جمعه ۲۲ فروردين
اشعار دفتر شعرِ عاشقانه ها شاعر خسرو امینی (امینی)
|
|
از هر انگشت نگارم هنری می بارد
حبذا خالق هستی چه ثمینی دارد
|
|
|
|
|
این جمعه هم گذشت و ز مهدی (ع) خبر نشد
|
|
|
|
|
ای گل مرا از خود مران، بگذار تا بویم تورا
در گلسِتــان زندگی ،تنها تورا جویم ، تو را
|
|
|
|
|
یـــارا سفر مرا به تو نزدیکترکند
عشقِ منِ غریب به تو بیشتر کند
|
|
|
|
|
من عمر دراز با تو خواهم
جز عشق تو، از خدا نخواهم
|
|
|
|
|
ای كه در راه خدا بگذشته از شور جوانی
پشتتان خم گشته از غم ، در مسیر زندگانی
می زند بال ملائك در كم
|
|
|
|
|
عمری است که بی قرارم ای جـان
جان در تن و تن چو جسم بی جان
آیـــد نفسی بـــــــــــــــــــــــــــ
|
|
|
|
|
تقدیم به مادر عزیز تر از جانم
|
|
|
|
|
بر من خسرو همی یـاد تو شیرینــم بس
که به یادت همه شب تا به سحربیدارم
|
|
|
|
|
مرا قرآن ز عمر این جهان به
..................................
|
|
|
|
|
روز هفتم غزلی است در مدح امام عصر ارواحنا فداه
|
|
|
|
|
من چو اسماعیل هرگز ، برنمیگردم ز راه
آنقدر می مانم آن
|
|
|
|
|
آنکه تقدیر مــرا روز ازل انشـــا کرد
آتش عشق در این خانه دل بر پا کرد
|
|
|
|
|
میـــلاد گل سرسبد عــــالم امکــان
محبوب ترین بنده حق نزد رســولان
دارای مقام و شرف اشــرف ان
|
|
|
|
|
گلی برایت اوردم
تا خستگی برای لحظه ای
هر چند کوتاه
از جانت بیرون شود
|
|
|
|
|
باید که ابرهای بی رمق جانم را
در سرزمین تو بارور کنم
|
|
|
|
|
قطعه ای تقدیم به حضرت صاحب الامر علیه آلاف التحیه والثاء
|
|
|
|
|
کار زشت من
هیچگاه از دیده گان تو
مخفی نماند
زیرا تو همواره
خدایگان عشق منی
|
|
|
|
|
مهر تابان
ای خـدا عبدی گنهکارم ، مرا رسـوا مکن
آتش هجـران دراین، آشفتـه دل برپا مکن
مهر
|
|
|
|
|
آندم که گدازه های عشق
ز آتشفشان وجودم
فوران می کنند
فقط نام زیبای تو
بر
|
|
|