سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 11 آذر 1403
  • شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي، 1300 هـ ش
1 جمادى الثانية 1446
    Sunday 1 Dec 2024
    • روز جهاني مبارزه با ايدز
    مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

    يکشنبه ۱۱ آذر

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    اَلحَیاءُ هُوَ الدِّین کُلُّه
    ارسال شده توسط

    سعید صادقی (بینا)

    در تاریخ : سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۷:۵۹
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۶۷ | نظرات : ۱۳

    بسم الله الرحمن الرحیم
    لا اله الا الله ملک الحق المبین
     
    اصلاح کردن نیکان با گرامی داشتن آنهاست
    و اصلاح کردن بدکاران با تنبیه آنان.   امام علی علیه السلام
     
    در سخن حکیمانه ی امیر المومنین علی علیه السلام اگر قسمت دوم برای خیلی ها قابل فهم باشد قسمت اول اما بشدت جای تامل و تدبر دارد. به حکم حدیث معصوم که فرمود (اَلحَیاءُ هُوَ الدِّین کُلُّه) یعنی حیا داشتن همه ی مفهوم دین است پس هر آنکه در محضر الله حیاء بیشتری دارد چه خود بداند چه نداند در سیر تکوینیِ دین قرار گرفته است که اگر مطابق شریعت اسلام هم قرار بگیرد همه ی آنچه که برای کمال لازم است را دریافت کرده است.  
     
    مطابق دستور آسمانی حضرت علی علیه السلام تکریم چنین افرادی سبب اصلاح خود به خود ایشان است. منطقی هم هست چرا که او در درون خود حیا دارد وقتی ستوده میشود وجدانش او را از کرده ی خویش پشیمان میسازد و به میزان گرامیداشت او در سیر تربیتی اش مراتب رشد او به سوی کمال موفقیت آمیز تر خواهد بود. 
     
    جالب آن است که دقیقا شیاطین عالم بر روی حیا دست گذاشته اند تا آن را از حقیقت کلمة الله بودن انسان ها بگیرند. طبیعتا این اتفاق مسیر را معکوس خواهد کرد. بیاد آوریم که حضرت دوست در قرآن بارها اشاره کرده است که ای انسان مگر با شما عهد نبسته بودم تنها مرا پرستش کنید این راه درست است شیطان بر شما دشمنی آشکار است.

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۱۰۸۸۶ در تاریخ سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۷:۵۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۴:۰۸
    سلام و درود

    روزی عقابی به خورشيد گفت :
    تو چرا بي دريغ و بی مهابا و بی حیا
    وَ بی احتسابی ، به هر بيغوله و خرابه ای می تابی؟ بدان که تو فقط بايد بر بلندای كوه ها ، به روی برف ها و بر زيبايی ها بتابی و بس.

    خورشيد دستِ عقاب را گرفت و او را پيشِ خودش بُرد و از او خواست بگويد كه به كجا بتابد و به كجا نتابد!

    ناگهان عقاب از آن بالا بالاها از پیشِ خورشید ديد كه هيچ كس و هيچ چيز از اين كُره ی خاكی حتی ديده نمي شود! چه برسد به اينكه بتوان بيغوله ها را از زيبايی ها تشخيص داد !...
    از آن بالاهيچ فرقی بينِ هیچکدام از اینها نبود و ديده نمی شد.
    "از آن بالا" همه ی اين ها هيچ اند و ناپیدا و به قَدِ ذره نقطه ای شاید پیدا ....

    ما هرچه پايين ترمی آييم ؛ می توانيم تفاوت ها را ببينيم. برای همین می گویند هرچه دانش ات بیشتر باشد ؛ افتاده تری و با خودبزرگ بینی و حسادت خودت را با دیگری قیاس نخواهی کرد چرا که روحِ تو بزرگ است و هرجه بالاتر بروی نه حیای کسی را میتوانی متر کنی نه اندازه ی دانش و فهم و درکش را و برای همگان یکسان می تابی عینِ خورشید که به دستور و اذن خدا به باحیا و بی حیا می تابد و هردورا گرما و نور و ادراکِ روشنایی می بخشد .

    بگذار روحت همچو خورشيد اهلِ نواحیِ بالايی شود كه جز مهرورزی ، جز عشق و جز مساوات نَكاری و تنها بتوانی نور منعكس كنی و به کلِ عالم بتابی ... خندانک


    -------------------------------


    عمر عقاب ۷۰ سال است ولی به ۴۰ که رسید چنگال هایش بلند شده و انعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد..
    نوک تیزش کند و بلند و خمیده میشود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پَر به سینه میچسبد و دیگر پرواز برایش دشوار است.

    آنگاه عقاب است و دوراهی:
    --> بمـیرد یـــــا دوباره متولد شود<--

    ولی چگونه؟؟

    عقاب به قله ای بلند میرود نوک خود را آنقدر بر صخره ها میکوبد تا کنده شود و منتظر میماند تا نوکی جدید بروید. با نوک جدید تک تک چنگال هایش را از جای میکَند تا چنگال نو درآید. و بعد شروع به کندن پَرهای کهنه میکند.
    این روند دردناک 150 روز طول میکشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد میشود که میتواند 30 سال دیگر زندگی کند.

    برای زیستن باید تغییر کرد.
    درد کشید...
    از آنچه دوست داشت گذشت.
    عادات و خاطراتِ بد را از یاد بُرد و دوباره متولد شد.
    یـــــا بايد مُرد ... یا دوباره زندگیِ بهترادراک را یافت ...
    این است حیطه ی جبر تا اختیارِ بشر ... خندانک
    سعید صادقی (بینا)
    سعید صادقی (بینا)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۵۰
    قابل تامل بود خندانک
    ارسال پاسخ
    سارا (س.سکوت)
    سارا (س.سکوت)
    يکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ ۰۲:۳۳
    خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۳۱
    با درود وسپاس
    خواننده بیشتر مطالب ارسالی شما در این بخش هستم واز موشکافی مسایل مذهبی واداب واخلاقیات مطرح شده و نظرات استادان بهره مند می شوم ،پیروز باشید
    سعید صادقی (بینا)
    سعید صادقی (بینا)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۵۱
    خوشحالم که چون شمابی بزرگوار خواننده ی مطالب ارسالی بنده هستید
    به خود میبالم از این بابت

    ممنونم خندانک
    ارسال پاسخ
    مجتبی شهنی
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۴۵
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    سعید صادقی (بینا)
    سعید صادقی (بینا)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۵۳
    درود ها خندانک
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۵۷
    خندانک
    طوبی آهنگران
    جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۵۷
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۴:۵۱

    سلام و درود بر بر نیکان که اهلِ سلامند و معدنِ حیا و اهلِ جود و سخا خندانک

    سپاس از شما برادر خوبم جناب صادقی عزیز بخاطر اشتراک این مطلب ارزنده خندانک
    از ابتدای ورودتان به سایت و پیوستنان به جمع خانواده ی خوب و صمیمی ناب
    کلیه آثار ارسالی تان شامل اشعارتان و مطالب ارسالی در وبلاگتان را با دقّت و
    تدبّر در آنان خوانده ام و همواره دینداری همراه با آگاهی شما را ستوده ام و از اینکه همواه در مسیر رشد هستید و در جهت تعالیِ روحی و معنوی در دل شاد شده و تحسینتان کرده ام. گرچه تصمیم نداشتم به این زودی حضوری با نام و نشان در جمع خانواده ی شعر ناب داشته باشم، ولی زیبایی مطلب ارسالی تان سبب شد جهت عرض تشکر خلاف این تصمیم عمل نمایم.
    همچنین لازم دانستم به مصداق \\" من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق\\" تشکّر و سپاس ویژه ای هم داشته باشم از استاد بانو کوهواره بخاطر مطالبِ ارزنده شان.
    البته چه نیکوست همه ی ما اعضای خانواده ی شعر ناب از استاد گرفته تا شاگرد قبل از اظهار نظر و انتخاب موضع در درگیری ها و اختلافات حاصله بین اعضا اوّل در باره ی چند و چون و چگونگی پیش آمدن اختلاف با مدیر محترم و مدّبر سایت صلاح و مشورت نماییم و بعد از حصول آگاهی کامل در اینموارد بصورت علنی تعیین موضع و جبهه گیری نماییم که این قطعا به راهِ صواب نزدیکتر است چون هیچ کس به اندازه ی مدیر محترم جناب استاد احمدی زاده در جریان مسائل پشت پرده سایت نیست.

    دسته گلی تقدیم صفایِ وجود شما عزیزان خندانک . خندانک . خندانک . خندانک . خندانک . خندانک
    سعید صادقی (بینا)
    سعید صادقی (بینا)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۵۲
    البته چه نیکوست همه ی ما اعضای خانواده ی شعر ناب از استاد گرفته تا شاگرد قبل از اظهار نظر و انتخاب موضع در درگیری ها و اختلافات حاصله بین اعضا اوّل در باره ی چند و چون و چگونگی پیش آمدن اختلاف با مدیر محترم و مدّبر سایت صلاح و مشورت نماییم و بعد از حصول آگاهی کامل در اینموارد بصورت علنی تعیین موضع و جبهه گیری نماییم که این قطعا به راهِ صواب نزدیکتر است.

    با صحبت هایتان موافقم خندانک
    ارسال پاسخ
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۴۹
    سلام و درود نازنین خواهر مهربان و اندیشمندم
    می آموزم از لطف ذرّه پرورِ کوچک نوازتان
    و محبت دل آیینه تان سپاسم عزیزید خندانک
    ارسال پاسخ
    سعید صادقی (بینا)
    سعید صادقی (بینا)
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۱۶
    خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    میر حسین سعیدی

    نای خاموش لبانت این دلم را تازه کرد ااا عاشق بی ادعا را صاحب آوازه کرد
    شاهزاده خانوم

    یک وجب از پنجره پرواز کن ااا گوش مرا معرکه ی راز کن
    نادر امینی (امین)

    توبودی دردل شب ناله کردی این دل وامانده را بیچاره کردی اااا به کنج خلوتی رفتی وباغم خانه کردی ااا ندیدی عاشقت درمانده شد از آه شبگیر وتولیکن اااا به شب را تا سحر بردر غمخانه ات داغ دلم را تازه کردی ااا دردلم دلشوره افتاد لیلی ام از بس فغان کرد جان بداددر گوشه میخانه من اااا هاتف آمد دادم ندا غمگین مباش می خور که لیلی عاقبت دیوانه کردی اا عقل در ره پیرطریقت پای لنگان است اااا لیلی ومجنون را تا ابد برسر جام قدح بشکسته ای درمانده کردی ااا عاقبت عشق وخرد درمرز مجنون با رخ لیلی بهم پیون خورند اااا آنگه که مجنون چون اسیر گیسوی لیلی شد و آن خانگه ویرانه کردی
    شهرام بذلی

    در دل تنگ ما بسی روزنه ی خیال نیست اااا شوق تو دارد این دلم عشق که وصف حال نیست
    افسانه نجفی

    ت ااا میان من و تو ااا همیشه ما ااا می لنگید

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1