جمعه ۲ آذر
چرا مکتب ادبی نورگرایی؟
ارسال شده توسط محمد علی رضاپور در تاریخ : سه شنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۲۹
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۵۳۴ | نظرات : ۲۷
|
|
مکتب ادبی نورگرایی چیست؟
جریان شعر نوی جناب نیما یوشیج که بعد به شعر سپید شاملو و... منتهی شد،
برپایه ی الگوگیری از برخی مکاتب ادبی اروپایی مثل سمبولیسم، رمانتیسم و رئالیسم بوده است و آنها این مکاتب غربی را بر شعر فارسی اجرا کرده اند (مونتاژ) و البته در جاهایی نوآوری های قابل توجهی هم داشته اند اما اصل مطلب، همان الگوهای مکاتب غربی اند،
حتی تغییراتی که جناب نیما در ظاهر شعر داد (تغییر در طول مصراع و قافیه و...) اصلش به مکتب ادبی سمبولیسم بر می گردد و حتی آثار جناب شاملو، خیلی بیش تر در مسیر مکاتب ادبی غربی است.
در عوض، ما به مکتبی بومی به نام مکتب ادبی نورگرایی باورمندیم و آن را در آثارمان دنبال می کنیم و البته در این راه از دستاوردهای شعر نو و شعر سنتی کمک می گیریم تا به شعر پیشرو دست یابیم.
کار ما، تنها در محدوده ی معرفی چند قالب تازه ی شعری مانند سروش، سه گلشن، شعرسبز یا چندآهنگ و شعر تک نیست و البته سه گانی بعنوان نیای آنهاست.
کار ما، کاری اساسی با معرفی مکتبی ادبی است.
این قالب ها یا به عبارت بهتر، این گونه های نو در شعر پیشرو هم با مکتب ادبی نورگرایی، همخوانی خوبی دارند.
ویژگی های مکتب ادبی نورگرایی را پیش تر در فِرِسته هایی نوشته ام و قابل جستجوی اینترنتی است. بطور خلاصه
مکتب ادبی نورگرایی، این ویژگی ها را دارد:
معنویت، امید، بومی گرایی (بجای غربگرایی)،
کنار هم آوردن جنبه های زندگی نوین و جنبه های سنتی باارزش (که در حال فراموشی است)
= تمدن مدرن و پُست مدرن + سنت های باستانی،
و مواردی از این قبیل.
سروشی در مکتب ادبی نورگرایی از محمدعلی رضاپور:
شعر من، شعر عصر پایان است
عصر پایان در آن نمایان است
عصر پایان، بدون عرفان نیست
آخرین جان پناه، جانان است
عاشق نورم.
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۱۴۶۶ در تاریخ سه شنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۰ ۱۴:۲۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
درود استاد گرانقدر همیشه نقدهایتان تازگی دارد اگرچه در یک مطلب خاص است ولی پردازش روانی دارد ممنون که هستید | |
|
سلام و درود و ارادت جناب راجی عزیز | |
|
سلام ممنون از جواب شما دوست من به گفته دیگر میشود گفت نور دراینحا همان مثبت گرایی ایست نور رورا میشود حتی عشق به مادر طبیعت و خدا و هر چیز نیک در طبیعت درست برداشت کردم؟ | |
|
سلام و درود دوباره، به امید خدا | |
|
سلام و درود و سپاس جناب آروین عزیز ❤️ 🙏 | |
|
وزن ویژه ی سروش، فاعلاتن مفاعلن فعلن و شاخه های آن است اما در هر وزنی می توان به سرایش سروش پرداخت و حتی سروش هایی با وزن آزاد (مانند شعر سپید و موج نو) هم داریم که بویژه جناب حامی شریبی در این حوزه، پیشگام هستند. | |
|
سلام و درود و سپاس فراوان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
1. طبعا پیش از این هم اشعاری پراکنده با این گونه مضامین داشته ایم، اما وقتی می توانیم به مکتبی در این حوزه برسیم که انسجام کافی و آشکاری ویژگی های در پیوند با آن را نیز داشته باشیم و شاعران و نویسندگان، این حوزه را جدی بگیرند و بطور مشخص و پیوسته در آن فعالیت کنند.
2. وقتی صحبت از مکتبی ادبی می شود،
حوزه ی فعالیت آن به شعر و حتی ادبیات، محدود نمی شود و مثلا نقاشی، مجسمه سازی، معماری و... را نیز در بر می گیرد.
در مکتب ادبی نورگرایی،
دنیای پُست مدرن در کنار زیبایی ها و نکات مثبت سنت، ترسیم می شود،
نه این که دنیای پست مدرنی با ناامیدی ها، تنهایی ها، شیطان صفتی ها، تاکید بر جنبه های تلخ زندگی و....
از طرف دیگر، در مکتب نورگرایی، ما فقط در دنیای پست مدرن زندگی
نمی کنیم بلکه این دنیا در هنر ما نشان داده می شود. چه بسا شاعران معاصری که شعرشان نمایی از جهان معاصر نشان نمی دهد و چه بسا شاعرانی که از دنیای معاصر، تنها نکاتی را، می نمایانند به شیوه ی پوچگرایی یا سودگرایی مطلق یا غنیمت شمردن دم یا لذت گرایی مطلق و... اما نورگرایی، نگاهی دیگر به هستی دارد.
محمد علی رضاپور
۳ ساعت پیش
سلام و درود جناب فریادی عزیز خندانک
طبعا نامگذاری ها برپایه ی ترجیحات هستند
و این که نام این مکتب را نورگرایی گذاشته ایم،
به این معنا نیست که نور در جایی دیگر و مثلا در مطالعه نباشد. ترجیح مان در این مکتب به نور بوده است. نور، منشأ روشنایی است
و منظور ما، نور معنویت، نور معرفت، نور محبت و... است که بویژه در دنیای پُست مدرن ما، دارد کم فروغ می شود، نه این که نور در جهان پست مدرن نباشد، بلکه گیرنده های نور هم باید باشند، خواهندگان آن نور باید باشند.
ما می گوییم با این نورگرایی هم به ذات مان نزدیک تر می شویم هم این نور معرفت و محبت، تسلای سختی های دوران مان می شود.
این نور در طبیعت زیبا هست، در چهره ی مادر هست، در آواز پرنده هست،
دنیای پُست مدرن ما وقتی با آنها ترسیم شود،
قابل تحمل تر یا حتی دوست داشتنی تر می شود.
صحبت ما این است که دنیای پست مدرن،
ما را از خودمان دور نکند، ما را از خودمان نگیرد،
صحبت این است که بتوانیم به (اصالت ذاتی نورانی) خودمان برگردیم و جهان پست مدرن مان بدون این معناها نباشد. خندانک خندانک خندانک