سروش، گونه ی تازه ای در سرایش پارسی است که بطور معمول از سه تا پنج لَخت دارد (و البته گاهی با دو و گاهی با بیش تر از پنج لَخت هم به کار می رود.)
سروش با انواع مختلف خود، عضوی از شعر پیشرو و رابط شعر سنتی و شعر نو و دارنده ی امتیازات برجسته ای از هر دو سبک است و پلی ست در میان مُسَمَّط، رباعی، دوبیتی،
سه گانی، پریسکه، هایکوواره، شعر نیمایی و سپید.
شعر سروش، انعطاف پذیر و باز است و در آن، انواع زاویه های دید، موضوعات و پردازش ها را می توان به کار برد.
شکل ترجیحی قافیه پردازی در شعر سروش، قافیه مندی همه یا بیش ترِ لخت های غیرپایانی در کنار عدم قافیه مندی لخت پایانی به منظور پایان برجسته ویا کوبش پایانی است البته با توجه به وجود تنوع گونه ها و آزادی عمل در شعر سروش،
حتی در تنگناها، از سروش های بی قافیه نیز می توان استفاده کرد.
وزن ویژه ی سروش، به دلایل متعددی،
"فاعلاتن مفاعلن فعلن" و اوزان اندکی تغییریافته و
نیم وزن های مرتبط است
اما کاربرد اوزان مختلف در سروش، آزاد است و حتی سروش های اصطلاحا بی وزن یا در واقع دارای وزن آزاد هم وجود دارند.
طول لَخت های سروش هم تنوع پذیر است.
همچنين چند سروش کوتاه مرتبط در کنار هم، سروش پیوسته را می سازند.
از دیگر موارد قابل قبول و حتی دارای ترجیح در شعر سروش را می توان این گونه ذکر کرد:
خروج از یک نوع پردازش یا تصویرسازی مثل تشبیه همزمان یک پدیده به موارد مختلف (البته در چارچوب یکدستی کلی شعر)،
رسیدن به معانی مختلف و چندبُعدی از جمله با امکان تغییر در نشانه های سجاوندی،
کاربرد ایهام، استفاده از پایان باز معنایی و....
آرایه پردازی در شعر سروش، اهمیت زیادی دارد تا کمکی باشد برای رسیدن به شعری زیبا و جاودان تأثیر، و این، یکی از امتیازات سروش در مقایسه با برخی گونه های شعری نیمه همانند است مثلا در مقایسه با شعر سه گانی - که سعی در بیان ساده ی حکمت دارد- و یا در مقایسه با پریسکه - بعنوان جرقه ای ذهنی که زود پدید می آید و ممکن است زود فراموش شود- و در مقایسه با هایکوواره - که چیزی بیش از نقاشی ساده ی یک بُرش از طبیعت نیست.
#محمدعلی_رضاپور
بسیار اموزنده بود .