سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 25 آبان 1403
    14 جمادى الأولى 1446
      Friday 15 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲۵ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        معلم فتاحی
        ارسال شده توسط

        سعید فلاحی

        در تاریخ : سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۰۳:۳۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۹۵ | نظرات : ۰

        معلَّم فتاحی
         
        حیدرعلی فتاحی متخلص و مشهور به «معلَم» (با فتحه لام) زاده‌ی ۱۲۹۷ خورشیدی در اسدآباد، شاعر، خطاط، محقق، نویسنده، عارف، ادیب و از اولین دانش‌آموزان مدرسه جمالیه است که بعدها به پیشنهاد "صفات‌الله جمالی" مشهور به "صفا"،  (موسس اولین مدرسه مدرن اسدآباد به نام جمالیه) در همین مدرسه به شغل معلمی پرداخت. معلم، کتابی را در شرح حال خود و صفا (یادنامه) به رشته تحریر درآورده بود.
        او خود را معلَّم (به فتح لام) می‌دانست؛ چرا که عقیده داشت در همه حال فراگیرنده علم است و نه آموزنده آن.
        بر طبق شرح حالی که از مرحوم حیدر فتاحی به قلم خودش در مقدمه کتاب «مجموعه گل» به یادگار مانده و در سال ۱۳۲۰ به رشته تحریر در آمده است؛ وی در ۹ آذر ۱۲۹۹ در اسدآباد گام به هستی گذاشت. پدرش به شغل کفاشی اشتغال داشت و به‌رغم این‌که از نعمت سواد بی‌بهره بود با اشعار حافظ و مولانا و دیگر شعرا انس و الفت بسیار داشت و نسبت به جریانات و اتفاقات اطراف خود بی‌تفاوت نبود.
        او در سوم مهر ۱۳۱۶ پدر خود را از دست داد و از آن پس تحت تشویق دایی خود «استاد عبدالله خیاط» و در کلاس درس مرحوم صفات الله جمالی به فراگرفتن خواندن و نوشتن پرداخت. نقل است مرحوم فتاحی در ایام بزرگسالی همه ساله یک جفت کفش به عنوان هدیه خریداری و به دایی‌اش در اسدآباد پیشکش می‌کرد. پس از مرگ وی از لابلای دست‌نوشته‌هایش دلیل خریدن کفش مکشوف شد و این هدیه به جهت لگدی بوده که در طفولیت از دایی مرحومش خورده و باعث شده از بازیگوشی در پس‌کوچه‌ها به کلاس درس روی آورد و زندگیش دچار تحول شود.
        اولین اثر او جمع‌آوری مجموعه اشعاری است به نام "دیوان مشکوه اسدآبادی" که توسط مرحوم جمالی به وسیله اعلامیه‌هایی به اهل ادب آن زمان معرفی شد. از دیگر آثار وی در زمینه اجتماعی، فرهنگی، عرفانی، ادبیات و… به این شرح است:
        - مجموعه گل شرح مجموعه گل (۱۳۸۵)
        - توبه و مراتب آن.
        - زمان.
        - توبه و مراتب توحید.
        - فتوح ثلاثه.
        - دنیا.
        - لوکشف لنطا.
        - امتیاز طبقاتی.
        - زیبائی.
        - امتحان.
        - مرگ و زندگی.
        - وجدیه ملا قلی جولا.
        - شیخ محمد بهاری.
        - حاج شیخ جواد انصاری.
        - روح القدس اسدآبادی.
        - قدافلح المؤمنون.
        وحی و اقسام آن.
        - سالک مجذوب.
        - لیلته القدر.
        - نفس ناطقه.
        - شفاعت.
        - فرشته عصمت.
        - وجود دوری است.
        - بارقه.
        و
        سرانجام در ۱۹ تیر ماه سال ۱۳۸۰ معلم فتاحی درگذشت و بنا به وصیتش در زادگاه خود اسدآباد به خاک سپرده شد. بر سنگ مزارش شعری را که خود خواسته بود حک کردند که چنین است:
        در مرگ من
        آنکه جاهل است
        اشک می‌ریزد
        عاقل است
        عبرت می‌گیرد
        عارف است
        به وجد می‌آید
        عاشق است
        غزل وصال می‌خواند.
        همسر مرحوم فتاحی، حاجیه خانم سیدالسادات نصرت باقری (متوفی ۹۸/۵/۸) فرزند سید نعمت الله از خانواده سادات محله سیدان اسدآباد بود و حاصل زندگی مشترک آن دو، هفت پسر به نام‌های: جلوه (بازنشسته بهزیستی)، کوشش (دانش آموخته حقوق مقیم فرانسه)، مرحوم احسان (بازنشسته مخابرات اسدآباد)، محسن (بازنشسته آموزش و پرورش)، سعید (فعال فرهنگی و نویسنده)، زنده‌یاد وحید (جانبازِ شهید دفاع مقدس)، جمشید (کارمند فروشگاه زنجیره‌ای) است.
         
        ▪︎نمونه شعر:
        - شعری از معَلَم که برای پیر و مرادش، زنده یاد صفات الله جمالی سروده است:
        از صفات اله صفایی یافتم
        وز جمالش قبله‌گاهی ساختم
        نخ به نخ تار وجودم عشق اوست
        خوش قبایی پیکر جان بافتم
        ***.
        آفتاب آمده اندر لب بام
        می‌رود تا که رود اندر دل شام
        آن چنان شام که صبحش نبود
        نه پیامی نه نشانی و نه نام
         
        گردآوری و نگارش:
        #سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
         
        منابع
        - مصاحبه با سعید فتاحی(متولد ۱۳۴۰)، فرزند زنده یاد معلَم فتاحی.
        - کتاب "سیری در تاریخ فرهنگ و هنر اسدآباد " تالیف مهدی غنی پارسا.

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۱۳۷۴ در تاریخ سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۰۳:۳۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4