صفحه رسمی شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
|
 منوچهر فتیان پور (راد)
|
تاریخ تولد: | دوشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۴۲ |
برج تولد: |  |
گروه: | شاعران سپید |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۸ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | شوشتر |
علاقه مندی ها: | شعرهای آئینی ،غزل،اجتماعی،قصیده،مثنوی، رباعی ،عاشقانه.... |
امتیاز : | ۱۲۱۷ |
تا کنون 130 کاربر 400 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
آن صدایی که ز،پیروبرنا،سرمی زند
گفته های خودرا بر،در وپیکرمی زند
...
|
|
ثبت شده با شماره ۷۹۳۳۸ در تاریخ چهارشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۰:۲۵
نظرات: ۷
|
|
بدانید ،آبان شده، تکرارغم ها
کی برلب ،نشیند لحظه ای لبخندما ...
|
|
ثبت شده با شماره ۷۸۹۵۲ در تاریخ جمعه ۲۴ آبان ۱۳۹۸ ۰۸:۲۹
نظرات: ۶
|
|
عهد کردم، نگذارم ، توقاتل جانم بشوی
گرچه وابسته منم، وابسته دیگر نشوی
...
|
|
ثبت شده با شماره ۷۸۸۷۳ در تاریخ سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۳۱
نظرات: ۸
|
|
زندگی یعنی ،باهم بودن
نخست،عاشق ،انتهامجنون....
...
|
|
ثبت شده با شماره ۷۸۶۵۴ در تاریخ چهارشنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۸ ۰۲:۰۹
نظرات: ۶
|
|
اشک تو
اشک می ریخت زچشمانت ،بخواب دیدم تورا
قلب توبا صدایش گفت ، دوربودم ،از توچرا؟
گردلم ، عمری ...
|
|
ثبت شده با شماره ۷۸۵۵۰ در تاریخ يکشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۸ ۰۶:۱۴
نظرات: ۵
مجموع ۱۱۰ پست فعال در ۲۲ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر منوچهر فتیان پور (راد)
|
|
اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ وَّ آلِ محمد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ زود زود برانکارد بیارد بیمار تصادفی داریم سریع بله آقا چی شده موتور سوار خانم
|
|
|
|
مادر ببین احمد آمده احمد ! کدو م احمد :حالاکه حواس تون نیست بعد توضیح می دم خُب بگو چرا حرفت و می خوری نه بگذریم مادر ؛من بعد خبرش بهت می دم با جزئیات کامل ؛ ب
|
|
|
|
سال 81 بود تصمیم گرفتم دانشگاه ثبت نام کنم با اینکه شاغل بودم دفترچه دولتی و آزاد گرفتم تکمیل کردم هردو دانشگاه قبول شدم اما با توجه به مشکلات دانشگاه دولتی تصمیم گرفتم دانشگاه آزاد ترجیح
|
|
يکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ ۰۱:۱۲
نظرات: ۲
|
|
مامان : بله عزیزم چی شده ؟ می گم بابا نیامد تا ساعت چند سرکاره ؟ مثل اینکه یه آمار از شون خواستند از استان همین آخر تایم ایستاده تا تهیه اش کنه وقتی ارسالش کرد میاد
|
|
|
|
سلام مادر صبح بخیر : صبح بخیر دخترم دخترم گفتی یادم بیار می خواهم فردا تماس بگیرم با دوست هم کلاسیم یادت نره ممنونم مادر باشه چشم بخاطر یاد آوری آره یکی از کار
|
|
مجموع ۱۵ پست فعال در ۳ صفحه |