جمعه ۲ آذر
خط خطی شبانه
ارسال شده توسط فردین صمدی در تاریخ : شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۰۰
موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۷۹ | نظرات : ۴
|
|
هوا تاریک شده خیابان ها خالی از هرآنچه نفس میکشد گلوی چراغ ها را مه گرفته حتی سایه ای که با من قد کشید خندید گریه کرد دیگر کنارم نیست بوی خاک تمامم را گرفته است راستی من ..... خانه ام کجاست انگار در این شهر غریبه ام کوچه در خیابان کوچه در کوچه به دنبال چه میگشتم تمام آینه ها غریبه بودند جیرجیرک نمیخواند وگم شدم در شهری که نه کوچه ها نام داشت نه در ها پلاک تمام رنگ ها ی تمام باخته سیاه بود و گاهی از دور به سفیدی می زد صدایش هنوز طنین انداز تمام صداهایی است که بعد از او شنیده ام گنجشک میخواند و صدای خنده اش در سرم رقص باله به پا میکرد نسیم می وزید و چو بید مجنونی به خود میلرزیدم و می خزیدم در انبوه اندوه او که هست اما نیست تمام روز را به انتظار به رویا دیدنش به شب رساندن و در اعماق شب از شوق به خواب دیدنش تا سحر کاغذ خط خطی کردن قاب عکسی که به من خیره میشود ومرور میکند اولین باری که خندید .آری همان موقع بود که تمامم را به چشم هایش بخشیدم و با خود برد هرآنچه من بود و اکنون هرآنچه هست را جزاو نمییبنم چقدر دردآور است این دم و بازدمی که محکوم میکند به بقا به ماندن و هر ثانیه ذوب شدن در قالبی که دیگر نمیشناسمش .
|
ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری :
|
|
|
|
|
این پست با شماره ۱۰۰۰۷ در تاریخ شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۰۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید
نقدها و نظرات
|
درود بر شما آثار بی خوابی شبانه است | |
|
درود و سپاس دوست شاعرم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خسته نباشید