پنجشنبه ۲۱ فروردين
اشعار دفتر شعرِ محبت شاعر مطهره احمدی (محبت)
|
|
تا کی سرِ دیر آمدنت صبر بنوشم
هی چشم به در، با گله و درد بجوشم
تا کی نگرانِ تو لب پنجره باشم
هِ
|
|
|
|
|
ایوانِ خانه ام به هوای رسیدنت
نذرِ سکوت کرده، برای شنیدنت
در من صدای دلی تازیانه شد
جان می کَنَ
|
|
|
|
|
تو در خیالِ روشنِ چشمان چون مَنی
من در هوای سبزِ رسیدن، به مأمنی
در روزگارِ تشنه ی گل کردنِ
|
|
|
|
|
رویاهایم را
هر چند کوچک
هر چند محال
هر چند دور
به آب سپردم
|
|
|
|
|
دیدنِ لبخند تو و بوسه به روی ماه تو
حسرتِ هر روزِ منه،دل شده جون پناهِ تو
گم شده بودم تو خودم، ت
|
|
|
|
|
شانه ام باز، تو را می خواهد
حلقه ی محکمِ آغوش تو را
بدهد شالِ چروکیده ی من
بوی آرامش تن پوش تو
|
|
|
|
|
جای خالی ات
حرف میزند بامن
تنها وقتی که دلم
پرچانگی می خواهد.
|
|
|
|
|
چشم در چشمِ شب و آهسته خوابم می برَد
هوش از سر، بویِ معنایِ کتابم می بَرد
باد می آید کمی آرام، ا
|
|
|