صفحه رسمی شاعر ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
|
ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
|
تاریخ تولد: | پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۰۱ |
برج تولد: | |
گروه: | شاعران کلاسیک |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ | شغل: | آموختن |
محل سکونت: | ایران |
علاقه مندی ها: | شعر،فوتبال،رمان... |
امتیاز : | ۶۲۸۶ |
تا کنون 332 کاربر 3101 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: شعر تو غم زده ای سرد ولی سخت به جاست/
گله از تلخی زهر است که در خاطره هاست/////////
همه گفتند\\\\"ابوالفضل\\\\" مسیر تو کجاست؟ ///
راهت از قافله ی پشت به آیینه جداست؟///////
منِ\\\\"تنها\\\\" همه ی جوهره ی خودکارم |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
گویا به حکم حاکم دنیای شمع ها... ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۷۲۶۶ در تاریخ دوشنبه ۵ شهريور ۱۳۹۷ ۰۰:۵۶
نظرات: ۷۱
|
|
پر میکنی با چشم هایت استکانم را ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۶۲۰۸ در تاریخ يکشنبه ۱۰ تير ۱۳۹۷ ۱۰:۳۶
نظرات: ۱۳۹
|
|
عشق یعنی که بشنوی حرفِ دوستت دارم از زبان کسی ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۵۲۰۴ در تاریخ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۳:۲۲
نظرات: ۲۴۰
|
|
نالیدن اگر مشکلتان بود،بگویید ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۵۰۰۴ در تاریخ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۰:۰۰
نظرات: ۱۷۵
|
|
دنیا فقط یک مشت تنهایی است ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۴۷۴۵ در تاریخ پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۸:۲۷
نظرات: ۱۵۶
مجموع ۸۲ پست فعال در ۱۷ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
|
|
ملنگ قسمت چهاردهم... اولین چیزی که به چشمم خورد یک گربه ی سیاه با چشم های زرد و دهانی باز بود! وای من که خرافاتی نبودم ولی حالا این اینجا چکار میکند؟آدم عاشق که منطق و برهان نمیف
|
|
پنجشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۳۴
نظرات: ۸
|
|
Abolfazl Ramezani: ملنگ قسمت سیزدهم انگار لابه های بی منطق پیرمرد و دل بی صاحب خودم حسابی آتش به جانم انداخته بود و گفتم:باشد،به روی چشم!... از آن روز به بعد قرار شد من و فرنگیس ه
|
|
دوشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۶ ۰۱:۲۲
نظرات: ۴
|
|
ملنگ قسمت دوازدهم... درست به حرف های زن پرحرف خان گوش نمیدادم،با خودم فکر میکردم که اگر مشکلی نیست چرا خان پشت تلفن گریه میکرد؟یعنی ایینقدر دل نازک است که اگر دخترش زمین بخورد گریه اش می گیرد؟هما
|
|
شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۶ ۰۲:۰۱
نظرات: ۱۰
|
|
Abolfazl Ramezani: ملنگ قسمت یازدهم فرنگیس دیگر آن دختر بچه ی سابق نبود،وقار،متانت و خلاصه هرچه تصورش را بکنی دراو نمایان بود.همه ی آن رفتار های بچگانه را دیگر از دست داده
|
|
چهارشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۶ ۰۳:۵۴
نظرات: ۸
|
|
Abolfazl Ramezani: ملنگ قسمت دهم.. ...اوضاع مملکت دیگر نابسمان شده بود می خواستند تقسیم ارضی کنند.پدرم همه چیز را فروخت و باهم رفتیم شهر خانه ای خریدیم و از ترس از دست دادن اموالمان به
|
|
يکشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۶ ۲۳:۴۲
نظرات: ۳
مجموع ۵۹ پست فعال در ۱۲ صفحه |