سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 دی 1403
  • سالروز تشكيل نهضت سوادآموزي به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
  • شهادت آيت الله حسين غفاري به دست مأموران ستم‌شاهي پهلوي، 1353 هـ ش
27 جمادى الثانية 1446
    Friday 27 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      جمعه ۷ دی

      پست های وبلاگ

      شعرناب
      روزی روزگاری مرد خیاطی بود
      ارسال شده توسط

      قربانعلی فتحی (تختی)

      در تاریخ : جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ ۲۳:۳۴
      موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۵۸ | نظرات : ۲۱

         روزی  روزگاری  مردخیاطی  بود درزیر  راه پله ای چرخی گذاشته بود ومشقول  خیاطی وکار دوخت وتعمیرات  لباسها بود تااینکه  روزی بدرگاه خدا نالید و گفت. خدایا میشودکه ماهم وضع مون    خوب  بشه
          و سرمایه ای داشته باشیم .  ناگهان روشنایی  برقی ازجلوچشمانش گذشت اما خیاط چیزی متوجه نشد تااینکهفردای انروز گفتند بیماری کرنا؟
       اومده ومردم احتیاج به ماسک  دارند اوکه چندگونی پراز تکه پارچه های مازاد ودم قیچی داشت  همه راتبدیل به ماسک کردو به قیمت ۱۰و۱۵ و۲۵ هزارتومان فروخت با همه داروخانه های شهر پیمان بست و به انهاهم بهقیمت  مناسب تری فروخت و هرچه پارچه مازاد و دم قیچی که بود
       ازهمکارانش گرفت وتبدیل به ماسک وفروخت 
          تااینک کارش بالاگرفت وشدسرمایه دار
         حالا   به ارزویش رسیده  بودکه؟.ناگهان
       
         متوجه  شد  که عیالش حال خوبی ندارد 
          پرسید عیال چه شده .؟جوابی نداد
        خلاصه رفتن به طبیب  همان و  ازمایشات و
         نتیجه  چیه؟ کرنا گرفته؟       ؟.ای داد بیداد. ؟
             حالا چه کنم 
      مردخیاط دوباره رفت به درگاه خداوگفت خدایا    مارا همان زیر راه پله و
       ان نون اب گوشت مختصر کافیست
         اگر میشه روزگار مار ا برگردا مثل اول
          دید نسیمی وزید و برگه ای باخود اورد
               جلو میزمرد خیاط افتاد 
         اول فکر کرد برگ تبلیغات ا ست که باداورده
                انرا بر داشت.دید نوشته؟
       
       ؟   ما انچه را عطا کردیم  پس نمیگیریم؟
        
         فتحی  ..تختی.. ابان           ۱۳۹۹ شمسی
       
       

      ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
      این پست با شماره ۱۰۴۷۵ در تاریخ جمعه ۲ آبان ۱۳۹۹ ۲۳:۳۴ در سایت شعر ناب ثبت گردید

      نقدها و نظرات
      محمد قنبرپور(مازیار)
      شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۰۱:۱۷
      سلام استاد
      بسیار زیبا بود پر از پند و چه بکر و زیبا
      خدا شمارا از بلا دور بدارد : خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۱۹:۲۲
      سلام استاد عزیز وبزرگوار جناب قنبرپور
      بسیار بسیار از لطف ونظریه محترمتان
      ممنون وسپاسگذارم خندانک
      برای شما ارزوی سلامتی مینمایم. خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      رامینه خوشنام
      شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۳۷
      درود استاد فتحی گرامی
      مانا باشید در یادها 🌹 🌹🌹
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۱۹:۲۹
      سلام برشما شاعر گرانقدر و بزرگوار . خوش نام
      و گرامی
      بسیار ممنون وسپاسگذارم ازلطف و
      نظریه محترمتان پیروز وشادکا م
      باشید انشاله خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      ارسال پاسخ
      امید کیانی (امید)
      شنبه ۳ آبان ۱۳۹۹ ۲۲:۴۰
      درود و عرض ادب
      سلامتی نعمت بزرگی است؛ اگر قدر آن را بدانیم
      احسنت
      با ارزوی سلامتی و تندرستی شما بزرگوار
      خندانک خندانک 💚
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۱۷
      سلام برشما استاد کیانی بزرگوار
      بسیار ممنونم ازلطف ونظریه محترمتان
      قدردان و سپلسگذارم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      اعظم قارلقی
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۳۸
      خیلی عالی بود خندانک
      و با طنزی هوشمندانه به پایان رسید
      خندانک خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۲۱
      سلام برشما شاعر واستاد گرامی قارقلی
      وبزرگوار گرانقدر
      بسیار ممنونم ازلطف ونظریه محترمتان
      قدردان وسپاسگذارم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      سید اسلام سادات حسینی
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۲۱
      سلام گرم و صمیمی
      با حال وپند آموز بود خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۶:۲۹
      سلا م برشما استاد بزرگوار سید سادات حسینی
      عزیز
      بسیار ممونم از لطف ونظریه مخترمتان
      قدردان وسپاسگذارم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      حسین راستگو
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۵۳
      سلام وعرض ادب
      عجب خدای بدجنسی داشته این خیاطه خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۶:۲۴
      سلام برشما جناب استاد راستگو ی عزیز
      و بزرگوار
      بسیار ممنونم ازلطف ونظریه محترمتا ن
      سپا سگذارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خداوند میدانست که این زندگی اولیه به نفع
      مرد خیاط میباشد .
      زیرا بنده ها یش در بوته ازمایشند . بعضی ها
      ظرفیت دارند وبعضی نه چراکه هرکسی که
      کم ظرفیت است اگر به قدرت رسید میشود
      ضهاک وستمگر .و اگر به سروت به خواهد
      برسد حاضر است هرگونه جنایتی انجام
      مردخیاط میتوانست باتکه پارچه های دور ریز
      که انها را ماسک نمود درراه خدا اهدا نماید
      چرا نکرد۰ چرا انها راباقیمت گذاف به مردم
      بیچاره فروخت که سرمایه دارشود ؟
      همینجا ست که بنده ها دربوته ازمایشند
      خداوند هرکه را دوست میدارد سروت زیاد
      نمیدهد. قدرت کذایی و ستمگری نمیدهد
      که بحس بیشتر ان دراین دفتر نمیگنجد.
      سپاس گذارم خندانک

      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۵:۲۲
      سلام جنابفتحی بسیار زیبا و با شرح
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۶:۳۵
      سلام وعرض ادب بانوی گرامی عزیز .اهنگران
      بزرگوار
      بسیار ممنونم ازلطف ونظریه محترمتان
      قدر دان مقدم مبارکتان خندانک
      سپاسگذارم خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی جهانیان
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۱۶
      بسیار عالی و پر معنا و تکان دهنده
      درود بر شما استاد خندانک خندانک خندانک خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      يکشنبه ۴ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۴۹
      سلام برشما جناب استاد جهانیان بزرگوار
      بسیار ممنونم ازلطف ونظریه محترمتان
      سپاسگذار وقدر دانم
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم اخوندی
      سه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۹ ۱۰:۳۵
      سلام و درود خدمت شما بزرگوار .خیلی جالب بود
      از خوندنش واقعا لذت بردم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      قربانعلی فتحی (تختی)
      سه شنبه ۶ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۰۶
      سلام برشما شاعر گرانقدر جناب اخوندی
      عزیز و بزرگوار
      بسیار ممنونم ازلطف ونظریه محترمتان
      وقدر دان حضور شما گرامی خندانک
      سپا سگذارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۹:۱۸
      درود فراوان جناب فتحی ادیب ارزشمند وبزرگوار 🌷
      بسیار زیبا وپر معنا بتصویر کشیده اید 🌷
      درست بیان فرمودید این جهان بوته از مایش است خوب وبدش با اوست 🌷
      موفق ‌سرفراز 🌷
      در پناه حق 🌷
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      جمعه ۹ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۵۰
      سلا م وعرض ادب استاد بزرگوار جناب معینی
      عزیز وگرامی
      بسیار ممنونم ازلطف ونظریه محترمتان
      سپاسگذارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1