صفحه رسمی شاعر دانیال فریادی
|
دانیال فریادی
|
تاریخ تولد: | يکشنبه ۳۱ تير ۱۳۷۵ |
برج تولد: | |
گروه: | عمومی |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۶ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۹۹۹ |
تا کنون 132 کاربر 664 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
این غم ها..
این غم ها...که از این شانه ام به آن شانه ام میگذارم شان.همه پاداش تنهایی من است! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۸۸۴۰ در تاریخ پنجشنبه ۱۱ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۳۸
نظرات: ۵
|
|
یک پرنده
از جو خارج شد
یک پرنده
از سال شمسی به قمری
کوچ کرد!
پرنده ای
برای میله های قفس
ترا ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۸۶۷۷ در تاریخ جمعه ۵ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۴۵
نظرات: ۲
|
|
پنجره ای به اسمان
رستگاری
آخرین نفس یک مومیایی را
در موزه ی لورو پاریس
بر گردن گرفت! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۸۶۰۶ در تاریخ سه شنبه ۲ فروردين ۱۴۰۱ ۱۴:۰۷
نظرات: ۴
|
|
بهشت پنج قدمی مان بود
ستاره ی شمالی در مشت مان ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۸۱۸۴ در تاریخ دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۴۰۰ ۱۶:۳۴
نظرات: ۱۸
|
|
قافیه را ز ته صحبت
هر شاعر عاشق
به بیرون رانم ...
|
|
ثبت شده با شماره ۱۰۷۶۶۹ در تاریخ يکشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۰ ۱۱:۲۶
نظرات: ۱۹
مجموع ۷۶ پست فعال در ۱۶ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر دانیال فریادی
|
|
کجای این قصه غلط بود! فضیلت! پولیست که از برادرم وام گرفته ام ندامت! زنجیریست که به پایم انداخته اند! سایه ها کارشان پنهان کردن فقدان مردی نامرد هاست کجای
|
|
جمعه ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۵۰
نظرات: ۹
|
|
از آدمی که قصد پریدن از بلندى دارد انتظار زنده ماندن نداشته باش! از دستانی که از جیب بیرون نمی آید انتظار کمک کردن نداشته باش! از کفشی که به پای هیچکس نمیخورد
|
|
شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۳۶
نظرات: ۸
|
|
انگار پیرمرد با چشمانی باز به خواب رفته بود! ازدهام جامعه بود که بی محل از کنارش می گذشتند! مردی از میان جمعیت با صدای بلند گفت مگر کس و کارندارد؟! چند نفر از وسط پیاده رو به کناری کشید
|
|
شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۳۲
نظرات: ۲
|
|
از پله ها پایین رفتم با شتاب زیاد انگار دوست داشتم به ته زمین برسم انگار از زندگی فرار می کردم! خودرا به زیر زمینی سیمانی متروکی رساندم دوست داشتم همه چیز رو فراموش کنم حتی زن
|
|
سه شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۰۹
نظرات: ۶
|
|
پتک میزند این مرد! می جهد جرقه های آتش بر تن دیوار خشم کاوه به سر حد اعلای رسیده بود! تیمور لنگ سوار بر اسب خوابیده است وقتی نبرد اجتنابناپذیر است معبد ماران سیاه
|
|
پنجشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۵:۱۱
نظرات: ۶
مجموع ۳۷ پست فعال در ۸ صفحه |