        تا ۳۵ سالگی نمی دانستم که این جوش ها چیست.....
         
         
        در ۳۵ سالگی-یعنی تنها ۵ سال است- که می دانم
        "توبروز اَسکِلِروز" دارم....
        و فهمیدم که چرا پروانه ای بر روی چهره ام هست.
         
         
         
        دست آخر فهمیدم که من عقب ماندگیِ ذهنیِ توبروز را ندارم
        اما چنین می اندیشم که یکی از اختلالات روانی که با آن مواجه بودم"اضطرابِ فراگیر" است
        -به نظر خودم یکی از نشانگان و عوارضِ توبروز.
         
         
         
        همیشه به این می اندیشیده ام که وقتی اضطراب داری،نورون ها و سیناپس های یادگیری خوب عمل نمی کنند
        و شاید نیز نوروترانسمیترها نیز به پایانه های خود نرسند یا کم و بیش برسند.
         
         
        وقتی یادگیری خوب صورت نگیرد،آدم"به چشم می آید !"...
        دست و پا چلفتی عمل می کند 
        و بی دست و پاست.
         
         
        من نیز یکی از آن بی دست و پای ها بودم......
        همیشه برچسب بیماری روانی خوردم.همیشه مرا بیمار به حساب آوردند.
         
         
        من اما"مُردَم اندر حسرتِ فهم درست!".
         
         
        شاید بگویید چرا "اعترافی به این گنده ای؟!".
         
         
         
        می دانید چرا..؟
        چون هر کسی بیشتر از آن که شناخته شود،ستایش شده است.
         
        همیشه آدم ها را ستایش می کنند و از آن ها بت می سازند
        هیچ کس اما نیست که درک و فهمی داشته باشد و انسان را بفهمد!
         
         
        همیشه کسانم و دور و بری هایم می گفتند که چشمان تو قهوه ای است ....و هیچ کس نفهمید
        تنها دوست دختری که داشتم 
        روزی در میعادگاه به من گفت که چشمان تو"سبزِ کمرنگ است!".
         
        نامش "اَوین" و "ئاوات" بود
        و شعری درباره ی او بر من سروده شد آن گاه که به میعادگاه رفتم
        و دستانش را در دست هایم گرفتم
        و به چشم هایش که در سکوتی مصلوب به من می نگریست خیره شدم و شعری با عنوان زیر برایش سرودم:
         
        "دوستم داشته باش،
        شاید فردایی نباشد!".
         
         
        در خلوتِ روشن
        با هم سیگار کشیدیم
        و اشک ریختیم !
         
         
         
        ادامه دارد.......

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۵۲۰ در تاریخ پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ ۰۵:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        محمد علی رضاپور
        پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۱۱
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1