سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 اسفند 1402
  • روز ملي شدن صنعت نفت ايران، 1329 هـ ش
10 رمضان 1445
  • وفات حضرت خديجه سلام الله عليها، 3 سال قبل از هجرت
Tuesday 19 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    سه شنبه ۲۹ اسفند

    اشعار دفتر شعرِ یاس سفید شاعر علی میرزایی

    علی میرزایی

    مرا دق می دهد عشق بی فرجام تو آخر مرا دق می دهد مانده در کشتی ِغم،بی نا خدا دق می دهد باغبانت بست
    ۳۱۲ بازدید     ۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    مرهم و درد روز و شب هر دو ماتم است مرا تا که دنیا جهنم است مرا غم عالم مرا به دل باشد باز گوید د
    ۶۲۲ بازدید     ۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    مرا دنیاست زندانی مرا دنیاست زندانی به دستم دستبند این جا نمی دانم چه چیزی کرده ما را پایبند این ج
    ۲۸۳ بازدید     ۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    خواب بی تعبیر نهادم پا به هر جمعی ندیدم مهربانی را ز یک رنگی تهی دیدم سراسر زندگانی را جوانی رفت
    ۳۹۳ بازدید     ۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    خطا بود خطا می رسد پشت سر هم ز دو چشم تو بلا حاصل عشق تو صد خون جگر بود مرا ای بسا روز و شبم با غ
    ۴۶۵ بازدید     ۲۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    نگین تارک دنیا تو آن شاه شهیدانی که طاقت برده از دل ها ره ِکوی تو صد ها پیچ و خم دارد و مشکل ها ب
    ۴۸۷ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    سنتور می چسبد اگر عاشق شدی بر دلبری از دور،می چسبد و او هم عاشقت شد عاقبت،بد جور می چسبد تو را با
    ۳۱۳ بازدید     ۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    عشق مقدر شده بس که دیدم شب ِبا روز برابر شده را باورم نیست دگر کام میسر شده را سوختم در غم عشق تو
    ۳۸۷ بازدید     ۸ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    چشم سیر غم در دلم همیشه اگر ماندگار بود شادی به دل نساخت و ناسازگار بود کوتاه بود دست من از دامنت
    ۳۴۸ بازدید     ۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    راه خویش بگیرم در دست روزگار اسیرم فقط همین آماده ام که بی تو بمیرم فقط همین آفت زده به باغ وجودم
    ۳۶۵ بازدید     ۸ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    عشق سرباز وطن عشق چون حلاج بالا می برد بر دار سر آن که را عشقی نباشد بر سرش سربار، سر زینت بزم رق
    ۳۱۴ بازدید     ۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    بوی نان جهان و هرچه در آن است بی گمان شعر است طنین گریه ی ما بعد زایمان شعر است دو روز عمر، و بی
    ۱۷۱۴ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    بخت واژگون شب و روزی ندارم ،دامنی از اشک و خون دارم نمی دانم چرا بختی چنین من واژگون دارم به هر ج
    ۳۹۴ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    جلوه ی مهتاب عشق در این روزگار، بی ثمر افتاده است مهر و محبت اگر، از اثر افتاده است ریب و ریا شد
    ۳۲۸ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    نگاهم بده گرفتار عشقم نگاهم بده نگاهی ز چشم سیاهم بده شب روز من هر دو یکسان بود نگیر از سرم مهر
    ۴۶۳ بازدید     ۱۷ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    شعله ی آه ما را به سینه شعله ی آهی هنوز هست از خیل اشک و درد سپاهی هنوز هست آه سحر و ناله ی صبحی
    ۴۰۹ بازدید     ۱۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    کاسه ی صبر گفته بودم که حال من خوش نیست،تا بهارم شبیه پاییز است خانه ویران روزگار منم،چه نیازی به
    ۴۷۴ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    بوستان عشق بیا بگذار روی قلب من یک بار دستت را که تا بینی تو تاثیر نگاه چشم مستت را به مویی دست و
    ۳۴۶ بازدید     ۸ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    نگرانم بود این سخن از کودکیم ورد زبانم آز آمدن خویش به دنیا نگرانم نه آبی و نانی است فراهم نه محب
    ۴۰۱ بازدید     ۱۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    مشکل کار مشکل کار کمی از تو،همه از ما بود چون تمنای تو کردن به دلم بیجا بود بود تقصیر تو چشمان بل
    ۳۲۲ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    زندانی عشق بیا یک شب به دیدارم ببین حال پریشان را و سیل غنچه های اشک خونینم به دامان را به مهر تو
    ۳۷۵ بازدید     ۱۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    دل بیچاره روزگارم که روزگار نبود،دل بیچاره خوب می داند زآمدن رفتنم بگو که چه سود،دست تا عاقبت تهی
    ۲۹۶ بازدید     ۵ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    نظم جهانی ز خون نوع بشر سفره ها چه رنگین است دریغ و درد اگر روزگار ما این است به هر کجا که نظر می
    ۴۴۰ بازدید     ۱۵ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    مقیم میخانه بهر ما کاش یک نفر می بود،دانه در آسیاب می انداخت نه که،در دفتر حساب و کتاب،از شمار و ح
    ۳۹۶ بازدید     ۱۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    هُرم سوزان تویی تو آتش سوزان و من هم مِجمَرَم یعنی به زیر هُرم سوزان غمت خاکسترم یعنی ز سربازی به
    ۴۷۰ بازدید     ۱۵ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    ابر غم ها ابر غم های تو آمد آسمانم را گرفت خانه ام بر باد داد و خانمانم را گرفت از تغافل پا نهادم
    ۶۵۵ بازدید     ۷ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    سراپا مهربانی رفتی و در حسرت تو اشک شب ها مانده است در فراق تو دلم شیدا و رسوا مانده است آمدی ام
    ۲۹۹ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    عشق رؤیائی عشق من یک عشق رؤیائی است می دانی تو هم در مسیر عشق من باشد هزاران پیچ و خم در خیالم رو
    ۲۹۴ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    گل ها و بلبلان قهرند بهار آمدو دستم تهی است موسم عید چه هدیه ایست بود قابل تو یاس سفید نه فرصتی ا
    ۲۶۷ بازدید     ۳۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    گوشه ی شهناز در مکتب موسیقی،نه پاپم و نه جازم موسیقی ایرانی، در گوشه ی شهنازم صد شعر و غزل گفت
    ۳۷۰ بازدید     ۳۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    فکر باران می کنی فکر کردم یک نظر سوی خراسان می کنی کلبه ی توس مرا کاخ لواسان می کنی گوشه ی چشمی ن
    ۴۳۱ بازدید     ۱۵ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    فریاد به جایی نرسید دل آواره به غربت سرو سامان نگرفت کس سراغ از من و از حال پریشان نگرفت نیم ش
    ۵۹۵ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    خسته از دست عقل بی تو در شهر خود غریبم من،زندگی کردنم غم انگیز است کرده ام حبس خانگی خود را،
    ۳۷۲ بازدید     ۱۸ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    هرچند خاموشم هر چند خاموشم ز رخسارم چنین پیداست دردی به دل دارم نهان اندازه ی دنیاست اردیبهشت آمد
    ۳۱۰ بازدید     ۲۸ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    شراب جوانی"تک بیت" چنان شراب جوانی رقیق بود مرا که حاصلی نه ز مستی نه از جوانی بود.
    ۳۶۳ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    ز سیل خانمان سوز بهار امسال شد معلوم اگر خیری ز حدش بگذرد شر می کند بر پا علی میرزائی"رها" 19/1
    ۴۲۰ بازدید     ۸ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    چنان ز خاطره ها پاک گشته ام که دگر سراغ خانه ی ما مرغ شب نمی گیرد
    ۳۴۷ بازدید     ۷ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    کوچه ی بن بست امشب آیا یار ِ ماهَم می رسد یا به گردون باز آهم می رسد؟ آن که آورده به لب جان ِ
    ۳۷۴ بازدید     ۱۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    ابر ِ حجاب ماه رخت از ابر حجاب آمده بیرون همراه نگاه تو شهاب آمده بیرون از شهد لبان تو کند غنچ
    ۴۰۳ بازدید     ۹ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    ای عقل همتی یارب چه ماتم است که در کل کشور است؟ ما را بلا ز بَعد ِ بلاهای دیگر است ما را گناه چی
    ۳۱۴ بازدید     ۱۱ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    بهاریه بهار آید و فرزندان خورشید فرا خوانَد هَزاران چمن را بنفشه،لاله و سنبل سراسر کند نو جامه ی
    ۳۴۷ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    بهار آمد بهار آمد و یاران ز شهر ها جستند* به روی دوست در خانه های خود بستند به قسط و وام پریدی خر
    ۳۶۹ بازدید     ۹ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    صدای من و تو عاشق هم شدن ماست صفای من و تو درد عشق من وتو بود دوای من و تو گر چه فرهادم و شیری
    ۱۸۳ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    صفا کردم من آن مرغم که عمری در قفس تنها صفا کردم اگر هم ناله ای کردم به یاد آشنا کردم درون سیل اش
    ۴۴۲ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    وصال عشق ما، مانند سابق نازنین مستور نیست هم تو می دانی و من این عشق، عشق کور نیست گر چه فرهاد
    ۳۱۸ بازدید     ۲۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    خاطرات رفته وقتی همیشه ظلم و ستم حرف می زنند پژمرده مردمند و ز غم حرف می زنند شادی که کیمیا شود و
    ۶۰۶ بازدید     ۱۱ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    عِقد ثریا بودم در انتظار که فردا ببینمت با آن دوچشم نرگس شهلا ببینمت فردا نبود شام فراق مرا دریغ
    ۳۸۳ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    سپاهی کرده ام پیدا خوشا کز مال دنیا قرص ماهی کرده ام پیدا به پای قصر زرین تو راهی کرده ام پیدا
    ۱۹۷ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    دل ز درد نالیده عاشقم بر پری رخی زیبا، اشک چشمم ز گریه خشکیده عمر من رفت عشق او در دل، روز و شب دل
    ۲۷۹ بازدید     ۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    چه می شد چه می شد آن که شبی در کنار من باشی؟ تو مرهمی به دل بی قرار من باشی سر قرار، تو در کوچه ی
    ۱۶۹۱ بازدید     ۱۱ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    دیر آمدی گر نمی دیدم تو را دنیای من دنیا نبود رفتنی بودم برایم مهلت فردا نبود در نگاهت بود اکسیر
    ۳۷۷ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    خار برگشته دو باره گریه ی بی اختیار بر گشته دو چشم من به در و انتظار برگشته نمانده است امیدی، دگر
    ۳۰۰ بازدید     ۱۵ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    غریبانه در باغ غم عشق، غریبانه چمیدیم از خرمن این باغ یکی دانه نچیدیم پروانه صفت در طلب یک گل بی
    ۴۳۱ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    تو بریز خون ما را به سرم هوای عشق تو اگر که یک خیال است به خیال خود بسازم که وصال تو محال است غم
    ۳۳۸ بازدید     ۱۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    محبت پنهان در انتخاب تو ای ماه اشتباه نکردم دو روز مانده ی عمر خودم تباه نکردم در انتظار تو ماندم
    ۳۶۵ بازدید     ۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    ساکنان باغ گر ساکنان باغ به سرو سمن خوشند آوارگان باغ به شعر و سخن خوشند از سیلی زمانه جلاء وطن ش
    ۳۱۰ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    روی آتشگون چو سایه در قفایت آمدم از شهر خود بیرون به دنبالت شدم لیلای من آواره چون مجنون ندارم
    ۴۰۷ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    کارون ریز گردم در هوای عشق بی پایان تو از خراسان رهسپارم سوی خوزستان تو سیل اشکم رود کارون من اس
    ۴۷۹ بازدید     ۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    تسلیم دل چرا تسلیم دل این عقل بی تدبیر شد ما را که خاک کوی تو این گونه دامنگیر شد مارا ندارم چون
    ۴۲۳ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    لعل بدخشان ندیدی نازنین هنگام رفتن چشم گریان را درون سینه ام بگذاشتی یک قلب ویران را لبانت گه نم
    ۱۴۸۱ بازدید     ۹ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    بی پناه نیست جز اشک شبم با ناله های صبحگاه، میهمانم در فراق یار و چشمان سیاه صبح امیدی نیامد شام
    ۸۵۰ بازدید     ۱۹ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    امید شفا نیست تا در دل ما درد فراوان و دوا نیست با درد بسازیم که امید شفا نیست هر روز بلا پشت بلا
    ۳۰۳ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    طوفان هستی پا به جایی می برد ما را در این ره سر به جایی عقل آخر بین به جایی عشق افسون گر به جایی
    ۴۶۱ بازدید     ۱۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    با دبیری ساختم زر پرستان را چو باشد سفره رنگین بیشتر دامن آن ها بگیرد آه و نفرین بیشتر سفره خالی،
    ۴۸۶ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    سنگ صبور شدی سنگ صبورم با تو امشب گفتگو کردم مصیبت های دل گفتم حکایت مو به مو کردم نبود ایام حتی
    ۳۹۵ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    ماه را گم کرده ام ای دریغا در جوانی راه را گم کرده ام کشتی ام بشکست و لنگرگاه را گم کرده ام چاه ه
    ۳۴۳ بازدید     ۱۸ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    گنجینه ای که من دارم نشد عیان غم دیرینه ای که من دارم ز سوز سینه ی بی کینه ای که من دارم نرفت یاد
    ۲۳۱ بازدید     ۱۷ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    یلدا بر من این ایام تلخ بی ثمر خواهد گذشت از تو آیا این دل پر از شرر خواهد گذشت؟ آمدم تا روزگار ت
    ۴۷۵ بازدید     ۱۵ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    سنتور می چسبد اگر عاشق شدی بر دلبری از دور،می چسبد و او هم عاشقت شد عاقبت،بد جور می چسبد تو را با
    ۳۲۶ بازدید     ۱۸ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    مهتاب می خندد تو آن ماهی که مهتاب تو بر مهتاب می خندد غزل گردی اگر، شعرت به شعر ناب می خندد زلال
    ۳۳۰ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    عکس مهتاب د ربیا با ن تشنه د نبال سراب افتا ده ایم هم چو گیسوی توما درپیچ وتاب افتاده ایم چون ص
    ۲۸۴ بازدید     ۱۳ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    دقیقه ی نود نجوای برگ های خزان دیده با نسیم با گوشم آشناست که عمری خزانیم گشتم جدا ز شاخه در آغاز
    ۳۴۸ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    از دست رفته عشق تو را نیاز به عمری دوباره است از دست رفته منتظر یک اشاره است عمری نمانده و دل من
    ۳۲۹ بازدید     ۶ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    زلیخایی نکردی فکر کردی آن شب غمبار یادم می رود در کنارم باشی و غمخوار یادم می رود؟ کردی آن شب در
    ۳۷۷ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    سیل اشک به سینه شعله ی آهی که داشتم دارم زخیل اشک سپاهی که داشتم دارم هنوز آه سحرگاه و ناله ی صب
    ۴۲۶ بازدید     ۱۷ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    زمان ربّنا دلم دردی ز دست نازنینی دلربا دارد نمی داند ولی افسوس دردی بی دوا دارد اگر یک عمر بودم
    ۳۱۳ بازدید     ۱۲ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    مرا دنیاست زندانی مرا دنیاست زندانی به دستم دستبند این جا نمی دانم چه چیزی کرده ما را پایبند این ج
    ۲۸۰ بازدید     ۲۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    یاس سفید اي ماه من تو شمع شب آراي كيستي آب حيات و باده ي ميناي كيستي در ماتمت چو لاله گريبان دري
    ۴۱۴ بازدید     ۱۰ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    ابراهیم دل در جهانی دیگرم وقتی درآغوش تو ام چون مقیم کوثرم وقتی در آغوش تو ام گر زلیخایی کنی من
    ۳۸۱ بازدید     ۱۴ نظر

    ادامه شعر

    علی میرزایی

    شکسته بالی مرا ببین و غم عشق و خوش خیالی را به دست این فلک پیر گوش مالی را به باغ عشق بهاری نبوده
    ۳۵۲ بازدید     ۱۶ نظر

    ادامه شعر

    مجموع ۸۷ پست فعال در ۲ صفحه

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1